می خواهی با اخلاق شوی؟!
وقتى ما به خطبهها، نامهها و حكمتهاى متعدد نهج البلاغه نگاه مىكنیم، مىبینیم كه این كتاب عظیم، بخش بزرگى از اخلاق را بیان كرده است. براى این كه مدعایمان را ثابت كنم جملاتى از نهج البلاغه را به حضورتان عرضه مىداریم. این كتاب، اخلاق را مىداند چیست و متوجه است. با توجه به آنچه راجع به علم اخلاق و راجع به مسائل اخلاق گفته شد، یكى از امّهات مسائل اخلاق را عنوان میكنیم و ببینیم در نهج البلاغه راجع به این موضوع چه سخنى گفته شده است.
در علم «اخلاق» این مطلب هست كه انسان اگر بخواهد زحمت بكشد و ملكات فاضلهاى را كه براى روح انسانى تصور مىشود، تحصیل كند و ملكات رذیله را از خود دور كند، نیازمند است به این كه از حظوظ و لذتهاى بدن خودش چشم پوشى كند تا روحش كمال پیدا كند.
توضیح مطلب این است: شما اگر بخواهید یك صفت فاضله را پیدا كنید، صفت شجاعت پیدا كنید، صفت عدالت پیدا كنید، صفت سخاوت پیدا كنید باید مدتها نفستان را در فشار صبر و تزكیه قرار بدهید، از شهوات خوددارى كنید و از حظوظ و راحتیها و لذتها بكاهید تا یك صفت فاضلهاى را در روحتان ایجاد كنید. و هم چنین باید تا مىتوانید از هواها و لذتهاى نفسانى خود بكاهید تا یك صفت رذیلهاى را از خود دور كنید. اصولا پیدا كردن هر یك از صفات فاضله، موقوف است به این كه شما از هواهاى خودتان و از لذتهاى خودتان كسر كنید. به دست آوردن كمالات نفسانى، كمال روح و تكامل روح شما توقف دارد به این كه از حظوظ بدن و از لذتهاى بدن كسر كنید. و هر چه از این بیشتر كسر كنید، به كمال روحتان بیشتر افزودهاید، و اسلام براى این امر، برنامه خاصى درست كرده است.
امام على علیه السلام این مطلب عظیم را در دو جمله بیان فرموده است. آن حضرت در ضمن خطبه 183 با یك عبارت رسا و قلیل اللفظ ولى پرمحتوى، این معنا را روشن كرده و مىفرماید: خذوا من اجسادكم فجودوا بها على انفسكم.
از اجسادتان بگیرید، از اجسادتان كسر كنید و به روحتان و بر نفستان منت بگذارید و آن را به كمال برسانید.
این جمله رساى امام على علیه السلام عبارت از یك موضوع كلى علم اخلاق است: اى انسانى كه مىخواهى تعالى پیدا كنى: یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً و خذوُا مِنْ اجْسادِكُم:
راه تعالى و تكامل روح این است. باید از جسد بگیرید و به روان بیفزائید. این، خود، یكى از مهمترین مسائل اخلاق است كه امام على علیه السلام با یك جمله بیان كرده است.
مسئله دیگر این است كه گفتهاند: اگر انسان بخواهد كه روحش ترقى پیدا كند، باید به بدن سختى بدهد، به بدن فشار وارد كند. مثال مىآورند كه روح و بدن انسانى مانند دو كفه ترازو هستند. اگر این كفه پایین بیاید، آن كفه بالا مىرود. شدت و فشار بر بدن، تكامل روح مىآورد. راحتى بر بدن تنزل روح مىآورد، چه انسان مذهبى باشد و چه انسان غیر مذهبى. شما برنامه كار مرتاضین هند را ملاحظه كنید. آنها به بدن ریاضت مىدهند تا روحشان آن چنان قوى مىشود كه فى المثل وقتى از ایران به هند سفر كنید و در برابرشان بایستید، تا شما را دیدند شما را به نام و اسم و لقب یاد مىكنند و از خانه و لانه و زندگیتان خبر مىدهند. البته اسلام این نوع ریاضتها را تجویز نمىكند. اسلام اعمال و ریاضتهاى خاصى را وسیله تزكیه و تكامل نفس انسان مىشناسد و مىفرماید: وَ انَّما هِىَ نَفْسى اروُضُها بِالتَّقْوى این نفس من است كه آن را با تقوى ریاضت مىدهم.
یعنى همه ریاضتها و تحمل سختى و فشار براى تكمیل روح، در اسلام امضاء نشده است. بلكه آنچه امضاء شده است، ریاضتهاى خاصى است. انجام واجبات، ریاضت است ترك محرمات، ریاضت است یك قدم بالاتر انجام مستحبات، ریاضت است ترك مكروهات، ریاضت است. امام على علیه السلام مىفرماید: با تقوى باید بدن و نفس را ریاضت داد تا انسان، مقام كمال مطلوب را پیدا كند.
اینها خصوصیاتى از امّهات مسائل اخلاقى است. امام على علیه السلام، در نهج البلاغه، از «صبر»، «رحمت»، «رجاء» و غیره صحبت كرده، و نیز از صفات «كبر»، «حسد»، «بخل»، «جرم» و غیر آن صحبت فرموده است، خداوند به ما توفیق تخلّق به اخلاق الهى را عطا فرماید.
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: اخلاق در نهج البلاغه، آیت الله مشکینی