تبیان، دستیار زندگی
امورى كه انسان با آنها مواجه است بر دو گونه اند ؛ نخست امورى كه به كلّى از مدار اختیار انسان خارجند و انسان چه بخواهد و چه نخواهد نمی تواند تغییرى در آنها ایجاد نماید ، مثل وقوع زلزله یا وقوع یك تصادف غیر قابل پیش بینى ؛ و گونه ى دوم امورى كه اختیار انسان
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راضی باشیم به رضای الهی

خدا


"هر چه خدا بخواد همون میشه، من راضی ام به رضای الهی، تا خواست خدا چی باشه!" این ها جملات آشنایی هستند که ما در گذران زندگی هم خودمان زیاد به زبان جاری می کنیم و از دیگران هم زیاد می شنویم!

گاه از عمق وجود خود راضی هستیم به آنچه پیش آمده و گاه فقط به زبان است و دل ما اصلا راضی نیست به رضای خدا! در این هنگام در دل ما غوغاست و این جمله را به زبان می آوریم و این یک دروغ است .

اما به راستی معنای راضی بودن، خشنودی به خواست خدا به چه معناست و چه وقت به واقع در انسان متجلی می گردد؟!

نقل شده:

پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله به جبرئیل گفت: معنای خرسندی چیست؟ جبرئیل پاسخ داد:

آن که خرسند است از آقای خود خشم و ناخشنودی به دل نمی گیرد، خواه به چیزی از دنیا برسد یا نرسد؛ و به کار اندک خود نیز رضایت نمی دهد. (بحارالانوار/ 69/373)

امام علی علیه السلام نیز  به زیبایی ما را در این زمینه راهنمایی می کنند ایشان می فرمایند:

هرکه به روزی خدا خرسند باشد، برای آن چه از دستش رود اندوهگین نگردد. (نهج البلاغه/ حکمت 349)

گویند خدای تعالی به داود علیه السلام فرمود:

- تو می خواهی و من می خواهم و آن چه تحقق می یابد خواست من است؛ پس اگر در برابر خواست من تسلیم باشی، خواسته تو را برآورده سازم و اگر تسلیم خواسته من نشوی تو را در (راه) آن چه می خواهی به رنج در افکنم و سرانجام هم جز خواست من تحقق نیابد. (المحجة البیضاء /8/90)

امام خمینی(ره) در معنای رضا به قضای الهی می فرمایند: رضا یعنی خشنودی بنده از حق تعالی و اراده او و مقدرات او. کسی که - نعوذ بالله – به یکی از احکام اسلامی در باطن قلب اعتراضی دارد یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور این راضی به دین اسلام نیست و نتواند این دعوای کاذب را بکند. (امام خمینی (ره)/جنود عقل و جهل / ص167و161)

امورى كه انسان با آنها مواجه است بر دو گونه اند ؛ نخست امورى كه به كلّى از مدار اختیار انسان خارجند و انسان چه بخواهد و چه نخواهد نمی تواند تغییرى در آنها ایجاد نماید ، مثل وقوع زلزله یا وقوع یك تصادف غیر قابل پیش بینى ؛ و گونه ى دوم امورى كه اختیار انسان می تواند در آنها نقشی داشته باشد ، مثل تعیین رشته تحصیلى یا نوع شغل یا تعیین شریک زندگی و ...

نتایج رضا

در رضا بودن به قضا و خواست الهی نعمت هایی وجود دارد که از شمردن آن انسان ها قاصر است. چند نتیجه را به این عنوان بیان می کنیم:

نزدیکی به خدا

- هرگاه خدا بنده ای را دوست بدارد مبتلایش گرداند؛ اگر صبر کرد او را انتخاب می کند و اگر خرسند بود او را برای خود برمی گزیند.بحارالانوار/ 82/142

رهایی از غم و اندوه

امام علی علیه السلام:

- خوشی و آسایش در خرسندی و یقین است و غم و اندوه در شک و ناخرسندی. بحارالانوار/ 68/158-

- خرسندی، غم و اندوه را می برد. غررالحکم/ 410

- هرکه از زمانه بنالد، گله و ناله او به درازا کشد. عیون اخبارالرضا/2/53/204

دعا

رضایت به جایگاه خود

امام حسن مجتبی علیه السلام:

- هرکه به حسن انتخاب خداوند تکیه کند، جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است، آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند. بحارالانوار/ 78/106

استجابت دعا

- من برای کسی که جز خرسندی (از خدا) در دلش خطور نکند، ضمانت می کنم که خدا او را بخواند و دعایش مستجاب شود. بحارالانوار/ 71/159

آری امورى كه انسان با آنها مواجه است بر دو گونه اند ؛ نخست امورى كه به كلّى از مدار اختیار انسان خارجند و انسان چه بخواهد و چه نخواهد نمی تواند تغییرى در آنها ایجاد نماید ، مثل وقوع زلزله یا وقوع یك تصادف غیر قابل پیش بینى ؛ و گونه ى دوم امورى كه اختیار انسان می تواند در آنها نقشی داشته باشد ، مثل تعیین رشته تحصیلى یا نوع شغل یا تعیین شریک زندگی و ... .

خدای تعالی به داود علیه السلام فرمود: - تو می خواهی و من می خواهم و آن چه تحقق می یابد خواست من است؛ پس اگر در برابر خواست من تسلیم باشی، خواسته تو را برآورده سازم و اگر تسلیم خواسته من نشوی تو را در (راه) آن چه می خواهی به رنج در افکنم و سرانجام هم جز خواست من تحقق نیابد

راضى به رضاى خدا بودن در امور قسم اوّل به این است كه انسان بداند که خداوند متعال ، حکیم و رحمان و رحیم است و هر چه می کند بهترین بوده به نفع نظام خلقت و تک تک موجودات عالم و از جمله فرد فرد انسانهاست ؛ اگر چه به ظاهر ما آن را به ضرر خود یا دیگری بپنداریم . اگر انسان چنین دیدی نسبت به این گونه امور داشته باشد ، در آن صورت ، دیگر اعتراضی به این گونه تقدیرات الهی نداشته و جزع و فزع نمی کند ؛ همان گونه که در امور عادی زندگی وقتی می داند که تحمّل فلان سختی ، نفع بزرگی را در پی دارد با کمال میل به آن تن می دهد.

امّا راضى به رضاى خدا بودن در امور قسم دوم به این است كه انسان حکم تشریعی خدا را درباره ی آن امر بداند و مطابق با خواسته ی خدا اختیار خود را در آن مورد به کار گیرد. در این گونه امور که اختیار انسان به نحوی در آنها نقش دارد ، در حقیقت خداوند متعال، اختیار انسان را جزء علل آن امر قرار داده است ؛ لذا اختیار انسان نیز در این گونه امور ، جزء تقدیرات الهی است

باید گفت:

توجه به فواید ارزنده بلاهاست که صفت رضا به قضای الهی و خشنودی به آنچه خدا پیش می آورد ایجاد می گردد. سعدی می گوید:

کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند *** عارف، بلا، که راحت او در بلای او است

بگذار هرچه داری و بگذر که هیچ نیست *** این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست

هر آدمی که کشته شمشیر عشق شد *** گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست

از دست دوست هر چه ستایی شکر بود *** سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست

فاطمه زین الدینی   

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع:

قرن کریم

نهج البلاغه

بحارالانوار

عیون اخبارالرضا

غررالحکم ودررالکلم

المحجة البیضاء

امام خمینی (ره ) / جنود عقل و جهل

مطالب مرتبط:

مقام رضا و تسلیم در كربلا

ویژگی های طالبان واقعی رضوان الهی

راضی هستیم به رضای خدا ؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.