اختیار انسان در صحیفه سجادیه
![صحیفه سجادیه](https://img.tebyan.net/big/1388/06/10820783464522760130127221419193187993.jpg)
از دیدگاه اهل بیت (ع)، انسان در کارهای ارادی خود، نه مجبور است و نه کاملاً به خود واگذاشته شده، بلکه طبق فرموده امام صادق (ع)، حقیقتی بین این دو وجود دارد.
از دیدگاه اهل بیت (علیهمالسلام)، انسان در کارهای ارادی خود، نه مجبور است و نه کاملاً به خود واگذاشته شده است، بلکه طبق فرموده مشهور امام صادق (علیهالسلام)، حقیقتی بین این دو وجود دارد.(1) بر اساس این دیدگاه، فعال بودن انسان، نه تنها با فعال بودن خدا در کارهای انسان منافات ندارد، بلکه عین واقعیت و مقتضای شناخت صحیح خدا و انسان، و درک دقیق ماهیت فعل اختیاری است.(2)
گرچه امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه سجادیه، به طور مستقل به این مبحث نپرداخته است، ولی موارد زیادی در سراسر صحیفه وجود دارد که به گونهای بر مختار بودن انسان دلالت دارد. امام نیز با توجه به نقش مۆثر این مبنای تربیتی، اندرزهای خود را بر اساس اختیار انسان پایهگذاری کرده است. برخی دعاهایی که بر مختار بودن انسان دلالت میکند، عبارتند از:
1. دعاهایی که در زمینه آزمایش انسان بیان شده است، مانند:
سپس ما را (به رفتار بر اساس احکام خود) فرمان داد تا پیرویمان را بیازماید و نهی کرد تا سپاسگزاریمان را آزمایش کند. آنگاه از راه فرمانش سرپیچی کردیم و بر سوارههای نهیاش سوار شدیم.(3)
و عزیز و گرامیام (دار) و به کبر و خودپسندی، دچارم مکن.4
بار خدایا؛ تو ما را در روزیهامان به بدگمانی و در مدت عمرهایمان، به آرزوی دراز، آزمایش کردهای.(5)
انسان، تنها زمانی آزمایش میشود که موجودی مختار باشد. در غیر این صورت، امتحان و آزمایش معنا ندارد.
2. دعاهایی که در زمینه وعد و وعید و بشارت و انذار الهی آمده است؛ مانند:
بار خدایا؛ من آن بنده تو هستم که هوا و خواهشش، او را به آنچه از آن بر حذر داشتهای، واداشت. پس با وجود آشنایی به ترسانیدن تو، به نافرمانیات اقدام کرد.(6)
و امانی از خشمت را برایم بنویس و با این امان، مژدهای (در دنیا) پیش از (آخرت) به من بده.(7)
اصولاً وعد و وعید و بشارت و انذار که در دعاهای یاد شده آمده است، بدون در نظر گرفتن اراده و اختیار برای انسان معنا ندارد. بنابراین، باید انسان دارای ویژگی مهم اختیار باشد تا مشمول خطابهای وعد و وعید شود.
![صحیفه سجادیه](https://img.tebyan.net/big/1389/10/2053901863982170161247168249151194209108254.jpg)
3. دعاهایی که در زمینه عهد و میثاق خدا با انسانهاست، مانند:
و خود به تنهایی به من احسان و نیکی کن به آنچه (منظور: هدایت و راهنمایی) به آن احسان کردی، کسی را که به عهد و پیمان تو وفا کرده (یعنی: به تو ایمان آورده) است.(8)
اگر انسان مجبور باشد و از خود اختیاری نداشته باشد، عهد خدا با وی، بیهوده است. بنابراین، انسان باید اختیار داشته باشد، تا خدا با وی پیمان داشته باشد.
4. امر و نهی الهی، مانند:
سپس او را فرمان دادی؛ پس فرمان نبرد و بازداشتی؛ پس باز نایستاد و از معصیت و نافرمانی نهی فرمودی؛ پس خلاف فرمانت کرد و نهیات را مرتکب گشت.(9)
با در نظر گرفتن مفاد این دعا که بیان امر و نهیهای الهی و مخالفت با آنها است، به روشنی معلوم میشود که انسان، دارای اختیار است و میتواند مخاطب امر و نهیهای الهی قرار بگیرد.
پی نوشتها:
1. «قال الصادق علیهالسلام: لاجبر و لا تفویض و لکن امر بین الامرین». محمد کلینی، اصول کافی، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 160.
2. محمود رجبی، انسان شناسی، مۆسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمهالله، 1378، چ 3، ص 112.
3. دعای 1، بند 21.
4. دعای 20، بند 3.
5. دعای 29، بند 1.
6. دعای 47، بند 67 و 68.
7. دعای 16، بند 33.
8. دعای 47، بند 88.
9. دعای 47، بند 68.