تبیان، دستیار زندگی
با گذشت حدود دو ماه از پایان ماه رمضان – که تلویزیون به اعتبار سریال های مناسبتی و به فراخور حال معنوی مردم مخاطبان گسترده تری را جذب می کند- در نخستین هفته های پاییز باز هم مجموعه های جدید توانسته اند رضایت نسبی بینندگان را به خود جلب کنند. حال حتی اگر ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سریال پربیننده، سریال آبکی!


با گذشت حدود دو ماه از پایان ماه رمضان – که تلویزیون به اعتبار سریال های مناسبتی و به فراخور حال معنوی مردم مخاطبان گسترده تری را جذب می کند- در نخستین هفته های پاییز باز هم مجموعه های جدید توانسته اند رضایت نسبی بینندگان را به خود جلب کنند. حال حتی اگر این توجه و رضایتمندی در سایه مواردی چون عدم دسترسی به سریال های پربیننده ترکیه ای ماهواره، گران شدن بلیت سینماها و افت کیفی فیلم ها یا دغدغه های مالی و اجتماعی هم فراهم آمده باشد، باز به نفع تلویزیون خواهد بود. مسوولان تلویزیون پس از استقبالی که از «دودکش» و «مادرانه» در ماه رمضان ایجاد شد، حالا می توانند با سریال های جدیدشان هم پز بدهند.

سریال  بچه های نسبتا بد

«پژمان» که سریالی درآمده مطابق انتظارات از قلم برادران قاسمخانی و نگاه کمدی سروش صحت و به لطف با نمک بودن و جسارت در شوخی هایش مقبول افتاده، «ماتادور» با وجود نقدهایی که از فیلمنامه اش شد به خاطر ژانر مهجورش در سینما و تلویزیون ما، کم و بیش بیننده دارد. از سویی «همه بچه های ما» با آنکه رقیب تازه نفسی برای دو سریال ذکر شده است، اما برخلاف اغلب تولیدات شبکه دو، در دو- سه قسمت اول نشان داد سر و شکل بهتری دارد. اگر چه در ادامه به یکنواختی و افت گرفتار شده است. هر چند در این میان معجون «اولین انتخاب» - که نام سریال با هیچ چسبی به آن نمی چسبد – هم به تعبیر مدیر گروه فیلم و سریال شبکه تهران «بیننده های زیادی دارد و موفق است»!

مدیران این شبکه و سازندگان سریال چنان دفاعی از آن می کنند که تو گویی درباره اثر دیگری حرف می زنند. جالب آنکه گفته می شود جا دارد این سریال به سری دوم هم برسد. با این چنین مجموعه هایی بیراه نیست که پس از مدتی مردم نسبت به پخش سریال های آبکی و ضعیف بی تفاوت می شوند و رسانه ها هم از قید روشنگری و توضیح می گذرند تا موارد مشابه رشد قارچ گونه پیدا کنند.

-دو قسمت از سریال جدید سیروس مقدم تاکنون روی آنتن رفته و از همین دو بخش می توان رنگ و بوی اثری جذاب را چه از حیث فیلمنامه و چه کارگردانی تشخیص داد. در زمانه ای که سریال های وطنی تا گرم شدن موتورشان چند قسمت طول می کشد و سرانجام هم قصه راه نیفتاده بخش پایانی فرا می رسد، این دو قسمت «بچه های نسبتاً بد»، بد عمل نکرده است. تماشاگر به شیوه مجموعه های آمریکایی موفق، ناغافل و به یکباره در دل موقعیتی پرالتهاب و نفسگیر قرار می گیرد و آدم هایی را مقابل خود می بیند که اگر چه حتی شناخت نسبی هم از آنان ندارد، اما کنجکاو می شود تا از ماجرایشان سر دربیاورد.

اگر مخاطب سریال های پربیننده و ماجراجویانه آمریکایی چون «برکینگ بد»، «دکستر»، «راه رفتن مردگان» و یا قبل تر از اینها «فرار از زندان» و «گمشده» بوده باشید، قطعاً روایت مدرن آنها در درگیر ساختن تماشاگر با داستان از همان ابتدا نظرتان را جلب می کند.

اگر مخاطب سریال های پربیننده و ماجراجویانه آمریکایی چون «برکینگ بد»، «دکستر»، «راه رفتن مردگان» و یا قبل تر از اینها «فرار از زندان» و «گمشده» بوده باشید، قطعاً روایت مدرن آنها در درگیر ساختن تماشاگر با داستان از همان ابتدا نظرتان را جلب می کند. نکته ای که اغلب از چشم سریال سازان ایرانی پنهان می ماند و احتمالاً فکر می کنند کار را هر چه کشدارتر آغاز کنند، در ادامه دست بازتری در داستان پردازی خواهند داشت. به عکس، سریال های خارجی نامبرده هر چه شروع جذاب و اثرگذاری دارند و در اپیزودهای بعدی خود نیز دیدنی تر می شوند، اینجا گویا رسم شده حتی اگر افتتاحیه خوب از آب درآید، قسمت های بعدی نازل می شوند. البته هنوز قضاوت درباره کیفیت سریال مقدم زود است و نمی توان آن را با نمونه های خارجی مذکور حتی مقایسه کرد. با این حال ردپای گونه هایی از خلاقیت و گریز از تکرار را می توان در همین دو قسمت مشاهده کرد. گرچه باید امیدوار بود که مقدم در بخش های آتی، از برخی ایده های تصویری عجیب خود که در این دو بخش مشاهده شد کوتاه بیاید؛ مثل نمای نقطه نظر زخم اشکان خطیبی(!) یا قرار دادن دوربین در کابینت آشپزخانه و امثالهم.همچنین نباید فراموش کرد مخاطبان ایرانی چندان علاقه ای به فلاش بک در قصه ندارند و اگر احیانا اطلاع رسانی و معرفی کاراکتر ها بیشتر با بهره گیری از این تکنیک صورت بگیرد، شاید نتیجه رضایت بخش نشود.

سریال  بچه های نسبتا بد

از سویی نباید از نظر دور داشت که بخشی از حال و هوای بچه های نسبتاً بد ارتباط نزدیکی با فضای ماه رمضان دارد که به دلیل پخش در زمانی نامرتبط، کاملاً هدر رفته است. شنیدن ربنا و اذان مغرب و تماشای سفره افطار یا سحر هر چقدر در ماه رمضان دلنشین جلوه می کند، اصولاً در مقاطع دیگر آن میزان تأثیرگذاری را ندارد. شنیده ام در میانه های تولید که قضیه عدم پخش سریال در ماه رمضان قطعی شده بود، سازندگان تا حدودی از مانور خود روی این بعد از قصه کاسته اند. اما سریال بچه های نسبتاً بد می تواند چوب نابلدی تهیه کننده اش در برخورد با مطبوعات و رسانه ها را بخورد و همکاری نکردن سازندگان در ارائه اخبار و تصاویر آن قطعاً در امتداد پخش، سایه خود را روی پروژه سنگین تر خواهد کرد.

-می گویند با توجه به حاشیه های متعددی که سریال الف ویژه روی آنتن تلویزیون گرفتارشان شده و روند رو به تزاید انتقادها از آن، بزودی دیگر استفاده از واژه «فاخر» برای این دست آثار کارکرد ناسزا را پیدا خواهد کرد! بر همین اساس خیلی از دست اندرکاران این آثار علاقه ای ندارند که اثرشان با لفظ فاخر معرفی شود. طفلکی ها حق دارند!

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : روزنامه بانی فیلم / هادی داداشی