عامل عذاب روح و آفت جسم
مخفى نیست که حسد، اشد امراض نفسانیه، و دشوارترین همه، و بدترین رذایل، وخبیثترین آنهاست. و آن عبارت است از: تمناى زوال نعمتى از برادر مسلم خود،از نعمتهائى كه صلاح او باشد. و اگر تمناى زوال نعمت از او نكند، بلكه مثل آن را از براى خود خواهد، آن را «غبطه» خوانند. و اگر زوال چیزى را از كسى خواهد، كه صلاح او نباشد آن را غیرت گویند.
معیار در حسد، آن است كه: آنچه را از براى خود نخواهى از براى او خواهى.وآنچه را از براى خود خواهى، از براى او نخواهى.
حسود در دنیا لحظهاى از حزن و الم و غصه و غم خالى نیست.چون كه او هر نعمتى كه ازكسى دید متالم مىشود. و چون نعمتخدا نسبتبه بندگان خود بىنهایت است، وهرگز منقطع نمىشود، پس حسود بیچاره، پیوسته محزون و غمناك است. و اصلا بهمحسود ضررى نمىرسد، بلكه ثواب و حسنات او زیاد مىشود. و درجات او بلندمىگردد. و به جهت غیبتى كه حسود از او مىكند و سخنى كه نباید، در حق او مىگوید،وزر و وبال محسود را بر دوش خود مىگیرد. و اعمال صالحه خود را به دیوان اعمال او نقل مىنماید.
حسودان دشمنان نعمات خداوند
و از آن حضرت منقول است كه: «پروردگار عالم به موسى بن عمران - علیه السلام - وحى فرمود كه: حسد مبر به مردم بر آنچه از فضل من به ایشان رسیده است.وچشمهاى خود را بر آن مینداز. و دل خود را همراه او مكن.به درستى كه: كسى كهحسد دارد خشمناك بر نعمتهاى من است.برابرى مىكند قسمتهائى را كه من میان بندگان خود تقسیم كردهام.و هر كه چنین باشد من از او نیستم و او از من نیست» . (1)
و نیز از آن بزرگوار منقول است كه: «ترسناكترین چیزى كه از آن بر امتخودمىترسم این است.كه: مال ایشان زیاد شود، پس بر یكدیگر حسد بورزند و یكدیگر رابه قتل رسانند» . (2)
و نیز فرمود: «به درستى كه از براى نعمتهاى خدا، دشمنانى هست.عرض شد: كیاناند؟ فرمود: كسانى كه حسد مىبرند مردم را بر آنچه از فضل خدا به ایشانرسیده» . (3)
و در بعضى از احادیث قدسیه وارد شده است كه: «خدا فرمود كه: حاسد، دشمننعمت من، و خشمناک از براى قضاى من است. و راضى به قسمتى كه در میان بندگانمكردهام نیست» . (4)
و یكى از بزرگان دین گفته است كه: «حاسد را از مجالس و مجامع عاید نمىشودمگر مذمت و ذلت.و از ملائكه به او نمىرسد مگر بغض و لعنت.و از خلق نفعىنمىبرد مگر غم و محنت.و در وقت مردن نمىبیند مگر هول و شدت.و در قیامتچیزى به او نمىرسد مگر عذاب و فضیحت» . (5)
و از این جهت است كه: حضرت امیر المۆمنین - علیه السلام - فرموده است كه: «الحسود لا یسود» یعنى: «صاحب حسد، خداوند شرف و بزرگى نمىگردد» . (6)
و حسود پیوسته به غصه و الم گرفتار است. و از این جهت است كه سید انس و جان فرموده: «اقل الناس لذة، الحسود» یعنى: «كمترین مردمان از حیث لذت، حسود است» . (7)
و بر طبق این كلام است آنچه حضرت امیر المۆمنین - علیه السلام - فرمودهاند: «الحسود مغموم» یعنى: «حسد، آدمى را به غم و اندوه مبتلا مىسازد» . (8)
از حضرت رسول - صلى الله علیه و آله - مروى است كه: «حسد نیكو نیست مگر بر دو كس: یكى مردى كه خدا او را مالى داده باشد و همه آنرا در راه خدا صرف كند و دیگرى مردى كه خدا علمى به او كرامت فرموده باشد واو به آن عمل كند و مردم را تعلیم كند» . (9)
مراتب حسد
اول: میل نفس او به برطرف شدن نعمت دیگرى باشد، اگر چه از زوال آن، نفعى به حاسد نرسد. و این خبیثترین مراتب حسد است.
دوم: میل نفس او به زوال نعمت از دیگرى باشد، به جهت اینكه خود همان نعمتبه دست او آید، مثل اینكه خانه معینى، یا زن جمیلهاى را شخصى داشته ودیگرى همان خانه یا همان زن را طالب باشد، و خواهد از دست او دررود و به تصرفخودش درآید.و شكى نیست در خباثت این مرتبه و حرمت آن.
چنان كه خداى - تعالى - نهى صریح از آن فرموده كه: «و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضكم على بعض». خلاصه معنى اینكه: «آرزو مكنید چیزى را كه خدا به سبب آن،بعضى را به بعضى تفضیل داده.»(10)
سوم: میل نفس او به مثل آنچه دیگرى دارد بوده باشد نه به خود آن، اماچون از رسیدن به آن عاجز باشد میل داشته باشد كه از دست او نیز برود، تا با یكدیگربرابر باشند.و اگر متمكن گردد كه آن نعمت را از دست آن شخص بیرون كند و تلفسازد، سعى مىكند تا بیرون كند.
چهارم: مثل سوم باشد، و لیكن اگر متمكن شود از تلف كردن نعمت آنشخص، قوت دین و عقل او مانع او شود كه سعى كند در ازاله آن نعمت.و بر نفسخود خشمناك شود از شادشدن به زوال نعمت او.و صاحب این مرتبه را امید نجاتهست، و میل نفسانى او اگر چه خوب نیست و لیكن خدا از او عفو مىفرماید.
مفاسد جسمی حسد
حسد اثرات بسیار نامطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد، و افراد حسود معمولاً افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههای مختلف بدن غالباً ناراحت و بیمارند، زیرا امروز این حقیقت مسلّم شده كه بیماریهای جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی دارند، و در طب امروز بحثهای مشروحی تحت عنوان بیماریهای « روان تنی » دیده می شود كه به این قسمت از بیماریها اختصاص دارد . (11)
امام علی – علیه السلام – می فرماید: «صحّه الجسد، من قلّه الحسد(12)؛ سلامت تن در دوری از حسادت است.»
امام علی – علیه السلام – در یك جا به زیانهای جسمی حسد اشاره می فرماید : « العجب لغفله الحسّاد عن سلامه الاجساد (13) ؛ جای شگفت است كه حسودان از سلامتی تن خود غفلت دارند . »
آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید : « الحسد لا یجلب الّا مضره و غیظاً یوهن قلبك و یمرض جسمك(14) ؛ حسد جز زیان و ناراحتی كه موجب ضعف قلب و بیماری جسمی می شود چیز دیگری به دنبال ندارد . »
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
پىنوشت ها:
1- كافى، ج 2، ص 307، ح 6.
2- محجة البیضاء، ج 5، ص 326.
3- بحار الانوار، ج 73، ص 256
4-محجة البیضاء، ج 5، ص 326
5-همان، ج 5، ص 330.
6- غرر الحكم، چاپ دانشگاه، ج 1، ص 255.
7- بحار الانوار، ج 73، ص 250.
8- همان، ج 73، ص 256.
9- احیاء العلوم، ج 3، ص 166
10- نساء، آیه 32.
11- تفسیر نمونه ، ج 3 ، ص 424 .
12-نهج البلاغه ، حكمت 256
13-میزان الحکمه ، ص 1188 ، ش 3949 .
14- همان ، ص 1188 ، ش 3951 .
فرآوری: زهرا انصاری نسب
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع:معراج السعاده ملا احمد نراقی
وبلاگ کلام نبی (صلی الله علیه و آله)
سایت حوزه علمیه خواهران اصفهان
مطالب مرتبط :