تبیان، دستیار زندگی
نشست خبری جشنواره طنین بیداری (یادمان پنجمین سالگرد درگذشت طاهر صفارزاده) در حوزه هنری فرصت خوبی بود تا برادر این بانوی خادم قرآن از زندگی او بگوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی دشوار بانوی خادم قرآن

طاهره صفار زاده به روایت برادر


نشست خبری جشنواره طنین بیداری (یادمان پنجمین سالگرد درگذشت طاهر صفارزاده) در حوزه هنری  فرصت خوبی بود تا برادر این بانوی خادم قرآن از زندگی او بگوید.

طاهره صفار زاده

جلال صفارزاده زندگی شان را این گونه تعریف کرد: داستان زندگی طاهره را بارها شنیده‌اید. ما چهار خواهر و برادر زندگی سختی داشتیم. پدرم یک ماه قبل از تولد من که آخرین فرزند خانواده بودم، از دنیا رفت. مادرم هم در آن زمان عهد کرد که تا چهلم پدرم زنده نباشد. سه روز بعد از تولد من، او هم از دنیا رفت و سرپرستی من را عمویم برعهده گرفت. سرپرستی خواهر و برادرهای دیگرم را دایی‌ام بر عهده گرفت. طاهره سه‌ - چهارساله بود که پدر و مادرمان از دنیا رفتند. او همیشه با لحنی تند می‌گفت، اگر مادر ما عهد نکرده بود که تا چهلم پدر زنده نماند، ما به این روز نمی‌افتادیم و سر سفره دیگران بزرگ نمی‌شدیم.جلال صفارزاده همچنین عنوان کرد: طاهره از همان اوایل چندان به مردها اعتنا نمی‌کرد. زمانی که در جهرم بودیم، خواستگاری برایش آمده بود که مشروب می‌خورد. طاهره گفت، او که با یک استکان غیرمشروع نمی‌تواند خود را نگه دارد، چطور می‌خواهد مرا نگه دارد. زمانی هم که آقای دکتر وصال از او خواستگاری کرد، می‌گفت، می‌خواهد ثروتش را به رخ ما بکشد. در نهایت طاهره با یکی از همشهریان‌مان ازدواج کرد و بچه‌دار شد، اما بعد از مدتی فهمیدیم او که پزشک هم بود، خودش معتاد است. طاهره از آن مرد جدا شد و زمانی که از طریق شرکت نفت برای گذراندن دوره روزنامه‌نگاری در انگلستان به او بورسیه دادند، بچه‌اش را به خواهرم سپرد. آن بچه در پنج‌سالگی به دلیل اشتباه پزشکی در تزریق آمپول خفه شد. از آن موقع طاهره دیگر زندگی نداشت. در آن دوره روزنامه‌نگاری، از نویسندگان امتحان گرفتند. طاهره در آن امتحان پذیرفته شد و او را با بورس تحصیلی به آمریکا فرستادند. او در آن‌جا مدرک معادل دکترا گرفت و کتاب شعری نوشت و چاپ کرد. من هم سال گذشته آن را عینا بدون ترجمه در دیوانش درج کردم. بعد از این‌که طاهره به ایران آمد و سفرهایی به چین و هند داشت، از حدود سال 50 تغییر مسیر داد و بر مذهب متمرکز شد. او آپارتمان کوچکی در میدان کاخ سابق اجاره کرده بود و زندگی سختی داشت. بعد از انقلاب هم که آن خانه مصادره شد، طاهره همچنان کرایه‌اش را به صاحب‌خانه می‌داد، می‌گفت، من این‌جا نماز می‌خوانم. بعدها دوباره دکتر وصال که تا آن زمان مجرد مانده بود، از طاهره خواستگاری کرد و در سال 61 بالأخره طاهره به آقای دکتر بله گفت. او هم از مفاخر ادبی ایران است. بعد از ازدواج، طاهره مدتی به باغ 10هزار متری دکتر وصال در قصردشت شیراز رفت، اما بعد از مدتی در اکباتان ساکن شد. با وجود تمکن مالی دکتر وصال، در زندگی طاهره هیچ تغییری ایجاد نشد. بعد از مرگ دکتر وصال نیز از ثروتش چیزی به طاهره نرسید، مگر 109 میلیون تومانی که خرج فونداسیون کتابخانه‌ای در سیرجان شد. کلید خانه طاهره هم نزد من است و من حتا به لباس‌هایش دست نزدم.

او آپارتمان کوچکی در میدان کاخ سابق اجاره کرده بود و زندگی سختی داشت. بعد از انقلاب هم که آن خانه مصادره شد، طاهره همچنان کرایه‌اش را به صاحب‌خانه می‌داد، می‌گفت، من این‌جا نماز می‌خوانم. بعدها دوباره دکتر وصال که تا آن زمان مجرد مانده بود، از طاهره خواستگاری کرد و در سال 61 بالأخره طاهره به آقای دکتر بله گفت.

احتمال انتقال پیکر طاهره صفارزاده به زادگاهش

برادر طاهره صفارزاده در ادامه درباره خاک‌سپاری طاهره صفارزاده گفت: طاهره علاقه زیادی به امام‌زاده صالح (ع) داشت. وقتی ما می‌خواستیم او در آن‌جا دفن شود،‌ گفتند باید 80 میلیون تومان به ما بدهید، ما گفتیم شما باید 80 میلیون به ما بدهید تا کسی را که زندگی‌اش را وقف قرآن کرده است، در این‌جا دفن کنیم. پس از آن آقای مسجدجامعی زمینه دفن پیکر طاهره را در ابن بابویه فراهم کردند، اما در نهایت سخنگوی دولت گفتند، شما می‌توانید ایشان را بدون پرداخت پول در صحن امام‌زاده صالح (ع) دفن کنید و این کار انجام شد، اما سال گذشته دوباره از من خواستند که پول محل دفن خواهرم را بپردازم، ولی قبول نکردم.جلال صفارزاده اظهار کرد: به نظرم باید ایشان در زادگاه‌شان دفن می‌شدند. زیرزمین امام‌زاده صالح (ع) محل دفن ثروت‌مندان است. طاهره می‌گفت، من در عمرم به طلافروشی نرفته‌ام. من همیشه به او می‌گفتم، این چه لباس‌هایی است که تو می‌پوشی. او در تمام عمرش نه مجیز کسی را گفت و نه از کسی جایزه گرفت. اگر امکاناتی فراهم شود تا کتابخانه‌اش در سیرجان دایر شود، من تمایل دارم تا زنده هستم، پیکر ایشان را به آن‌جا منتقل کنم.

درخواست برادر طاهره صفارزاده از علیرضا قزوه

همچنین در بخشی از این نشست، علیرضا قزوه در پاسخ به درخواست جلال صفارزاده مبنی بر این‌که از بزرگان دیگر از جمله احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث هم نام برده و تقدیر شود، گفت: من درباره مرحوم احمد شاملو هم صحبت کرده‌ام و صحبت‌هایم در خبرگزاری‌ها هست. همچنین درباره اخوان ثالث تلاش کردیم که در کنار فردوسی دفن شود. در جلسه دیدار با رهبری نیز بحث فروغ را مطرح کردیم و عاقب‌به‌خیر شدن فروغ از نظر رهبر انقلاب در آن جلسه مطرح شد که نکته خوبی بود، اما این‌جا پایگاه شعر انقلاب است و طبیعتا توجه ما به قیصر امین‌پور، سلمان هراتی و طاهره صفارزاده از توجه‌مان به فریدون مشیری که شعری درباره انقلاب ندارد، بیش‌تر است.

زندگی دشوار بانوی خادم قرآن

صفارزاده ؛ پرچم‌دار شعر مبارزه و اعتراض

علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در ابتدای نشست طنین بیداری گفت: من در دوره زندگی قیصر امین‌پور و سیدحسن حسینی برای آن‌ها جایزه ادبی پیش‌بینی کردم و چندین دوره با امضای آن بزرگان به جوانان جایزه اهدا می‌شد. اگر خانم صفارزاده هم موافقت می‌کرد، ما آمادگی داشتیم که جایزه‌ای به نام ایشان راه‌اندازی کنیم، اما ایشان بسیار فروتن بودند و همچنین بی‌پروا و نترس بودند و از حق نمی‌گذشتند. طاهره صفارزاده پرچم‌دار شعر مبارزه و اعتراض انقلاب بود.

قزوه ادامه داد: نخستین معلم سلمان هراتی، محمدرضا عبدالملکیان، علی‌محمد مۆدب و بنده به عنوان شاعر، در شعر اعتراض مسلمانی، خانم صفارزاده بود. ایشان علاوه بر نوآوری در شعر،‌ حق، اسلام و مسلمانی را مدنظر داشت. اگر در سال‌های 1350 خانم صفارزاده می‌خواست سکولار باشد و به انقلاب توجه نداشته باشد، شاید او را خیلی بزرگ‌تر می‌دیدید، چون در آن دوره می‌خواستند کسانی را مطرح کنند که دین‌گریز بودند، اما طاهره صفارزاده دین‌مدار بود. طاهره صفارزاده از نظر زبان شعری دست‌کم در سطح فروغ فرخزاد بود، اما از نظر اندیشه از او هم بالاتر بود.

این شاعر سپس اضافه کرد: در آن دوران به دنبال آن نبودند تا کسی را بزرگ کنم که به دنبال دین است. خانم صفارزاده از سوی دانشگاه الازهر به عنوان زن دانشمند مسلمان شناخته شد. او اعتقاد داشت باشد پایگاهی برای اندیشه و هنر انقلاب شکل بگیرد و در نخستین جرقه‌های شکل‌گیری حوزه هنری سهیم بود. ما می‌توانیم او را معلم شعر انقلاب محسوب کنیم. تسلط ویژه خانم صفارزاده به عربی و انگلیسی او را شاخص کرده بود. شعرهایی که ایشان به زبان انگلیسی گفته بودند، شعرهای محکم و درستی بود.

قزوه همچنین گفت: خانم صفارزاده در خواب دیده بودند که ترجمه قرآن‌شان مورد قبول واقع شده است. ایشان یک روز با خوشحالی می‌گفت در فضای آسمان جمله‌ای نورانی دیدم که در آن قبولی ترجمه قرآنم نوشته شده بود. ایشان مانند یک بچه از شوق شاد بودند که کارشان مورد تأیید خدا قرار گرفته است.

برگزاری جشنواره طنین بیداری در روز اول آبان

در بخش دیگری از این نشست، رضا اسماعیلی، دبیر جشنواره طنین بیداری، گفت: در این دوره از جشنواره بیش از 500 قطعه شعر از شاعران جوان و پیشکسوت و همچنین 25 عنوان مقاله و پایان‌نامه به دبیرخانه جایزه ارسال شده است. با توجه به این استقبال گسترده در مراسم بزرگداشت طاهره صفارزاده که امسال روز چهارشنبه اول آبان‌ماه از ساعت 15 و 30 دقیقه تا ساعت 17 و 30 دقیقه در تالار سوره حوزه هنری برگزار می‌شود، از برگزیدگان این دوره تقدیر خواهیم کرد. در این دوره از سه شاعر برگزیده تقدیر خواهد شد. در حوزه مقاله نیز از دو مقاله و در حوزه پایان‌نامه از دو پایان‌نامه تقدیر خواهد شد. امیدواریم این جشنواره در سال‌های آینده به صورت گسترده‌تر برگزار شود.

بخش ادبیات تبیان


منبع: ایسنا