تبیان، دستیار زندگی
و در روایت صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه وارد شده است كه آن را عتیق مى‏گویند یعنى آزاد است از مردمان و كسى آن را مالك نشد چنانكه خواهد آمد كه هر جبارى كه اراده كرد كه بعنوان تسلط در مكه داخل شود حق سبحانه و تعالى او را هلاک كرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آزادگی را از کعبه بیاموزیم!

کعبه


آزادی یعنی از غیر خدا بریدن و توجه کردن به خداوند کریم و سر به طاعت او نهادن و این امر میسر نمی شود مگر با قربانی کردن مالکان ظاهری از جمله منیت ها و تمام دارایی ها و  اوهامی که خود را در پشت پرده آن کسی تصور می کنیم و دل به دوستی آن گرم کرده و بدین وسیله گام به گام از خدای خویش فاصله می گیریم چرا که حب دنیا فرو رفتن در ظلمات خود است


کعبه، خانه ای که در هر سال میزبان عده ی کثیری است که به جهت طواف آن راهی کشور عربستان شده و هر کس بنا به نیتی به طواف آن می پردازد.

این خانه نامی را به خود اختصاص داده است که بی ربط با فلسفه و حکمتش نیست؛ بیت العتیق یا خانه آزاد. «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (29/ حج ) از این روست که عید قربان را بنا به تعبیری می توان روز آزادی و آزادگی دانست همانگونه که این خانه را می‌توان بدین نام خواند.

چرا کعبه را بیت العتیق گویند؟

در تفسیر نمونه در ذیل آیه 29 سوره آل عمران نگارنده چنین می گوید: اما اینكه چرا" كعبه" را" بیت العتیق" گفته‏اند؟ با توجه به اینكه" عتیق"از ماده" عتق" به معنى آزاد شدن از بند رقیت است ممكن است از این نظر باشد كه خانه كعبه از قید ملكیت بندگان آزاد است و در هیچ زمانى جز خدا مالكى نداشته است و نیز از قید سیطره جبارانى همچون ابرهه‏ها آزاد شده است.(تفسیر نمونه، ج‏14، ص: 88)

و در روایت صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه وارد شده است كه: آن را عتیق مى‏گویند یعنى آزاد است از مردمان و كسى آن را مالك نشد چنانكه خواهد آمد كه هر جبارى كه اراده كرد كه بعنوان تسلط در مكه داخل شود حق سبحانه و تعالى او را هلاک كرد. (لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ج‏7/12)  البته لازم به ذکر است که در روایات مختلف به جنبه هایی از این موضوع اشاره شده و مفسران هریک تفسیر خاص خویش را از این عبارت بیان داشته اند.

مقصود از این نام چیست؟

کعبه را خانه آزاد می نامند چرا که صفت آزادی و آزادگی از آن فرشتگان است ( چون فرشتگان از رذائل اخلاقی آزاد هستند ) و خدا خواست این صفت آزادی و آزادگی در انسان ظهور کند خداوند متعال این خانه را، خانه آزاد معرفی کرد تا بندگان آزادانه در اطراف این خانه طواف کنند و معنای طواف اطراف خانه آزاد ، آزاد شدن و آزادگی آموختن است. چرا که غرض اصلی از خلقت انسان، شناختن خدا وصول به مرتبه محبت و انس به اوست و این امر موقوف است به صفای نفس و تجرد از آن از این جهت خداوند متعال عبادات را در جهت حصول این امر مقرر فرموده و حج مشتمل بر همه اموری است که منجر به تحقق این مرتبه می گردد. عید قربان میعادگاه تجلی این صفت، و یکدل و یکرنگ گشتن بندگان خدا در تجلی گاه آزادی است.

عید قربان میعادگاه سرسپردگی و سپردن کلید در خانه وجود به مالک حقیقی آن و رها شدن از تمام وابستگی ها و منیت هایی است که علی الظاهر شأن و شخصیتی برای آدمی به دنبال دارد اما در باطن می تواند یوق بندگی و اسارت و تنزل به پایین ترین مرتبه خفت و ضلالت را با خود به همراه داشته دارد

آزادی را از کعبه بیاموز

انسان نمی تواند به راحتی خود را آزاد و آزاده بنامد چرا که نفس او اسیر و در بند خود اوست و تا وقتی که نفس آدمی اسیر تمایلات و خواسته های نابجا و شهوت طلبانه ی او باشد صفت آزادی برازنده او نیست.

کعبه را آزاد می نامند چرا که در تملک دیگری نیست. خانه ای است که ابدا ملک کسی نشده و مالکی جز خدا نداشته و نخواهد داشت و این بنده اسیر در این خانه طواف می کند  و آن را ارج می نهد چرا که آزادگی این خانه  شایسته قدر نهادن است. خانه ای است که کسی را جز خداوند متعال شایسته مالکیت نیافته و از این رو خود شایسته گردیده.

عید قربان میعادگاه سرسپردگی و سپردن کلید در خانه وجود به مالک حقیقی آن و رها شدن از تمام وابستگی ها و منیت هایی است که علی الظاهر شأن و شخصیتی برای آدمی به دنبال دارد اما در باطن می تواند یوق بندگی و اسارت و تنزل به پایین ترین مرتبه خفت و ضلالت را با خود به همراه داشته دارد .

انسان نمی تواند به راحتی خود را آزاد و آزاده بنامد چرا که نفس او اسیر و در بند خود اوست و تا وقتی که نفس آدمی اسیر تمایلات و خواسته های نابجا و شهوت طلبانه ی او باشد صفت آزادی برازنده او نیست

مالکان درونی و بیرونی بسیارند و عید قربان قرارگاه قربانی کردن و رها ساختن تمام این مالکان ساختگی  است. مالک درونی، اخلاق رذیله انسان است که او را به ورطه هلاک می رساند و مالک بیرونی، سرسپردگی به استبداد و حکومت باطل است.

مالکان را قربانی کن تا آزاد شوی

آزادی یعنی از غیر خدا بریدن و توجه کردن به خداوند کریم و سر به طاعت او نهادن و این امر میسر نمی شود مگر با قربانی کردن مالکان ظاهری از جمله منیت ها و تمام دارایی ها و  اوهامی که خود را در پشت پرده آن کسی تصور می کنیم و دل به دوستی آن گرم کرده و بدین وسیله گام به گام از خدای خویش فاصله می گیریم چرا که حب دنیا فرو رفتن در ظلمات خود است و این برای سالک نه تنها مانع راه است بلکه با سلوک الی الله ناسازگار است زیرا سوک یعنی از خود رها شدن و به سوی حضرت مقصود شتافتن ؛و حب دنیا یعنی در خود فر رفتن و در خود غوطه ور شدن.

عید قربان عید قربانی کرد خود و عید آزادگی است ؛ حاجیان در این روز لباسی یکرنگ و یکدست بر تن می کنند تا بدین وسیله اعلام دارند که درجات و مراتب دنیوی، منیت ها، پست ها و مقام ها، مدارک و افتخارات در این مکان بی معنا و ملاک مقام و منزلت چیزی جز تقوا و سرسپردگی و آزادی نیست، آزادی که به معنای رها شدن از خود، قربانی کردن هوی نفسانی و بندگی کردن خداوند یکتا است. و این آزادی در گرو این بندگی است و اینگونه آزاد بودن زیباست.

مریم پناهنده                   

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1)  عرفان حج، آیت الله جوادی آملی

2)معراج السعادة، نراقی

3) مقالات، ج2، استاد محمد شجاعی

4)لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه  ، ج‏7

5)تفسیر نمونه، ج‏14

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.