ویژگی های شاهد در محاکم
شهادت شهود از قرن ها پیش و در همه نظام های حقوقی به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی همواره مورد استفاده طرفین پرونده بوده و در نهاد حقوقی و نظام دادرسی کشور ما نیز وجود داشته و دارد.
مطابق ماده 1285 قانون مدنی ادله اثبات دعوی عبارتند از:
1- اقرار 2- اسناد کتبی 3- شهادت 4- امارات 5- قسم (سوگند)
تعریف شهادت:
شهادت عبارت است از: اطلاعات یک فرد خارج از دعوی که موضوع مورد ادعا را دیده یا شنیده یا اگر از موارد دیدنی و شنیدنی نباشد از آن آگاه شده است. یعنی شخصی از واقعه ای جزئی یا کلی که بین 2 یا چند نفر صورت گرفته است در دادگاه خبر دهد یا اطلاع رسانی کند.
استفاده از شهادت یا گواهی شاهد در محاکم دادگستری کم و بیش هر روزه برای عده زیادی از مردم که دچار مشکلات حقوقی و کیفری می شوند مورد توجه قرار می گیرد. به طور مثال در دعوای اعسار و عقود معین و غیرمعین یا سایر دعاوی حقوقی و یا در پرونده های کیفری همانند قتل یا درگیری ها، شهادت نقش تعیین کننده ای دارد. خلاصه این که در پرونده های مختلف محاکم دادگستری امکان اثبات ادعا با شهادت شهود وجود دارد و اهمیت این موضوع نیز بر هیچ کس پوشیده نیست. تا جایی که آیه شریفه 282 از سوره مبارکه بقره نیز بر این امر اشاره می کند و به همین لحاظ در متون فقهی از جمله تحریر الوسیله حضرت امام خمینی (ره) و در سایر متون قانونی و حقوقی به تبیین و تشریح شرایط و ویژگی های شخص شاهد پرداخته شده است که نخست به تشریح این شرایط پرداخته و سپس به بررسی این مطلب که آیا بستگان و خویشان طرفین پرونده می توانند به نفع یکدیگر شهادت دهند یا خیر؟ می پردازیم.
طبق ماده 230 قانون آئین دادرسی مدنی در دعاوی مدنی (حقوقی) تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب گواهان با سوگند به ترتیب ذیل است.
الف- اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیرمالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد.
ب- دعاوی مالی یا آنچه مقصود از آن مال است از قبیل دین، ثمن بیع، معاملات، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب، جنایات خطایی و شبه عمد که موجب دیه است با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن.
چنانچه برای خواهان امکان اقامه بینه شرعی نباشد می تواند با معرفی یک گواه مرد یا دو زن به ضمیمه یک سوگند ادعای خود را اثبات کند. در موارد مذکور در این بند، ابتدا گواه واجد شرایط شهادت می دهد، سپس سوگند توسط خواهان ادا می شود.
ج- دعاوی که اطلاع بر آن ها به طوری معمول در اختیار زنان است از قبیل ولادت، با گواهی چهار زن، دو مرد یا یک مرد و دو زن.
د- اصل نکاح با گواهی دو مرد و یا یک مرد و دو زن.
حال با آگاهی از این مطلب به بررسی این موضوع می پردازیم که اگر شخصی بخواهد از برادر، خواهر یا پدر و مادر به عنوان شاهد ماجرایی در دادگاه و شهادت نزد قاضی استفاده کند آیا صرف وجود رابطه خویشاوندی سببی یا نسبی دلیل جرح و بی اعتباری مفاد شرایط شهود است؟
طبق ماده 168 قانون آئین دادرسی کیفری جرح (شهود) عبارت است از: ادعای نداشتن یکی از شرایطی که قانون برای شاهد مقرر کرده و از ناحیه طرفین دعوا صورت می گیرد
تعریف قانونی جرح شاهد
طبق ماده 168 قانون آئین دادرسی کیفری جرح (شهود) عبارت است از: ادعای نداشتن یکی از شرایطی که قانون برای شاهد مقرر کرده و از ناحیه طرفین دعوا صورت می گیرد.
بررسی قانون سابق (مصوب سال 1290 و قانون جدید آئین دادرسی کیفری مصوب سال 1378).
با ملاحظه متن ماده 246 قانون سابق آئین دادرسی کیفری مصوب 1290 در باب شهادت شهود و موارد جرح آن، مشاهده می کنیم که در این قانون آمده بود:
شهادت اشخاص ذیل را بدون خواستن التزام استماع می نمایند.
نخست: اشخاصی که به حد بلوغ نرسیده اند.
دوم: اشخاص مفصله ذیل در صورتی که یکی از طرفین آنان را رد کرده باشند.
1- اشخاصی که به واسطه ارتکاب به جنایت محکوم به مجازات شده اند.
2- زوج یا زوجه مدعی خصوصی و یا برادران و خواهران و یا وابستگان او تا درجه سوم از طبقه دوم.
3- اشخاصی که قیم یا ولی مباشر امور یکی از طرفین هستند یا با یکی از طرفین، دادگاه و محاکمه دارند.
در خصوص صلاحیت گواه و موارد جرح شهود در ماده 233 قانون آئین دادرسی مدنی استناد به مفاد ماده 154 به بعد قانون آئین دادرسی کیفری شده است. ماده مذکور بیان می دارد:
«قاضی قبل از شروع به تحقیق نام، نام خانوادگی، اسم پدر، شغل، محل اقامت، میزان سواد، درجه قرابت سببی یا نسبی و خادم یا مخدوم بودن شاهد یا مطلع را نسبت به طرفین پرونده و سابقه کیفری او سوال کرده و در صورتمجلس قید می کند.
شرایط قانونی شاهد
ماده 155 قانون آئین دادرسی کیفری بیان می دارد: در مواردی که قاضی به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد می کند لازم است شاهد دارای شرایط زیر باشد: 1- بلوغ 2- عقل 3- ایمان 4- طهارت مولد (یعنی حلال زاده بودن شاهد) 5- عدالت 6- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی 7- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا 8- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی.
برابر ماده 1313 قانون مدنی شهادت اشخاص ذیل پذیرفته نمی شود: 1- محکومین به مجازات جنایی 2- محکومین به امر جنحه که محکمه در حکم خود آن ها را از حق شهادت دادن در محاکم محروم کرده باشد. 3- اشخاص ولگرد و کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند. 4- اشخاص معروف به فساد اخلاق 5- کسی که نفع شخصی در دعوی داشته باشد 6- شهادت دیوانه در حال دیوانگی
نتیجه
با ملاحظه و بررسی و تطبیق مواد قانونی سابق و جدید قانون آئین دادرسی کیفری و مواد قانون مدنی مشخص می شود در قانون سابق از جمله موارد جرح شاهد، داشتن رابطه خویشاوندی بین شاهد و اصحاب دعوا و طرفین بوده ولی با حاکمیت قانون جدید آئین دادرسی مدنی یعنی سال 1378 قانون سابق به استناد ماده 529 قانون آئین دادرسی مدنی نسخ صریح شده است و البته عده ای معتقدند هنوز شهادت بستگان قابل استماع نیست و با این که اعتبار آنان به عنوان مطلع بوده و نه به عنوان شاهد که دلیل اثباتی قانونی و شرعی است و اهمیت و ثمره این مطلب آنجا آشکار می گردد که در دعاوی و قراردادهای شفاهی یا حتی کتبی نیز که در یک محیط خانوادگی و خصوصی به وقوع می پیوندد شهود امر فقط اقارب و بستگان و منسوبین نزدیک اشخاص هستند و اشخاص بیگانه ای به آن محل ورود ندارند تا بتوانند حاضر شده و برای دادگاه شهادت دهند.
هر چند در صدر ماده بیان داشته قاضی درجه قرابت سببی یا نسبی شاهد را نسبت به طرفین پرونده سوال می کند ولی هرگز در ماده 155 قانون آئین دادرسی کیفری سخنی در خصوص وجود نداشتن رابطه خویشاوندی در بندهای 8 گانه شرایط شاهد به میان نیامده است. همچنین از قرابت نداشتن و نبود رابطه خویشاوندی شاهد با طرفین مطلبی اشاره نشده است.
برابر ماده 1313 قانون مدنی شهادت اشخاص ذیل پذیرفته نمی شود: 1- محکومین به مجازات جنایی 2- محکومین به امر جنحه که محکمه در حکم خود آن ها را از حق شهادت دادن در محاکم محروم کرده باشد. 3- اشخاص ولگرد و کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند. 4- اشخاص معروف به فساد اخلاق 5- کسی که نفع شخصی در دعوی داشته باشد 6- شهادت دیوانه در حال دیوانگی
مفهوم مخالف آن هم این است که به جواز و جایز بودن آن حکم شده است چه آن که حتی در مسأله 5 از کتاب شهادت تحریرالوسیله حضرت امام خمینی (ره) آمده است: «خویشاوندی مانع از قبول شهادت نیست و صرف این که به طور مثال شاهد پدر مدعی و یا پسر اوست باعث نمی شود شهادتش بر نفع یا بر ضرر او مردود باشد، بلکه شهادت پدر و پسر بر نفع یا ضرر یکدیگر و شهادت برادر بر نفع یا ضرر برادرش و شهادت سایر اقربا برای یکدیگر مقبول می شود و ...»
به نظر می رسند صرف رابطه سببی یا نسبی نمی تواند به تنهایی دلیل جرح شاهد باشد ولی با استناد به سایر شرایط، شهود از جمله این که چنانچه در مورد مفاد شهادت، شاهد بطور مستقیم ذینفع باشد و یا این که ممکن است شاهد ضمن این که فامیل مدعی است ولی دارای سابقه کیفری باشد و یا اگر شاهد با طرفین دعوا دشمنی و عداوت داشته باشند و یا یکی دیگر از موارد جرح شاهد وجود داشته باشد و شاهد چه از بستگان و چه از غیروابستگان طرفین پرونده باشد نمی توان به شهادت استناد نمود البته تشخیص این امر با دادگاه است چرا که مطابق ماده 241 قانون آئین دادرسی مدنی، تشخیص ارزش و تأثیر گواهی با دادگاه است.
منبع :روزنامه ایران
بهرام طاهری /وکیل دادگستری و حقوقدان