بانوی نازنین
ماهوتی:نخواستهام الگوی دست نیافتنی از حضرت خدیجه (س) ارائه دهم
مهری ماهوتی، نویسنده و شاعر با اشاره به اینکه یکی از آسیبهای جدی رمانها و داستانهای دینی، افراط و تفریط است، گفت: من در رمان «بانوی نازنین» تلاش کردهام تا الگویی عملی ارائه دهم و از افراط و تفریط دوری کنم. چرا که گاه نویسندگان ما گاهی در پرداختن به زندگی شخصیتهای دینی، آنچنان ره افراط طی میکنند که از این بزرگواران اسطورههایی دست نیافتنی میسازند.
این نویسنده کودک و نوجوان ادامه داد: رعایت کردن حد اعتدال و گرفتار نشدن در دام افراط و تفریط به معنی این نیست که معصوم بودن پیامبر (ص) و امامان را فراموش کنیم. به هر حال این بزرگواران، جایگاه بسیار بالایی دارند، اما نباید از ایشان اساطیری بسازیم که با هیچ انسان زمینی، قابل مقایسه نباشند. هنوز هم انسانها میتوانند از بزرگان دین، الگوبرداری کنند، مگر نه اینکه زمان جنگ، جوانان ما از حضرت قاسم و حضرت علی اکبر (ع) الگو گرفتند و جنگیدند و به شهادت رسیدند؟
ماهوتی در رمان «بانوی نازنین» به زندگی حضرت خدیجه (س) از پیش از ازدواج با پیامبر(ص) و زمانی که با خواهرشان در یک خانه زندگی میکردند تا زمان وفات این بانوی بزرگوار پرداخته و زنی را تصویر کرده که قدرتمند و موفق است؛ در جامعه آن روز عربستان، تجارت میکند و راه و رسم فعالیت اقتصادی و اجتماعی را به خوبی میداند. پدر و همسران پیشینش ثروتمند بودهاند و حالا با پیامبر اسلام (ص) ازدواج میکند و این ازدواج، نتیجه ارادت دو جانبه بوده است.
نویسنده به گفته خود، نگارش رمان را از سال 90 آغاز کرده اما چون اطلاعات کمی از زندگی حضرت خدیجه در دست بوده، به منابع عربی مراجعه و از اطلاعات کسانی که با مفاهیم مذهبی آشنایی بیشتری داشتهاند، استفاده کرده و به نگارش رمانی بر پایه مستندات تاریخی از زندگی حضرت خدیجه پرداخته است.
ماهوتی، رمان را از زاویه دید راوی سوم شخص مطرح کرده است. به گفته این نویسنده گرچه داستانهای مذهبی، در درجه نخست داستان هستند و باید از عناصر داستانی برخوردار باشند، اما پرداختن به زندگی شخصیتهای مقدس چون پیامبر (ص) و امامان بزرگوار، باید بر اساس مستندات تاریخی باشد و نویسنده نمیتواند به تخیل خود مجال ظهور و بروز دهد. «بانوی نازنین» از جمله کارهای طرح رمان نوجوان امروز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
ماهوتی آغازگر یک حرکت بود
ابراهیم حسنبیگی، نویسنده رمان «محمد» چندی پیش در گفت و گویی از شیوه داستان نویسی مهری ماهوتی تعریف کرده بود و گفته بود: نویسندگان در دهه 60 به شدت وفادار به مستندات تاریخی بودند و به هیچ عنوان داستانسرایی نمیکردند و توجهی به حواشی نداشتند. اوایل دهه 70، مهری ماهوتی داستان پیامبران را نوشت و در چند جلد از سوی نشر مدرسه منتشر کرد؛ شاید او جزو نخستین کسانی بود که به حاشیهها توجه کرد و کوشید تا داستانی جذاب برای بچهها بنویسد.
ماهوتی در رمان «بانوی نازنین» به زندگی حضرت خدیجه (س) از پیش از ازدواج با پیامبر(ص) و زمانی که با خواهرشان در یک خانه زندگی میکردند تا زمان وفات این بانوی بزرگوار پرداخته و زنی را تصویر کرده که قدرتمند و موفق است؛ در جامعه آن روز عربستان، تجارت میکند و راه و رسم فعالیت اقتصادی و اجتماعی را به خوبی میداند.
دشواری نوشتن درباره معصومین
ابراهیم حسنبیگی همچنین به دشواریهای نوشتن درباره پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم اشاره و بیان کرد: نوشتن درباره موضوعات و شخصیتهای دینی، کار بسیار دشواری است؛ هم به لحاظ ساختار و پیدا کردن قالب مناسب، هم به جهت خیالپردازی و بسط و گسترش داستان. انتقاد بعضی علمای دین را هم نمیتوان نادیده گرفت که چرا فلان نویسنده به نوشتن درباره بزرگان دین پرداخته است؟ مگر او تحصیلات حوزوی داشته یا با جزییات تاریخ زندگی این بزرگان آشنا بوده است؟
نویسنده رمان «محمد (ص)»، خیالپردازی را تا آنجا جایز دانست که خدشهای به اصل داستان وارد نشود. وی گفت: ما نمیتوانیم هر رفتار و گفتاری را به بزرگان دینی خود نسبت دهیم. برای مثال، برخی مسایل متناقض با شخصیت این بزرگواران است، اما مهربانی و گذشت هیچ تناقضی با رفتار پیامبر و امامان ندارد. پس نویسنده هم میتواند به روایات تاریخی مراجعه کند و هم به تخیل خود.
حسنبیگی با اشاره به ضرورت آشنایی نویسندگان دینی با روایتهای مذهبی و صحت و سقم آن گفت: بیشتر نویسندهها با ساختار و عناصر داستانی آشنا هستند، نه با کتابها و روایات دینی و درستی و نادرستی آن. بنابراین ضروری است که نویسندگانی که میخواهند درباره بزرگان و رویدادهای دینی بنویسند یا با کارشناسان دینی تعامل برقرار کنند یا سطح سواد و دانش خود را در این زمینه بالا ببرند.
نویسنده رمان «قدیس» معتقد است، توجه به حواشی نه تنها ما را از اصل دور نمیکند که نشاندهنده هنر نویسنده و میزان توانمندی اوست؛ چرا که حواشی میتواند ما را به اصل برساند و نویسندگان با ورود حاشیهای به متن، از تخیل خود بیشتر بهره میبرند و این مسئله هیچ منافاتی با وفاداری به مستندات تاریخی ندارد؛ اتفاقا برای بیان بهتر و تاثیرگذارتر تاریخ است که نویسندهها به حاشیه پناه میبرند.
نویسنده کتاب «گاهی به ماه نگاه کن» به اینکه نویسندگان کودک و نوجوان میتوانند به مفاهیم توجه کنند، اشاره کرد و افزود: نویسندگان کودک و نوجوان با محدودیتهای بیشتری در زمینه نوشتن درباره بزرگان دینی روبرو هستند. بنابراین بهتر است فرازهایی از زندگی ایشان را انتخاب کنند و درباره آن بنویسند یا در ارتباط با یک مفهوم بنویسند. برای نمونه درباره مهربانی پیامبر (ص) بنویسند.
فرآوری: منیژه خسروی
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: مهر