نقد «بانوی نازنین»
کاشفی خوانساری در این جلسه از آنچه کوتاهی ادبیات داستانی ایران درباره حضرت خدیجه نامید، ابراز شرمساری کرد و گفت: ادبیات داستانی ما آن گونه که باید و شاید به این شخصیت بزرگ نپرداخته است.
وی با پیش کشیدن بحث مخاطب و آشناییزدایی به طرح این سئوال پرداخت که مخاطب واقعی ادبیات کودک و نوجوان کیست؟ آیا این مخاطب یک مخاطب درون گفتمانی است با اعتقاداتی که به آنها باور دارد و یا مخاطبی است که چندان همدلی با این اعتقادات ندارد؟
این داستاننویس در پاسخ به این سئوال تاکید کرد: عمده کارهایی که ما برای مخاطب کودک و نوجوان انجام میدهیم، متکی بر یکی از این دو نگاه است. البته متاسفانه آنقدر بد عمل کردهایم که اکنون عموم کودکان و نوجوانان به نادرستی به این باور رسیدهاند که همه چیز را درباره دین و شخصیتهای دینی میدانند. اگر بخواهیم از حضرت رسول (ص) یا امام زمان (عج) برای بچهها صحبت کنیم، بسیاری از آنها میگویند همه این حرفها را شنیدهایم و برایمان تکراری است؛ در حالی که در واقعیت قادر نیستند حتی 5 دقیقه به طور جزیی و دقیق درباره این شخصیتها سخن بگویند.
کاشفی خوانساری بار دیگر به موضوع کتاب «بانوی نازنین» بازگشت و گفت: در این مورد هم ما باز با دو دسته مخاطب روبرو هستیم؛ دستهای که با علم و محتوای قبلی از شخصیت حضرت خدیجه (س)، دوست دارند مسائل بیشتری درباره او یاد بگیرند. دسته دیگر کسانی هستند که به هوای خواندن یک رمان این کتاب را به دست میگیرند و شاید هم چندان گرایش و همدلی با موضوع دینی آن نداشته باشند.
وی سپس گفت: این کتاب هر دو موقعیت یا فرصت را از دست داده و راهی میانه انتخاب کرده است؛ یعنی نه روی جلد کتاب و نه در عنوان آن تصریح نشده که این کتاب، داستان حضرت خدیجه (س) است و نه از آن سو آنقدر داستان پیچیده و آرام آرام پیش رفته که مخاطبی که به هوای خواندن رمان، کتاب را مطالعه میکند، متوجه میشود که با یک رمان دینی روبرو است. بنابراین باید از نویسنده پرسید کدام مخاطب را شنونده داستان خود میدانسته است.
کاشفی خوانساری با بیان اینکه خلایی که در ادبیات داستانی ما نسبت به حضرت خدیجه (س) وجود داشت، تقریباً توسط نویسنده «بانوی نازنین» جبران شده است. ما امروز ناگزیر از انتخاب در حوزه ادبیات دینی برای کودکان هستیم. باید انتخاب کنیم آیا برای کودکانی داریم مینویسیم که اطلاعات نسبتاً دقیقی درباره مسائل دینی دارند یا کودکانی که چندان اطلاعات ریزی در این زمینه ندارند؟
این پژوهشگر دینی ادامه داد: خانم مهری ماهوتی به عمد یا به صورت ناخودآگاه راه میانه را انتخاب کرده و این باعث شده خواننده تخصصی و علاقهمند به این قبیل موضوعات، چندان مایل به ادامه مطالعه کتاب نباشد و از آن سو مخاطب عمومی خیلی زود متوجه نشود که با یک داستان دینی روبروست و دوباره همان کلیشه کاذب که ذهن ما از این مسائل اشباه شده است، به سراغ او میآید و لاجرم مطالعه خود را متوقف میکند.
وی همچنین کتاب بانوی نازنین را مصداقی خوب و زیبا از همدلی و باور نویسنده آن به محتوای کتاب و تلاش فراوان او برای اینکه کتابش سفارشی نشود، توصیف کرد.
کاشفی خوانساری: اگر بخواهیم از حضرت رسول (ص) یا امام زمان (عج) برای بچهها صحبت کنیم، بسیاری از آنها میگویند همه این حرفها را شنیدهایم و برایمان تکراری است؛ در حالی که در واقعیت قادر نیستند حتی 5 دقیقه به طور جزیی و دقیق درباره این شخصیتها سخن بگویند.
کاشفی خوانساری در بخش دیگری از سخنانش شرط اصلی موفقیت رمانهای تاریخی را آشناییزدایی از موضوع عنوان کرد و گفت: متاسفانه شاهد آن هستیم که مواردی که در زمان حیات حضرت خدیجه (س) رایج بوده، چندان مورد توجه نویسنده نبوده است. من نمیدانم نویسنده این کتاب چقدر به سراغ منابع دست اول تاریخی رفته است؟ اگر این اتفاق رخ داده است، این ارزشمند است اما بلافاصله باید گفت: چه مقدار از این منابع مورد استفاده او قرار گرفته است.
وی کتاب بانوی نازنین را به دلیل فصلبندیهای آن سختخوان دانست و گفت: ضرورت داشت که در این کار از یک مشاور امور تاریخی استفاده میشد.
کاشفی خوانساری با بر شمردن اشکالات عدیده تاریخی در جای جای کتاب بانوی نازنین در عین حال تاکید کرد: یکی از دغدغههای بزرگ یک نویسنده رمان تاریخی گفتن همه چیز است. این یک مصیبت بزرگ برای نویسندگان رمانهای تاریخی است.
«بانوی نازنین» هنوز طعم یک میوه رسیده را ندارد
در ادامه این برنامه ناصر نادری، داستاننویس و روزنامهنگار با بیان اینکه دوبار کتاب بانوی نازنین را خوانده است، گفت: حضرت خدیجه (س) در تاریخ اسلام حضوری آشکار و در عین حال پنهان دارد. ایشان در کنار وجود نازنین پیامبر (ص) تقریبا مورد بیتوجهی از سوی داستان نویسان قرار گرفتهاند. نکته دیگر اینکه منابع پژوهشی نیز در این باره چندان زیاد نیست.
وی افزود: با این حال باید گفت کتاب بانوی نازنین روایت زیبایی از بخشی از تاریخ اسلام است. هرچند قطعا حرف آخر درباره حضرت خدیجه (س) نیست.
نادری با اشاره به اینکه گمان میکند، کتاب بانوی نازنین یکی از کارهای سفارشی انتشارات وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است، تاکید کرد: آسیبی که این گونه کارها دارد، این است که نویسنده باید در فاصله زمانی مشخص اثر را خلق کند و شاید به همین خاطر است که بانوی نازنین هنوز طعم یک میوه رسیده را ندارد. فصل بندیهای متعدد این کتاب تا حدود زیادی موجب نوعی پراکندگی در اثر شده است و ما شاهد آن هستیم که زاویه دید نویسنده یکنواخت نیست؛ با اینکه حوادث کوچک و بزرگ را بازآفرینی کرده است.
نادری همچنین گفت: این کتاب کمتر بوی فرهنگ و آداب و رسوم و دیالوگها و شخصیتهای آن روز عربستان را میدهد، ولی در جاهایی که نویسنده تربیت حضرت خدیجه (س) را محور قرار داده، موفق بوده است و زمانی که از این محور فاصله گرفته، کامیابیاش کمتر است.
در پایان این برنامه، مهری ماهوتی، نویسنده به اشکالاتی که کاشفی خوانساری در مورد نقل وقایع تاریخی به کار او وارد کرد، این گونه پاسخ داد: من از درج نشدن منابع در پایان کتاب بیاطلاعم و از اینکه چاپ نشده متعجبم. من همه موارد را اصلاح کرده و آن را به ناشر داده بودم، ولی تصورم این است که همان نسخه قبلی (اصلاح نشده) چاپ شده است!
وی همچنین گفت: مطمئنا من اگر میخواستم در زمان دیگری این کار را انجام دهم، باز هم بخشی از غلطهای تاریخی را مرتکب میشدم و ممنونم که این اشتباهات گفته شد و خدا را شکر میکنم که هنوز زندهام و میتوانم آنها را اصلاح کنم. بیاطلاعی خودم و ضعف دانشجوی من باعث بخشی از این اشتباهات بوده است.
بخش ادبیات تبیان
منبع: مهر