گستره مبانی وقف در قرآن کریم (1)
در فرهنگ اسلامی، از وقف به عنوان صدقات جاریه و عناوین دیگر یاد کردهاند. در باره وقف گفتهاند: در اصل، صدقه است، اما صدقهای که مستمر و باقی است.
سخن، درباره جایگاه وقف از نظر قرآن کریم به عنوان یکی از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مسلمانان است. زیرا گرچه این پدیده در همه ادیان و مذاهب و گرایشهای انسانی وجود دارد و تاریخ نشان میدهد که انسان از دیر باز در ذهن خود، سودای جاودانه بودن را میپرورانده است، به هر کجای جهان سر بزنید، شاهد مراکز و ساختمان و ابنیه زیادی در جهت حمایت از مستمندان و ترویج علم و نگهداری مۆسسات دینی و عامالمنفعه هستیم.
اما نکته مهم این است که نقش تعالیم قرآنی به این خواسته فطری، میدان میدهد و در گسترش وقف تشویق میکند و این متن، ظرفیت توسعه و فرهنگسازی به وقف را با علایق گوناگون میدهد. زیرا هرچند در تمدن بشری و فرهنگها، ابنیه و آثار گوناگون دیده میشود، اما این فراوانی میل به برجای گذاشتن نام و حضور بیحضور قطعی و در میان دینداران با آموزههای دینی و معنوی، بیشتر میگردد و این امر هر چند در جهتی ریشه در حُبّ به ذات دارد و تمایل انسان برای جاودانگی و بیمرگی و خلود (در عربی) و جاودانطلبی است که انسان میخواهد بگونهای پس از مرگ، نامش و کارهایش جاویدان بماند، که اگر خودم دیگر در میان جامعه نیستم، پس نام و نشان من در جامعه مطرح شود، چنانکه در شعر سعدی هم همین درک و روحیه بازتاب یافته و آمده است:
نام نیکی گر بماند ز آدمی | به کز او ماند سرای روزگار |
از سوی دیگر وقف عام، از امور و دریافتهای اخلاق انسانی است و به گونهای است که فطرت خویش، آن را درک و حس نوعدوستی و دیگر خواهی او، آن را ارج مینهد و میخواهد، این حمایت از مستمندان و درماندگان، یا ترویج علم و فعالیت خیرخواهانه و یا حل معضلی اجتماعی انجام گیرد و با وقف اثری از خود جاویدان بماند و با بخشش و گذاشتن آثار و املاکی دارای منفعت، از اموال و داراییها او بهرهگیری شود. با نگاهی به جوامع دینی و غیر دینی و انسانهای آخرتگرا و غیر آخرتگرا، نقش دین و اعتقاد به خدا و روز قیامت و جزای اعمال، در نهادینه کردن این خصیصه و توسعه آن، بیبدیل مینماید. تعالیم اخلاقی قرآن در جهت توسعه همین دریافت انسانی و اخلاق مالی و تقویت غریزه و احساس برجای ماندن تا حد ایثار و خودگذشتگی گسترده با زبانهای مختلف است.
به همین دلیل وقف، هرچند در میان همه ملتها و ادیان وجود داشته و دارد، و این گونه نیست که سنت وقف ویژه کشورهای اسلامی و شرقی باشد، اما در میان مسلمانان در ادوار تاریخ و در کشورهای اسلامی، نمود شگرف و بینظیری داشته و کمتر وقفنامهای یافت میشود که در میان مسلمانان نوشته شده باشد و تأثیر از آموزههای قرآن نداشته باشد و جهتگیری و توجه به نیازهای عینی جامعه خود را واقفان در وصیت خود لحاظ نکرده باشند؛ و دلیل مهم آن، تعالیم مناسب با درک فطری قرآن است که همین روحیه را نه تنها ارج نهاده، بلکه با تعبیرهای مختلف، جهت و توسعه داده است. ادعای این مقاله این است که چون قرآن کریم مصدق ادیان الهی پیشین و مهیمن است و سخن برتر را دارد و فرموده: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ به ما أَنْزَلَ اللَّهُ (مائده/48) از این جهت، شمول بیشتری در بیان نکات مربوط به وقف و راههای گسترش و جهتگیری و حفظ و نگهداری و دیگر مباحث مربوط به آن را دارد. این نکات، البته در حوزه مباحث و مسائل کلی است و همانگونه که سبک قرآن در حوزه عقاید و اخلاق و احکام کلی و طرح مسائل جهانبینی و مبانی و اصول و داخل نشدن در جزئیات است، در موضوع وقف، این روش دنبال شده است.
نکته قابل توجه و تأکید در این مقاله، در بهرهگیری از قرآن کریم در شناخت مبانی وقف، و دنبال کردن پژوهشهای آن، ظرفیت داشتن این کتاب الهی در استنباط و پاسخگویی به پرسشهایی است که در باره نظام وقف و راههای گسترش آن در میان اقشار و طبقات مختلف میشود. این بحث از جهتی، الگویی روشن از ظرفیت پذیری و جامعیت قرآن را نشان میدهد و از جهتی، امکان استنباط از این کتاب را آشکار میسازد، مانند اینکه وقف در فرهنگ اسلامی چه جایگاهی دارد، با چه شبکههای واژگانی و معنایی در قرآن، رابطه دارد، چگونه تشویق شده، جهتگیریهای آن کدام است، در میان انواع وقف، کدامیك از آنها اولویت دارند و چگونه میتوان و با چه مفاهیمی سنت وقف را توسعه و نهادینه کرد. البته در این نوشته، تنها به بخش محدودی از آیات اشاره شده، وگرنه استناد و استدلال در باره مسائل وقف، بسیار فراوانتر از این مجموعه است.
جایگاه و اهمیت وقف
این پرسش مطرح است که وقف در فرهنگ دینی و جامعه اسلامی، چه جایگاهی دارد؟ گفتیم كه همه جوامع، به گونهای این سنت را برپای میدارند، حتی در قبایل سرخپوست و سیاهپوست و در دورترین مناطق دنیا، این سنت وجود دارد. واژه وقف در قرآن کریم، نیامده و شاید در شهر مکه و مدینه در آن عصر به شکل گسترده، این واژه رایج نبوده و پس از قدرت یافتن و توسعه مالی مسلمانان، گرایش به وقف رونق گرفته است. در سیره امیرمومنان، اهتمام به وقف زیاد نقل شده است.
در طول تاریخ، اوقاف نقش مهمی در حیات جوامع اسلامی در امور خیریه و در عرصه امور بهداشتی، (وقف منابع آبی، چشمهها) درمانی، فرهنگی و ترویج دین و معنویت داشته است. پس از ظهور اسلام در ایران و گرایش ایرانیان به این دین، وقف گسترش یافت. امروزه، کمتر شهر و یا روستایی وجود دارد که در آن وقف و موقوفات نباشد و هر چه دین و معنویت حضور بیشتری در این مناطق داشته، انگیزه و تنوع وقف و گستره موضوعات و مصارف وقف هم نمود فراوانتری پیدا کرده است.
متأسفانه بسیاری از آثار وقف، در اثر غارت و جنگ و خرابی، جابجایی شهرها و بلایای طبیعی و از همه مخربتر، چپاول و تصرف دولتها و حکومتها، منقرض شده و تنها نام و اثر آن در قبالهنامهها و اسناد ملی برجای مانده است. با این همه، به دلیل آن آموزهها، وقفیات ایران و جهان اسلام، چنان گسترده است که امروز برای اداره آن موقوفات، وزارتخانه و سازمانهای عریض و طویل تشکیل شده است، و تفاوت آن با وقفهای دیگر، گستردگی اقشار وقف کننده و متنوع بودن مصارف آن است.
بحث اصلی، پس از مفهوم شناسی، نشان دادن شبکهای از مفاهیم مرتبط با وقف در جهت تشویق و نظاممند کردن فرهنگ وقف و پس از آن، بیان مبانی و معیارهایی از شیوه برخورد با وقف است و در این مقاله، از روش تفسیر موضوعی و به مصداق این جمله از امیر مۆمنان در باره قرآن استفاده شده است که فرموده: ذلک القرآن فاستنطِقُوه و لَن یَنطِق ابداً، باید قرآن را به نطق در آورد و از او پرسش کرد، زیرا این کتاب، هرگز خود سخن نمیگوید.
مفهوم شناسی وقف
وقف، ایستادن و پایندگی و حبس کردن اموال و یا حق خاص، مانند حق تألیف، حق کشف و اکتشاف آمده است. در کتابهای فقهی، این گونه تعریف شده است: تحبیس الاصل وتسبیل المنفعه، یا اطلاق المنفعه، نگهداری مال و رها کردن منفعت است. در کتاب جواهر آمده است که وقف، عقدی است که ایستایی اصل مال و رهایی منافع را میرساند. دلیل این که وقف نامیده شده، چون بازداشتن و حبسی از اموال است که دیگر حق تصرف فروش هبه و مانند آن، دیگر منتفی میشود. به همین دلیل، وقف تنها در اموالی جایز است که ماندگاری داشته باشد و بهرهگیری از آن به تمام شدنش نیانجامد. گاهی از وقف، به وصیت و صدقه جاریه هم یاد شده است.
شبکه معنایی وقف در قرآن
وقتی سخن از کل واژگان و کلمات مهم و مربوط به وقف میشود، یعنی عناوین و کلمات و واژههایی است که در یک ساختار معنایی به تصورات و ایدههای ما در باره این سنت حسنه، ارتباط و معنایی ویژه میبخشد و ما را در معنا و جهتدهی و سرانجام یک کل سازماندار و یک شبکه گسترده جهانبینی و معناشناسی قرآن کمک میکند.
در فقه، هر چند به کتاب العطیه، السکنی، العمری و الحبس، از نوع وقف اشاره شده است؛ و در کتاب الحسبه مسائلی ار مسئولیتهای حاکمان در اداره وقف اشاره کردهاند، اما در قرآن کریم موضوعاتی دیگر مطرح شده است. این عناوین مانند: بِرّ، خیر، احسان، معروف، انفاق، صدقه، به ویژه باقیات الصالحات، و عطایای بعد از مرگ است که با وقف انطباق دارد و یکی از مصادیق روشن این عناوین میباشد. زیرا وقف از بهترین نیکیها و احسانها و کارهای معروف و پر کردن خلأها (انفاق) و تنها صدقه جاریهای است که پایدار میماند و با مصرف یک بار آن، از بین نمیرود و پس از فوت واقف، خوبیهای آن تمام نمیشود.
به همین دلیل در فرهنگ اسلامی، از وقف به عنوان صدقات جاریه و عناوین دیگر یاد کردهاند. در باره وقف گفتهاند: در اصل، صدقه است، اما صدقهای که مستمر و باقی است. به عبارتی دیگر، شبکه معنایی واژههای وقف و مصادیق آنها، حاکی از آن است که این کتاب الهی یک مجموعه از ارزشهای اخلاقی را آورده است که با قرار گرفتن در یک نظام، یا شبکه خاص قرآنی در ارتباط با سایر کلمات، توان ایدهای نظامند از وقف را فراهم میسازد.
در مقاله بعد، با تفصیل به این شبکه معنایی، به کلماتی اشاره میگردد که بیانگر ارزش اخلاقی وقف هستند، یا یکی از مصادیق مهم آن، وقف محسوب میشوند.
ادامه این مقاله را فردا و در باشگاه كاربران، مطالعه كنید.
باشگاه کاربران تبیان - برگرفته از تبلاگ: باقیاتالصالحات
مطالب مرتبط:
نقش وقف در تزکیه انسان از نظر قرآن