لطف خداوند در غیبت امام عصر
در بحث غیبت، مسألهای كه نیاز به تبیین دارد، چگونگی غیبت است؛ یعنی غیبت امام مهدی علیه السلام به چه شكلی است؟ آیا غیبت حضرت، به صورت ناپیدایی و نامرئی است یا به صورت ناشناسی؟ با توجه به دو مفهومی بودن غیبت، میتوان در مقام تطبیق و ارزیابی آن دو با قاعده لطف، روشهای متفاوتی را پیش گرفت؛ زیرا در تعریف نخست، حضرت اصلا در منظر و دیدگاه مردم قرار نمیگیرد و حتی حضور جزئی نیز در جامعه ندارد. در تعریف دوم خلاف این مورد ثابت است؛ یعنی امكان ملاقات جزئی برای برخی اولیا و علما وجود ندارد.
البته جای خود باید ثابت شود كه غیبت امام مهدی علیه السلام از كدام یك از این دو قسم میباشد. اكنون؛ با صرف نظر از این كه كدام یك از این دیدگاهها به ثواب نزدیكتر است (ممكن است كه امام مهدی علیه السلام از هردو قسم غیبت استفاده كند) به ارزیابی و تطبیق غیبت با قاعده لطف میپردازیم.
1. ناپیدایی
از برخی احادیث و روایات چنین استنباط میشود كه غایب بودن حضرت مهدی علیه السلام به صورت ناپیدایی است. امام صادق علیه السلام فرمود ه است:
تفقد الناس امامهم فیشهد الموسم فیراهم و لایرونه (صدوق، بیتا: ج2، ص16)؛
مردم، امام خود را گم كنند. او در موسم حج حاضر باشد و آنها را ببیند و مردم او را نبینند.
امام رضا علیه السلام نیز فرموده است: «لایری جسمه و لایسمی باسمه» (صافی، 1419؛ ص325)؛ حضرت مهدی دیده نمیشود و به اسم و نام برده نمیشود.
از روایات فوق و امثال آنها مخفی بودن جسم و كالبد امام مهدی علیه السلام از دیدگان مردم برداشت میشود كه در واقع، همان ناپیدائی و نامرئی بودن بدن حضرت است.
در این فرض، دیگر ملاقات و مشاهده حضرت ممكن نیست و تصرف و دخالت حضرت در امور مردم، به صورت تصرف غیر مستقیم، قابل توجیه است.
حال سوال میشود كه اگر غیبت امام مهدی علیه السلام را غیبت ناپیدائی بدانیم، چگونه حضرت در امور مردم دخالت كرده و به نوعی لطف بودن خودش را به اثبات میرساند؟
در پاسخ باید گفت لطف بودن گاهی به صورت مستقیم و مباشری صورت میگیرد؛ مانند دخل وتصرف غالب رهبران در امور اجتماعی مردم و امر و نهی كردن و رتق و فتق امور آنها به صورت رو در رو. گاهی نیز دخل وتصرف و هدایت گری یك رهبر، به صورت غیر مستقیم و غیر مباشری انجام میگیرد؛ مانند نظارت و اشرافی كه یك رهبر در هنگام سفر بر امور جامعه دارد. در فرض اخیر، نمیتوان گفت رهبر و سفر كرده، برابر امور جامعه بیگانه و بیتوجه است؛ بلكه همین كه برای جامعه جانشین و نایب تعیین كرده و به طور غیر مستقیم بر امور مردم نظارت دارد، برای جامعه و مردم منفعت دارد؛ پس وقتی با غیبت رهبر، سودمند بودن او برای مردم و جامعه به اثبات برسد، لطف بودن او نیز قابل اثبات است. پس مشاهده و عدم مشاهده دخلی در نفعرسانی رهبر به جامعه ندارد؛ لذا امام غایب ناپیدا نیز میتواند برای مردم لطف باشد.
2. ناشناسی
اگر غیبت را از نظر مفهومی به ناشناسی برگردانیم، این طور تعبیر میشود كه امام زمان علیه السلام میان مردم، به صورت فردی ناشناس حضور یافته، مردم او را میبینند، ولی نمیشناسند. در این باره روایات و احادیث فراوانی از معصومان علیه السلام نقل شده است:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
و اما سنه من یوسف فالستر یجعل الله بینه و بین الخلق حجابا و لا یعرفونه (صدوق، همان: ج2، ص20)؛
اما سنتی كه از یوسف (حضرت مهدی علیه السلام) دارد، مستور بودن است. خداوند بین او و مردم، حجابی قرار میدهد، به طوری كه او را میبینند، ولی نمیشناسند.
مواردی كه لطف بودن امام زمان علیه السلام در غیبت به معنای ناپیدایی را ثابت میكرد، در غیبت به معنای ناشناسی نیز وجود دارد. علاوه بر آنها مزیتهای دیگری نیز در فرض اخیر مطرح است؛ از جمله مشاهده همراه با معرفت و ملاقات برخی اولیاء با امام زمان علیه السلام است كه در این مشاهده و ملاقات از هدایتها و پاسخهای آن حضرت بهره مند شده و دیگران را نیز از این فیض بهره مند كردهاند.
پس میتوانیم لطف بودن امام در دوران پنهان زیستی او را چنین گزارش كنیم:
1. اصل وجود رهبر و امام برای مردم لطف است؛ زیرا با حس وجود رهبر و ناظر بودن او، نوعی مصونیت در عمل برای انسان پیدا میشود.
2. هدایت گری امام زمان علیه السلام و نظارت و اشراف آن حضرت بر كارها و امور اجتماعی مردم در قالب تعیین جانشین ـ اعم از نایبان خاص و عام ـ به نوعی لطف بودن حضرت را ثابت میكند.
3. با مفتوح بودن باب ملاقات و مشاهده معرفتی، به نوعی همه دوستداران رویت حضرت تلاش میكنند تا برای ملاقات، به خصال اخلاقی و ایمانی مزین شوند و این خود لطف بودن حضرت را میرساند. نفس ملاقات و بهره مندی از وجود پرفیض امام زمان علیه السلام نیز لطف دیگری به حساب میآید.
با توجه به موارد فوق با وجود غیبت، امام زمان علیه السلام منافع كثیری برای مردم همراه دارد و این نتیجه، گویای این مطلب است كه غیبت با لطف بودن امام علیه السلام تعارض ندارد.
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش مهدویت تبیان
منابع:
صافی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، موسسة سیده المعصومه، 1419ش.
صدوق، محمد، خصال، بیروت، اعلمی، 1410ق.
برهان لطف و غیبت، حسین الهی نژاد
مجله انتظار موعود جلد 31