تبیان، دستیار زندگی
آیا می‌دانید مراد واقعی از احیاء نفس که در آیه‌ شریفه می‌فرماید: «هر کس نفسی را احیاء نماید، پس چنان است که تمام مردم را احیاء نموده باشد» و چگونه می‌توان با انجام آن امام غریب زمان را یاری کرد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محبوب‌ترین عبادت در نزد خداوند

نصیحت کردن

سعی و اهتمام در ارشاد و هدایت جاهلین است اعم از آنکه جهالتشان؛جهالت کفر و شرک باشد یا جهالت ضلالت یا جهالت در احکام دین، یا جهالت در امر فسق و فجور باشد گامی است در مسیر یاری امام غریب این زمان (عجل الله تعالی فرجه) که به عنوان وظیفه ی هر منتظِر حقیقی درباره‌ی آن مباحثی ارائه می شود.

انواع هدایت:

هدایت چند قسم است.

اوّل آنکه به گفتار باشد؛ مثل تعلیم آنچه رفع جهالت شود، یا ترغیب و تحریص نمودن جاهل را بر وجهی که در مقام رفع جهل خود بر آید، به گونه ای که علاقه مند شود که در مجالس علم نزد علماء حاضر شود.

دوّم آنکه با فعل و کردار باشد، مثل آنکه فعل و حال انسان در کمالات و حسن اخلاق و مواظبت به آداب بطوری باشد که موجب رغبت و تألیف قلوب جاهلین شود.

و این قسم بهترین وسیله در خصوص هدایت و ارشاد است، چنانچه در امر تقوا بیان شد.

سوّم آنکه به مال باشد؛ مثل آنکه مال خود را بخاطر تألیف قلوب مردم انفاق کند، به گونه ای که به این وسیله در روی آوردن بسوی امر حقّ رغبت نمایند، و ترک کفر یا شرک یا ضلال یا فسق نمایند، یا آنکه در امر زندگی آنها کمک کند تا آنها بر تحصیل احکام و امر دین اقدام نمایند، یا آنکه مجلسی را از جهت مذاکره علم منعقد نماید؛ و در آن آنچه موجب رغبت حضور در آن شود ــ از اطعام و نحو آن خصوص نسبت به عوام و جاهلین و مستضعفین ــ مهیّا نماید.

و تأیید و تأکید بر حُسن این نوع ترغیب؛ آن است که خداوند متعال سهمی از زکات [1] را در مورد تألیف قلوب از اهل کفّار از اهل کتاب و غیر از آنها یا مطلق ضعفاء ـ و لو از مسلمین ـ مقرّر فرموده، برای آنکه آنها بسوی اسلام یا به جهاد رغبت پیدا کنند، که این مطلب مفصّلا در کتب فقهی بیان شده است.

و همچنین در روایات نقل شده است که:

وقتی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله و سلم ) خواستند اقرباء خود را بسوی دین مبین خود دعوت فرمایند، به حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) فرمود: طعامی مهیّا فرمایند، و بعد از اطعام حاضرین؛ دعوت خود را اظهار فرمودند، و در حدیث است که تا سه روز این عمل را تکرار فرمودند. [2]

یک وسیله کاملِ دیگر از وسائل ارشاد و هدایت؛ تحریر و تألیف و تصنیف احادیث و اخبار و مطالب علمی و دلائل و برهان های حقّه است، و این کیفیّت نصرت؛ یعنی هدایت و ارشاد جاهلین اگر چه بر حسب تعمیمی که در اقسام آن ذکر شد، معلوم شد که اقدام بر آن از برای همه بندگان، هر کدام به قسمی از اقسام آن بر وجه مقدور و میسور امکان دارد.

بنابراین؛ همه بندگان باید کمال اهتمام را داشته؛ در بعضی موارد به عنوان وجوب و در برخی دیگر به عنوان استحباب؛ به هر قسم و به هر وجهی که مقدور و ممکن شود سعی در هدایت جاهلین بنمایند.

مهمّترین وسیله در نفوذ کلام و تأثیر قول هدایت کننده در قلوب و نفوس اخلاقِ نیکوی ظاهری و باطنی در هدایت کننده است، و دیگر حُسن نیّت و خلوص است به آنکه غرض او همان نصرت امام (ارواحنا له الفداء) در امر دین الهی و امر حقّ باشد

و هرگاه انسان به این عمل موفّق شود؛ به محبوبترین عبادات پیش خداوند دست یافته، و اشرف وسائل و اقرب قربات نزد او رسیده است، و هم مراد واقعی از احیاء نفس است که فضل جلیل آن در این آیه مبارکه است (وَ مَنْ اَحْیاها فَکَاَنَّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً) [3] یعنی: و هر کس نفسی را احیاء نماید، پس چنان است که تمام مردم را احیاء نموده باشد.

و از حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) در بیان آن از «کافی» روایت شده که تأویل اعظم آیه؛ آن است که: هر کس نفسی را از ضلالت و گمراهی بسوی هدایت راهنمائی کند. [4]

و در اخبار فضائل مهمّ و زیادی نقل شده است. [5]

و لکن عمده در انجام این نوع نصرت، و درجه کامله آن نسبت به علماء کاملین است که بر حسب این فرمایش کریمه:

(وَ ادْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ اَحْسَن) [6]

و به این روش استوار; هرکدام از طوائف جاهلین را به مقتضای حال؛ به یکی از وجوه سه گانه هدایت و ارشاد فرمایند.

وجوه مختلف هدایت و ارشاد

وجه اوّل: به طریق حکمت است، یعنی با بیان دقایق و حقایق و اسرار خفیّه در آیات الهیّه که در ارض و سما و جمیع آفاق و در جمیع مصنوعات اوست، بر وجهی که آن حکمتها و اسرار و دقایق بوسیله حسن بیان روشن و آشکار در عقول و افهام گردد، که به سبب آن به وجه یقین به امر آفریدگار اذعان نمایند، و آیات او را تسلیم نمایند، و همچنین سائر معالم دین آنچه تعلّق دارد به تقدیرات، ونیز احکام حضرت ربّ العالمین را بیان نمایند.

و تأثیر این قسم دعوت مخصوص اهل کمال و عرفان است، و در مورد آنها در صورتیکه رد و انکاری نداشته باشند؛ مفید و مۆثّر می شود، و این انکار از خودخواهی و استکبار حاصل می شود و از اعظم رشته های حبّ دنیا است که مجموع آنها هفت رشته است، چنانچه در «کافی» روایت فرموده است. [7]

وجه دوّم: به طریق موعظه حسنه است، یعنی در مقام تبشیر و بشارت؛ فوائد و آثار و فضائل مهمّ و نیکویِ دنیوی و اُخرویِ حسنات و اعمال نیک را بیان نماید، و در مقام تنذیر؛ مفاسد و مهالک و خطرات عظیم و شدید دنیوی و اُخرویِ گناهان و مناهی الهی را بیان کند، و در هرکدام به نرمی کلام و حسن و زیبائی بیان؛ و به ذکر مثالهای واضح و اخبار و سرگذشت امّت های گذشته، بطوری که موجب رغبت نفوس و واقع شدن کلام در قلوب باشد، رفتار نماید.

و تأثیر این قسم دعوت غالباً به صاحبان نفوس طیّبه و قلوب سلیمه از مۆمنین است، خصوص نسبت به ضعفاء از جاهلین آنها.

بندگان باید کمال اهتمام را داشته؛ در بعضی موارد به عنوان وجوب و در برخی دیگر به عنوان استحباب؛ به هر قسم و به هر وجهی که مقدور و ممکن شود سعی در هدایت جاهلین بنمایند. و هرگاه انسان به این عمل موفّق شود؛ به محبوبترین عبادات پیش خداوند دست یافته، و اشرف وسائل و اقرب قربات نزد او رسیده است، و هم مراد واقعی از احیاء نفس است که فضل جلیل آن در این آیه مبارکه است و هر کس نفسی را احیاء نماید، پس چنان است که تمام مردم را احیاء نموده باشد

وجه سوّم: به طریق مجادله به وجه احسن است، یعنی با بیان امر حقّ و اثبات آن به امر واضح و برهان قطعی که انکار آن ممکن و جایز نباشد مگر از کسی که مجادل و معاند باشد، که در این حال نتیجه بیان و برهان از برای چنین کسانی اتمام حجّت خواهد بو، و موجب خواری آنها و عدم ظفر آنها بر مستضعفین از مۆمنین می شود، و با وساوس فریب دهنده آنها؛ ضعفاء جاهلین گمراه نمی گردند.

و این قسم دعوت غالباً نسبت به اهل جدل و صاحبان خطاو لغزش است، و لکن عمده امری که در این جهت شناخت و تذکّر آن لازم و مهم است؛ این است که: مهمّترین وسیله در نفوذ کلام و تأثیر قول هدایت کننده در قلوب و نفوس اخلاقِ نیکوی ظاهری و باطنی در هدایت کننده است، و دیگر حُسن نیّت و خلوص است به آنکه غرض او همان نصرت امام (ارواحنا له الفداء) در امر دین الهی و امر حقّ باشد.

چرا که این نوع نصرت؛ یعنی تعلیم عباد و هدایت آنها به وجه مزبور، نصرت کامله ایست که افضل از تمام اقسام و کیفیّات نصرتها نسبت به آنحضرت (ارواحنا له الفداء) است، و این نوعی نصرت است به وجود مبارک ایشان، چه آنکه امر هدایت و ارشاد عباد امری است الهی، که از طرف رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم ) به وجود مبارک حضرت ولی عصر صلواة الله علیه موکول شده است.

پس هرکس در جهت انجام این امر ـ به یکی از وجوه سه گانه ـ اقدام نماید چه از نظر مالی و چه از نظر گفتاری و چه از نظر عملی و کرداری؛ و با توفیق الهی وسیله هدایت گروهی بشود؛ در واقع حضرت ولیّ الله (ارواحنا له الفداء) را در امر دین الهی نصرت کرده است، و به این عمل؛ نصرت الهی محقق شده است، و مصداق (اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ) واقع می شود، به طوری که در مقدمه کتاب ذکر کردیم.

پی نوشت:

[1] اشاره به آیه مبارکه زکات در سوره توبه آیه 60 می باشد.

[2] بحارالانوار ج18 ص181 حدیث11.

[3] سوره مائده آیه 32.

[4] کافی ج 4 ص 210 حدیث 2.

[5] برای اطلاع بیشتر از احادیثی که در این مورد نقل شده به کتاب شریف کافی ج 2 ص 210 باب «فی احیاء المۆمن» مراجعه شود.

[6] سوره نحل آیه 125.

[7] کافی ج 2 ص 316 حدیث 8.

بخش مهدویت تبیان


منبع: لواء الانتصار: شیوه های یاری قائم آل محمد. مهدی فقیه ایمانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.