منع از شیطان پرستی در قرآن !
چرا نباید در صدد شناخت شیطان برآییم؟ چرا در شناخت این دشمن خانگی و درونی خود بیاعتناییم؟ دشمنی که از روز پیدایش بشر تا آنگاه که دست او از دامان هستی کوتاه شود به دنبال اوست!
دشمنی که در عین حال که از آشکار همه باخبر است، از نهان آنان نیز اطلاع دارد و حتی از نهفتهترین افکاری که در زوایای ذهن و فکر آدمی جا دارد باخبر است. علاوه بر این که با خبر است، در پی دسیسه و گمراه ساختن صاحب آن نیز هست.
ما فرزندان آدم، شدیداً در معرض خطر انحراف از سوی «ابلیس» آن مکار پلید قرار گرفتهایم؛ همان دشمن غدار حیلهگری که ابتدا بر حسب نقل قرآن کریم به والدین نخستین ما، آدم و حوا علیهما السلام وعده نصح و خیرخواهی داد و سوگند وفاداری یاد کرد: ((وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ)).
و برای آن دو قسم خورد که من از خیرخواهان و نصیحتکنندگان شمایم، اما با این همه، آن خیانت درباره آنها روا داشت که سبب خروجشان از بهشت و هبوطشان به زمین و مبتلا شدنشان به زندگی پرمحنت ارضی گردید. حال، همان شیاد پر مکر و فریب با فرزندان بنیآدم نیز همان میکند.
چون ما را با کمال صراحت و شدت، تهدید به خیانت و راهزنی نموده که «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ»، و به یقین در سر راه مستقیم تو، برای گمراهسازی آنان مینشینم. و اکیدا سوگند بر «اغواء» بنیآدم یاد کرده است که « فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ » به عزتت سوگند، همه آنها را اغواء خواهم کرد و به گمراهی خواهم کشانید.
آری آنجا که وعده «امانت» داده بود، آنگونه خیانت کرد، پس اینجا که صریحاً وعده «خیانت» داده است چه خواهد کرد؟
لذا بر هر صاحب عقل و شعوری لازم و واجب است که بنابر فرمایش خداوند که میفرماید: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» به درستی که شیطان دشمن شماست پس شما نیز او را به عنوان دشمن در نظر آورید. به شناخت این دشمن و دامهای آن اقدام کرده و با دست توسل به دامان پاک اهلبیت پیامبر صلی الله علیه وآله زمینه وصول خود را به زمره مخلصین هموار و فراهم سازد. و از آنجا که شناخت و معرفت، زمینهای لازم برای رسیدن به این مقصود است.
هشدارهای قرآن به انسان در مورد شیطان
قرآن در آیات متعددی از شیطان به عنوان دشمن آشکار انسان معرفی نموده و میفرماید: إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛ «شیطان دشمن آشکار انسان است.» و در هشداری دیگر میفرماید، بنیآدم شیطان شما را فریب ندهد آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.
قرآن در هشدار دیگری میفرماید: «هر کس شیطان را به جای خداوند به عنوان ولی و سرپرست خود انتخاب کند زیان آشکاری کرده است.»
و درباره پیروان شیطان میفرماید: «هر آینه جهنم را از تو و بندگانی که از تو پیروی کنند پر خواهم کرد.»
در اینجا یک سؤال مطرح میشود و آن اینکه با توجه به این همه هشدارهای قرآنی و انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام و پیامدهایی که پیروی از شیطان دارد چرا انسانها به این هشدارها بی توجه هستند؟
در پاسخ باید بگوییم که چند عامل موجب این بیتوجهی شده است:
1- شیطان آنچنان مخفی و پنهان در انسان نفوذ میکند که انسان فکر میکند این خود اوست که چنین تصمیمی را گرفته است و دشمنی را احساس نمیکند.
2- راه شیطان راه آسان و همواری است. حضرت علی علیه السلام میفرماید: «بدانید که شیطان راه خود را آسان و هموار میسازد تا به راحتی و آسانی به دنبال او بروید و از او پیروی کنید.»
3- فوری نبودن نتایج پیروی از آن دشمن خطرناک. یعنی اغلب نتایج بنیان کن پیروی از نفس اماره و شیطان، چنان فوری نیست که انسان با چشیدن طعم تلخ آن در برابرش مقاومت ورزد.
4- لذت گرایی افراطی که قوای مقاومت را از انسان میگیرد.
5- تنوع و انعطاف پذیری شگفت انگیزی که در شیطان نیز یکی از عوامل تاثیرپذیر انسان از برنامههای شیطان است.
منع از شیطان پرستی در قرآن
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (60)
وَأَنْ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ (61)
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشکار شماست (60)
و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (62/یاسین)
مگر من فقط شیطان را می پرستم (به اون معناش) پس خانه، زن و بچه، میز، پول و ... چه می شود؟! چرا خداوند فقط به شیطان اشاره کرده است؟
شاید یک دلیلش این باشد: هر چیزی که تو را از پرستش خدا باز دارد شیطان است ! حالا می خواهد این چیز همسرت باشد، فرزندت یا میزت یا نه حتی انگشترت!!
بعدش نوبت ولایته: خداوند می توانست به اول آیه 61 بسنده کند که فقط مرا بپرستید و آیه تمام شود، اما اشاره میفرماید که اگر مرا بپرستید در راه مستقیم من هستید.
در روایتی نیز بیان شده است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: یا علی (علیه السلام) انت صراط المستقیم.
منابع:
سایت ایده ها
ینابیع الموده/القندوزی:495
شواهد التنزیل/الحسکانی: ج 1 ص 58
تفسیر المیزان ج 1