تبیان، دستیار زندگی
امام هادى علیه السلام پس از وفات پدر و هنگام تصدى مقام امامت بیش از هفت سال نداشت، لیكن به وسیله علماى بزرگ زمان مورد پرسش قرار گرفت و دشوارترین مسایل فقهى، فلسفى و كلامى را آنچنان دقیق و روشن پاسخ گفت كه پرسندگان را متحیّر ساخت و در نتیجه آنان به امامت ح
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهناز وکیلی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بر کرانه ناپیدای عصمت

امام هادی

ویژگى هاى والای امام دهم حضرت علی النقی علیه السلام همانند صفات پدران و اجداد گرامى خویش، آنان را از همگان متمایز مى ساخت. حضرت تمامى عناصر شرف و كرامت را در خود جمع داشت و از همان خاندانى به شمار مى رفت كه خدایشان را از هر گونه رجس و پلیدى پاك و منزّه ساخته بود لیكن ما در این بخش به پاره اى از صفات آن حضرت اشاره اى مى كنیم.

فضل و دانش آسمانی

امام هادى علیه السلام پس از وفات پدر و هنگام تصدى مقام امامت بیش از هفت سال نداشت، لیكن به وسیله علماى بزرگ زمان مورد پرسش قرار گرفت و دشوارترین مسایل فقهى، فلسفى و كلامى را آنچنان دقیق و روشن پاسخ گفت كه پرسندگان را متحیّر ساخت و در نتیجه آنان به امامت حضرت اعتراف كردند.

گاهی در مجلس دانشمندان از ده ‌ها مساله فقهی و علمی صحبت پیش می آید، همگان از پاسخ فرو می مانند ولی امام با قاطعیت پاسخ می دهد، گاهی در محیط عرب زبان با یك فرد ترك زبان با زبان اصیل خود، گفتگو می كند و دیگر وقت با " علی بن مهزیار اهوازی " به زبان فارسی صحبت می كند و دیگر وقت از مجهولات و رازهایی پرده بر می دارد كه این گونه خوارق عادات در شرایط علمی آن روز، با ضوابط عادی و قواعد معمولی، قابل تفسیر و تاویل نیستند، جز آنكه دانشها و علوم آنان را آسمانی و الهی دانسته باشیم.

روزی متوكل عباسی به ابن سكیت گفت: در حضور من از ابن الرضا علیه السلام مساله مشكلی بپرس كه جواب نتواند و خجل شود. ابن سكیت از آن حضرت پرسید: چرا خدا، موسی را با عصا، عیسی را با شفا دادن به كور و پیسی و زنده كردن مردگان، و محمد صلی الله علیه وآله را با قرآن و شمشیر، مبعوث فرمود؟

امام علیه السلام پاسخ دادند: در زمان موسی علیه السلام سحر و جادوگری، رواج كامل داشت، خدا آن حضرت را با عصا وید بیضاء مبعوث كرد و بدان وسیله بر جادوی آنان، غلبه كرد و پیامبران را مبعوث نمود و حجت را بر آنها اثبات نمود. در زمان عیسی علیه السلام طب، رواج داشت، خدا او را با معجزه ای فرستاد كه می‌توانست كور مادرزاد و آدم برص دار را شفا دهد و مردگان را زنده كند، به اذن خدا، بدین وسیله بر آنان، غالب آمد و مبهوتشان كرد.

در زمان رسول صلی الله علیه وآله شمشیر و شعر گویی غلبه داشت، حضرت برای آنها، قرآن نورافشان و شمشیر پیروزی آورد، شعرشان را منكوب و شمشیرشان را مبهوت كرد و بدین وسیله حجت را بر آنان تمام نمود.

امام علی النقی علیه السلام از تمام لذات زودگذر و مادى این جهان روى گردانده و به ضروریات آن اكتفا كرده بود، كمترین توجهى به جلوه هاى فریبنده نشان نمى داد و زندگى خود را وقف عبادت خداى متعال كرده بود، كار را در زهد و ورع تا بدانجا رسانده بود كه خانه مسكونى حضرت در سامرّا و مدینه از اثاثیه معمولى نیز خالى بود

در این نمونه و نمونه هاى متعدد دیگر، دلیل آشكارى است بر علم خدادادى آنان و اینكه خداوند فضل و دانشى به آنان عطا فرموده است كه به هیچ كس دیگر چنین عنایتى نكرده است .

بخشش و كرم

یكى دیگر از خصوصیات بارز امام دهم، بخشش و عطاى ایشان است كه همانند اجداد خود در این میدان گوى سبقت را از همگان ربوده است . حضرت مثل پدران خود تنها براى جلب رضاى پروردگار مسكین، یتیم و اسیر را بر خانواده خود مقدم داشته و اطعام آنان را در درجه اول اهمیت قرار مى دادند تا جایى كه غذایى براى خانواده شان باقى نمى ماند و در مورد لباس نیز بدین گونه عمل مى كردند. مورخان موارد بى شمارى از بخشش هاى كلان حضرت امام هادى علیه السلام نسبت به فقرا و درماندگان را نقل كرده اند كه ما به ذکر یک نمونه اكتفا مى كنیم.

هیأتى از شیعیان بلندپایه مركّب از ابوعمرو عثمان بن سعید، احمد بن اسحاق اشعرى و على بن جعفر حمدانى به دیدار امام هادى علیه السلام رفتند، احمد بن اسحاق از وامى كه در گردن داشت به حضرت شكایت برد، ایشان به وكیل خود عمرو رو كرده فرمودند: به احمد سى هزار دینار و به على بن جعفر نیز همان مقدار بپرداز. سپس حضرت به خود عمرو - وكیل حضرت - نیز سى هزار دینار بخشیدند.

ابن شهر آشوب پس از نقل این عطا و بزرگمنشى علوى مى گوید: این عمل معجزگونه است و جز پادشاهان را نرسد كه چنین بخشش كنند و ما هرگز این گونه عطایى نشنیده ایم.

حضرت براى این بزرگان زندگانى مرفهى فراهم آورده بود و غبار فقر را از خانه شان رفته بود. و طبیعى است كه بهترین بخشش، آن است كه اثرى نیكو و ماندگار از خود بجا گذارد.

امام هادی

پارسایى و زهد

امام علی النقی علیه السلام از تمام لذات زودگذر و مادى این جهان روى گردانده و به ضروریات آن اكتفا كرده بود، كمترین توجهى به جلوه هاى فریبنده نشان نمى داد و زندگى خود را وقف عبادت خداى متعال كرده بود، كار را در زهد و ورع تا بدانجا رسانده بود كه خانه مسكونى حضرت در سامرّا و مدینه از اثاثیه معمولى نیز خالى بود و هنگامى كه ماموران متوكل شبانگاه به منزل ایشان هجوم آوردند و به بازرسى آن مشغول شدند چیزى قابل توجه در آن نیافتند. بار دیگر كه به خانه حضرت در سامرّا هجوم آوردند ایشان را در اتاقى در بسته مشاهده كردند در حالى كه با لباسى پشمین بدون هیچ فرشى بر شن و سنگریزه نشسته بود.

سبط بن جوزى درباره زهد امام مى گوید: امام على هادى كمترین میل و گرایشى به دنیا نداشت و همیشه ملازم مسجد بود، هنگامى كه خانه اش را بازرسى كردند، جز قرآن، كتب دعا و چند كتاب علمى در آن چیزى نیافتند. حضرت مانند اجداد طاهرین خود زندگى بى آلایشى را پیش گرفته بود و اهمیتى به مسائل مادى نمى داد بلكه وجهه نظرش اتصال دائمى به حق تعالى بود. ائمه این چنین زیستند و نعم مادى را كنار گذاشته كریمانه از مظاهر فریبنده حیات گذشتند و تنها به كارى پرداختند كه آنان را به خداوند نزدیك كند.

از امام هادى علیه السلام دعاهایى روایت شده كه ایشان در قنوت نمازشان مى خواندند. نگاهى به این دعاها، اوج انقطاع ایشان را از تعلقّات مادى و شدت اتصالشان را به مبداء هستى بخش به خوبى نشان مى دهد.

شعار انبیاء

امام عظیم الشأن حضرت هادى علیه السلام به دور از گرایش هاى مادى و هواهاى نفسانى و خودبزرگ بینى براى معیشت خود و خانواده اش بر زمین متعلق به خودشان كار مى كرد. على بن حمزه مى گوید: ابوالحسن ثالث را دیدم كه بر زمینى كار مى كرد و قدم هایش از عرق خیس شده بود. گفتم : قربانت گردم كارگران كجا هستند؟

حضرت فرمود: اى على ! بهتر از من و پدرم كسانى بودند كه با بیل در زمین خود كار مى كردند.

امام هادى علیه السلام پس از وفات پدر و هنگام تصدى مقام امامت بیش از هفت سال نداشت، لیكن به وسیله علماى بزرگ زمان مورد پرسش قرار گرفت و دشوارترین مسایل فقهى، فلسفى و كلامى را آنچنان دقیق و روشن پاسخ گفت كه پرسندگان را متحیّر ساخت و در نتیجه آنان به امامت حضرت اعتراف كردند

- آنها چه كسانى بودند؟

- رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله، امیرالمۆمنین و تمامى پدرانم با دست خود كار مى كردند و این كار پیامبران، رسولان و اوصیاى صالح بوده است.

همیشه كار شعار انبیا بوده است و خداوند پیامبرى را مبعوث نساخت مگر اینكه كارگر بود.

راهنمایى گمراهان

امام هادى علیه السلام اهمیت زیادى به هدایت گمراهان و منحرفان از راه حق مى داد و در این راه كوشش خستگى ناپذیرى را آغاز كرده بود، از جمله كسانى كه به وسیله حضرت به حقیقت دست یافت و هدایت شد ابوالحسن بصرى معروف به ملاّح را مى توان نام برد. وى واقفى بود و پس از امام موسى كاظم علیه السلام امامت هیچ یك از فرزندان حضرت را نپذیرفته بود. روزى حضرت هادى علیه السلام بصرى را دیده به او فرمود :

این خواب غفلت تا كى؟ آیا وقت آن نرسیده است كه به خود آیى ...؟

نفس قدسى حضرت آنچنان گرم و مۆثر بود كه همین دو جمله او را دگرگون ساخته به راه صلاح باز آورد و به امامت حضرت معترف گشت .

آری، فضایل و مكارم اخلاقی آن بزرگوار آنقدر می باشد كه كتابها و آثار تاریخی را پر ساخته است، تجزیه و تحلیل معلومات آن، در خور توانایی این مخلوقات خاکی نیست و ما فقط از راه آثار و نمونه‌ هایی كه به ما رسیده است با این اقیانوس ناپیداكرانه آشنایی پیدا می كنیم.

ابوالفضل صالح صدر             

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

زندگانى امام على الهادى علیه السلام، باقر شریف قرشى.

14 نور پاك، تاریخ زندگی پیشوایان معصوم علیهم ‌السلام، عبد الرحیم عقیقى بخشایشى.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.