از «اولین انتخاب» راضی ام

گفت و گو اختصاصی تبیان با مجید مظفری، بازیگر سینما و تلویزیون (بخش دوم)

بخش دوم گفت و گوی تبیان  با مجید مظفری را در ادامه می خوانید.

سریال اولین انتخاب علیرغم سوژه جذابش ، خیلی موفق نبوده. احساس می شود موقع انتخاب خیلی سخت گیری نکرده اید. 

واقعیتش این است که بازگیر قبل از قبول یک پیشنهاد نمی داند نتیجه کار همانی خواهد شد که ابتدا فکرش را می کرده یا خیر.  فیلمنامه «اولین انتخاب» کار خوب و معقولی بود. اگرچه فیلمنامه کامل نشده بود ولی من نوع نگاه نویسنده را به خاطر سال ها همکاری می شناختم . وقتی آقای نعمتی فضای کلی کار را توضیح دادند ، دقیقا متوجه شدم این نقش چیست.

جدا از کیفیت فیلمنامه تم کمدی سریال هم در پذیرفتن این نقش موثر بود؟

بله دقیقا .من قبلا با سامان مقدم درتله فیلم «شاه کلید» کمدی را تجربه کرده بودم. بعد از آن «میلیاردر» را بازی کردم . هنوز که هنوز است مردم از من می پرسند «میلیاردر» ادامه پیدا می کند یا خیر؟ واقعیتش کار کمدی کردن در این مملکت خیلی سخت است.  ما محدودیت زیادی داریم که البته خیلی از آن ها بجا است. مجموع این ها باعث می شود کاری مثل «اولین انتخاب» آن طوری که مد نظر بوده،نشود.

الان از نتیجه کار راضی هستید؟ آخر خیلی از سریال تان انتقاد شد!

برخوردی که با خود من می شود خیلی خوب است. حس می کنم لودگی نکرده ام. سعی کردم گلیم خودم را از آب کشم. البته نه این که فقط فکر کار خودم باشم ؛ چون کار هنری کاری دسته جمعی است و باید همه عوامل دست به دست هم بدهند تا به بهتر شدن نتیجه کار کمک کنند. با این بازخوردهایی که می بینم این نقش مورد توجه قرار گرفته. اگر این نقش خوب شده به واسطه تجربیاتی بوده که طی این سال ها جمع کرده ام.  بالاخره مردم هم دیده و برای لحظاتی شاد بوده اند. حرف من این است همین که یک سریال توانسته عده ای را با خود همراه کند یعنی موفق بوده. من خبر دارم در اروپا دوستان دور هم جمع می شوند که این سریال را ببینند. حتی در تهران به من گفته اند که شب ها منتظر پخش این سریال هستیم.

می خواهید بگویید انتقادها را قبول ندارید؟

چرا قبول دارم. «اولین انتخاب» خیلی بهتر از این می توانست باشد. همان طور که اشاره کردم از اول هم تهیه کننده ،نویسنده، کارگردان و همه عوامل حتی آن هایی که پشت صحنه هستند، قرار بود کاری خوب بکنند.منتهی در این فرآیند خیلی از ایده آل ها مسیر نشد. من فکر می کنم یک مقدار در انتخاب بازیگر تعجیل کرده بودند.با این همه خیلی خوب است که طرف می گوید من بعد از مدت ها تلویزیون ایران نگاه می کنم. این برای من خوشایند است. ولو این که یک نفر باشد. همین قدر کاری که با کلی زحمت ساخته شده دیده شود و من هنرمند مورد ارزیابی واقع شوم جای خوشحالی دارد.

سریال شما حاشیه هم کم نداشت. افشین هاشمی در یک مصاحبه حرف های تندی درباره نویسنده سریال زده بود. حتی اشاره کرده بود که شما هم پشت صحنه بیشتر استراحت می کردید و حساسیت زیادی روی دیالوگ ها نداشته اید.  هاشمی راست گفته؟

بله! وقتی کارم تمام استراحت می کردم ولی وقتی کارم تمام می شد. حالا شما بگویید خروجی من چیست و آن ها که استراحت نمی کردند، چی؟ ما راش های فیلم را داریم که نشان می دهد کی جلوی دوربین خوابیده. لازم باشد نشان می دهیم.مگر می شود آدمی با سابقه من سریالی کار کند ، دیالوگش را حفظ کند و جلوی دوربین بگوید ولی سناریو را نخوانده باشد؟! ایشان برای خودش گفته. اصلا نمی تواند راجع به من این طوری صحبت کند. دلم می خواست یک نفر معدل می داد به هنرپیشه های این کار. کی دیر می آمد،کی سر صحنه می خوابید، کی سر صحنه کار شخصی می کرد و ... دلم می خواهد همکاران بگویند مظفری چگونه می آمد سر کار و بقیه چطور؟ وقتی مظفری می آمد سر کار چه قدرانرژی می آورد بقیه چقدر؟ منتهی به حرف های آقای هاشمی جواب ندهم خیلی بهتر است.

در این سن و تجربه باید مواظب مسیر بازیگری تان باشید. بعد از سال ها کار جدی کردن، ممکن است در مسیر تازه برچسب بازیگر کمدی بودن بهتان بخورد و شما هم به سرنوشت فتحعلی اویسی دچار شوید. 

خدا نکنه (خنده بلند) البته فتحعلی اویسی بازیگر خیلی خوبی است منتهی در مقطعی از کارهای جدی فاصله گرفت و به کارهای طنز رو آورد. بعدش هم این برچسب رویش ماند. بد شانسی اش هم این بود که خودش را محدود به یک سری کار کمدی کرد که تاریخ مصرف داشت. من سعی می کنم مسیر بازیگری ام این جوری نشود.

پس به سرنوشت آقای اویسی گوشه چشمی دارید.

بله دقیقا فکرم هست و به خودم اجازه نمی دهم این اتفاق بیافتند ای کاش این اتفاق برای آقای اویسی هم رخ نمی داد و مطمئنا به خاطر تماشاگران خودم هم  دوست ندارم این اتفاق بیافتد. من هنوز پا برجا هستم ؛ هنوز هم دوست دارم به سینما بازگردم و به قول جوان ها بترکونم.

شما الان حال تان خوب است. همین پارسال بود که مصاحبه کردید و حسابی از سینما و تلویزیون بد گفتید. خیلی هم دلخور و عصبانی بودید. مگر می شود به سرعت شرایط را تغییر داد و همه چیز گل و بلبل شود؟

من الان هم دلخور و عصبی ام اما ناامید نیستم. من از تلویزیون واقعا دلخورم ولی هنوز دارم کار می کنم.

راستی آن مصاحبه تبعات نداشت برای تان؟ شما بالا و پایین سازمان را شستید. خیلی هم از آقای ضرغامی بد گفتید!

آقای ضرغامی آدم باگذشتی است. من دلسوزانه حرف زدم و ایشان هم فهمید. من الان با تلویزیون قرارداد دارم ،کلی جلسه گذاشته ایم برای ساخت سریال بعد فهمیدم همه این ها بیخود بوده. من  از نویسنده با پول خودم فیلمنامه سریال خریدم که قرار بوده در بندرعباس ساخته شود. همه مقدمات را آماده کردم بعد دیدم سریال از امور استان ها مجوز نگرفته. خب من به آقای ضرغامی چه بگویم؟ بگویم کارمندان شما با من چی کار کردند؟ متن سریال را به هر کسی هم که داده ام تعریف کرده ولی مدیر جدید می گوید ما کار تاریخی نمی سازیم و قرارداد فسخ. من از جیب خرج کرده ام پس این هزینه چه می شود؟

از این مثال ها من زیاد دارم. این قدر بگویم که مجموع شرایط باعث شده مقروض شوم و ماشین خودم ودخترم را بفروشم. من از دست آقای ضرغامی و مدیرانش ناراحت نیستم به همین دلیل دارم همچنان برای سازمان کار می کنم  خوب هم کار می کنم. من از دست تلویزیون ناراحت نیستم به خاطرش ناراحتم.

این ناراحتی خیلی هاست. تلویزیون دیگر بی رقیب نیست و باید بهتر عمل کند.

من مطمئنم اگر امکانات بیشتری بدهند کاری می کنیم کسی دیگر سراغ ماهواره نرود.

ادعای بزرگی کرده اید!

ادعا نیست. ما بلدیم .همین الان به من اجازه دهند کمدی ای می سازم که کسی ماهواره نگاه نکند. سران بالای مملکت با همه گرفتاری می نشستند جومونگ را تماشا می کردند ؛ ما کاری می کنیم که کار ما را ببینند. شاید مناسبات تلویزیون باید تا حدودی اصلاح شود . یک موقعی اگر ما از مدیران سازمان وقت می خواستیم خیلی طول می کشید یک ماه بود ؛ الان دو سال طول می کشد یک نفر را ببینیم. خیلی چیزها باید اصلاح شود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان