آثار و عواقب عجله کردن!
من آدم عجولی هستم و همه کارهایم را با شتاب و عجله و بدون تامل و اندیشیدن انجام میدهم که بهخاطر همین خصلت دچار مشکلاتی هم میشوم، از شما میخواهم توضیح دهید برای رفع عجله چه باید کرد؟ تا من بتوانم با رعایت آن از این خصلت دور شوم.
شتابزدگى در منابع اخلاق اسلامی با عناوینی چون «عجله»[1]؛ و «تسرّع» (که به معنى درنگ نداشتن و عدم طمأنینه در کارها است.[2] مطرح شده است.
عجله و شتاب آن است که آدمی به مجرد اینکه امری بهخاطر او خطور کند اقدام به آن نماید، بدون آنکه اطراف آن را ملاحظه نماید و در عاقبت آن تأمّل کند، و این از کمدلی و ضعف نفس است. و از راههای بزرگ شیطان است که بسیاری از فرزندان آدم را با این صفت به هلاکت رسانیده است.[3]
عجله و شتابزدگى بهعنوان یک خصلت ناپسند در کارها، انسان را از فکر دقیق باز میدارد و او را به سوی لغزشها میکشاند. امام علی علیهالسلام فرمودند: «شتاب پیش از امکان (انجام کار) از ابلهى است.»[4]
رسول اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: «درنگ کاری خدایی و شتاب کاری شیطانی است.»[5]
آثار عجله و شتابزدگی:
1-پشیمانی: امام علی علیهالسلام فرمودند: « إِیَّاک وَ الْعَجَلَ فَإِنَّهُ عُنْوَانُ الْفَوْتِ وَ النَّدَم»[6]؛ « از شتابزدگى بپرهیز که سرآغاز از دست رفتن (فرصت) و پشیمانى است.»
تعجیل و شتابزدگى، سبب مىشود که آدمى، همه جوانب کار را نسنجد و از این طریق، برخى از اسباب موفقیت را از دست مىدهد و در نتیجه به پیروزى مورد نظر دست نمىیابد و ناکام مىماند.
2- لغزش و هلاکت: امام علی علیهالسلام فرمودند: «کَثْرَةُ الْعَجَلِ یُزِلُّ.»[7]؛ « شتابزدگى زیاد، انسان را مىلغزاند.»
و نیز فرمودند: «قَلَّ مَنْ عَجِلَ إِلَّا هَلَک»[8]؛ « کمتر کسى است که شتابزده باشد و دچار هلاکت نشود.»
3-غم و اندوه: «الْعَجَلُ قَبْلَ الْإِمْکَانِ یُوجِبُ الْغُصَّة»[9]؛ « شتابزدگى پیش از امکان (کار) سبب اندوه مىگردد.»
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «در درنگ کردن سلامت است و در عجله ندامت.»[10]؛ در بیان دیگری امام علی علیهالسلام شتابزدگی را با نابخردی همسو دانسته است، و میفرماید: «شتاب در کاری پیش از توانایی یافتن آن، و سستی و درنگ بعد از دست دادن فرصت، نشانه نابخردی است.»[11]
نقطه مقابل عجله، تثبت و تأنى یعنى درنگ کردن، و با تفکر و تأمل و بررسى همه جوانب کارى را انجام دادن است. رسولخدا صلیالله علیه و آله فرمودند: «مردم را عجله هلاک مىکند، اگر مردم با تأمل بیشتری کارها را انجام مىدادند کسى هلاک نمىشد.[12]
امام جواد علیهالسلام فرمودند: «سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشمیان نگردد: 1-اجتناب از عجله، 2-مشورت کردن، 3- و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری.»[13]
راه علاج شتابزدگی
الف: فكر كردن در سوء عاقبت شتابزدگی: «انسان باید با توجه به آثار زشتی كه برای این صفت نكوهیده وجود دارد و برخی از آنها پیشتر ذكر شد، سبكى و خوارى و پشیمانی و خسران این صفت را در ذهن خود مجسم نموده و ضد آن را كه خوى پیامبران و نیكان است بهخاطر آورد. پس با خود تعهد كند كه كارى را جز با تأمّل و حوصله انجام ندهد و آرامش و سكون درونى و بیرونى را در همه احوال و حركات و سكنات از دست ندهد و چون مدّتى به این شیوه عمل كرد گرچه با زحمت باشد این حالت برای او عادت خواهد شد و صفت عجله از او زایل خواهد گشت و وقار و آرامش پدید خواهد آمد.» [14]
در واقع اتفاقات ناگواری که بر اثر عجله دامنگیر انسان میشود بسیارند، و اکثر ما انسانها در زندگی خود از این شتابزدگیها داشته و به خسارتهای آن آگاهیم، پس باید آنها را مایه عبرت خویش قرار دهیم و از عجله و شتابزدگی در زندگی خودداری کنیم.
ب: تلاش برای ایجادآرامش: کوشش در انجام دادن کارها همراه با طمانیه راهی عملی برای درمان این مشکل است. عادت کردن به این نوع رفتار ملکه زشت و ناپسند عجله و شتابزدگی را از درون آدمی خارج میسازد.
بنابراین توجه به پیامدهای زیانبار عجله سبب میشود که ما از این کار شیطانی دوری کنیم و آرامش و وقار که نقطه مقابل آن است، را سر لوحه زندگیمان قرار دهیم. و کارى را جز با تأمّل و اندیشه انجام ندهیم و بردباری را در هیچ وضعیتی از دست ندهیم.
البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که عجله در بعضی موارد پسندیده هم میباشد.
نماز اول وقت، انفاق: چنانکه امام صادق علیهالسلام میفرماید: «انفاق جز با سه خصلت صلاحیت قبول پیدا نمىكند و یكی از آن سه را عجله كردن در انجام آن میدانند.»[15]
بهطور کلی در هر کار خیر: «زیرا خدای متعال تعجیل در خیرات را دوست دارد.»[16]؛ همانطور كه امیرالمۆمنین علیهالسلام مىفرماید: «درنگ نمودن، از عجله بهتر است مگر در فرصتهای نیكی كردن.»[17]
پینوشت ها:
[1].معراج السعادة، ص 228
[2].امام خمینى؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 357
[3].معراج السعادة، ص 218
[4].غرر الحکم، ص 266
[5].مشکاة الأنوار، ج 1، ص 334
[6]. غرر الحکم، ص 267
[7].همان
[8].همان
[9].همان
[10].میزان الحکمة، ج 7، ص 3484
[11].همان
[12].برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ص 215
[13].مسند الامام الجواد، ص 247
[14].نراقی، ج1، ص 339
[15].من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 621
[16].كافی، ج 2، ص 142
[17].مستدرك الوسائل، ج 12، ص 142
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: سایت رهروان ولایت