تبیان، دستیار زندگی
تنش زدایی میان ایران و آمریکا اگرچه می تواند برای منطقه و مردم آن آرامش به همراه داشته باشد، اما قطعا مورد مخالفت اعراب متحجر منطقه قرار خواهد و عملا آنها را به حاشیه خواهد راند. وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بدون هیچ شک و شبهه ای منطقه خاورمیانه
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا عرب ها از مذاکره ایران و آمریکا ناراحتند؟


تنش زدایی میان ایران و آمریکا اگرچه می تواند برای منطقه و مردم آن آرامش به همراه داشته باشد، اما قطعا مورد مخالفت اعراب متحجر منطقه قرار خواهد و عملا آنها را به حاشیه خواهد راند.

عربستان و امریکا ، اوباما و ملک عبدالله

وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بدون هیچ شک و شبهه ای منطقه خاورمیانه را متحول کرد و تاثیرات عمیقی در مردم منطقه بر جای گذاشت. شعارها و اهداف اصولی انقلاب اسلامی بسیاری از مردم منطقه را دچار تحول کرد و در عین حال حاکمان متحجر را نگران نمود. تحولاتی که سال ها بعد یعنی در جریان بیداری اسلامی، شاهد آن بودیم، نشان داد که آموزه های انقلاب جایگاه مطلوب خود را دارد و کسی یارای مقاومت در برابر آن را ندارد. اقبال مردم مصر به جریان های اسلام گرا و روی کار آمدن جبهه النهضه در تونس نشان داد که این ادعا بی مورد نیست و انقلاب اسلامی منشاء تحولات عظیمی در منطقه شده و خواهد شد. قدرت گرفتن جریان معارضه در عراق زمان صدام و هماهنگی بیشتر نیروهای مجاهد در افغانستان در برابر هجوم ارتش سرخ شوروی سابق، مواردی است که به گواه تاریخ ناشی از تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی بوده است. ایجاد و تشکیل حزب الله در لبنان  و جهاد اسلامی در فلسطین با درایت جمهوری اسلامی ایران، بدون هیچ تردیدی نفوذ اسرائیل غاصب را تحت الشعاع قرار داد و شکست های پی در پی آن نشان داد که آرمان های امام (ره) و انقلاب اسلامی هنوز زنده است و پایدار خواهد ماند. حضور شیعیان بر راس قدرت عراق پس از صدام، علی رغم مخالفت آمریکا نشان داد که راه آغاز شده و تحولات جدیدی در جریان خواهد بود. بر اساس نقل قول یکی از اعضای ارشد مجلس اعلا به نگارنده، هنگام حضور مرحوم سید عبدالعزیز حکیم، در واشنگتن و کاخ سفید، سران عربستان به شدت ناراحت بودند و به کاخ سفید تشر می زدند که حضور مرحوم حکیم، نفوذ 30 ساله اهل سنت در کاخ سفید را به شدت تضعیف کرده است.

اعرابی که از قبال این اختلاف و تحریم سنگین که بر هر کدام از این کشورها وارد می شد، در وهله اول اقتصاد و در وهله بعد حتی جغرافیای سیاسی آنان را تحت تأثیر قرار می داد، منافع بسیاری نصیب خود کردند، توان دیدن این بهبود رابطه را نداشته و ندارند

از سوی دیگر نباید این نکته را از نظر دور داشت که آمریکا و سران آن برای تضعیف انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، توجه شایانی به اعراب منطقه داشته اند که بنا به نظر بسیاری از تحلیل گران به هیچ وجه منافع آنها را تامین نکرده است و این مساله تنها در جهت تضعیف ایران بوده است.

ایران و امریکا

در این میان اعراب منطقه برای اثبات قدرت خود سعی داشتند با فضا سازی علیه ایران، آمریکا و غرب را به مقابله و چالش علیه ایران بکشانند. همانگونه که اعراب متحجر منطقه هزینه های جنگ علیه حماس و حزب الله را تامین کردند، بر روی بحث حمله به ایران در زمان جرج بوش پسر، رئیس جمهور سابق آمریکا، نیز سرمایه گذاری می کردند و حاضر بودند که همانگونه که منابع مالی صدام برای حمله به ایران را تامین می کردند، این بار نیز در این زمینه پیش قدم شوند. طرح مباحث خالی از واقعیت در مورد هلال شیعی، ایران هراسی و شیعه هراسی، مواردی بود که پیش از آنکه از تئوری های آمریکایی ها بیرون آید از دستگاه های امنیتی اعراب متحجر بیرون آمد و با توجه به روابط خوبشان با آمریکا به عنوان بله قربان گو و مزدور، اذهان دولت مردان آمریکایی را نسبت به ایران و مردم و حاکمیت آن مسموم کنند. البته طرح این مساله نافی نگاه خصمانه و قدرت طلبانه آمریکا در منطقه نیست ولی می تواند نشان دهد که اعراب متحجر تا چه حد از قدرت جمهوری اسلامی ایران در هراسند و آن را مانع قدرت یافتن خود می دانند.

عدم سرمایه گذاری شرکت های بزرگ نفتی در ایران به لحاظ شرایط تحریم، باعث سرازیر شدن این سرمایه ها به سمت چاه های نفتی این کشورها شد و سود هنگفتی را نصیب آنان کرد. از سوی دیگر محدود شدن تجارت خارجی با ایران، باعث قدرت گرفتن اقتصادی این اعراب نیز شد

امروز که شرایط جدید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی پیش آمده و با اجازه مقام معظم رهبری، دولت تدبیر و امید رویه ای جدید در سیاست خارجی خود پیش گرفته و بهبود شرایط با آمریکا را مد نظر قرار داده است به قطع و یقین اولین مخالف این مساله اعراب متحجر منطقه خواهند بود. اعرابی که از قبال این اختلاف و تحریم سنگین که بر هر کدام از این کشورها وارد می شد، در وهله اول اقتصاد و در وهله بعد حتی جغرافیای سیاسی آنان را تحت تأثیر قرار می داد، منافع بسیاری نصیب خود کردند، توان دیدن این بهبود رابطه را نداشته و ندارند.

عربستان و امریکا  و ایران

عدم سرمایه گذاری شرکت های بزرگ نفتی در ایران به لحاظ شرایط تحریم، باعث سرازیر شدن این سرمایه ها به سمت چاه های نفتی این کشورها شد و سود هنگفتی را نصیب آنان کرد. از سوی دیگر محدود شدن تجارت خارجی با ایران، باعث قدرت گرفتن اقتصادی این اعراب نیز شد به گونه که کشور کوچکی چون امارات، با تجارت 12 میلیارد دلاری با ایران، سود های کلانی را عاید خود کرد. ایجاد شورای همکاری خلیج فارس دیگر حربه ای بود که آمریکا برای مقابله با ایران ترتیب داد اما هیچگاه علی رغم ادعاهای واهی شان علیه ایران مثلا در بحث جزایر ایرانی خلیج فارس، هیچگاه جرائت نگاه چپ به  این جزایر ایران را نداشتند. تضعیف این شورا به لحاظ همکاری ایران و آمریکا در آینده مورد نگرانی جدی اعضای این شوراست. از سوی دیگر تقویت شیعیان در منطقه که هم اکنون نیز چالشی جدی برای دولت های اقلیتی چون بحرین است، به نوبه خود می تواند نگرانی جدی برای اعراب پدید آورد. در مجموع تهدید و تحدید منافع اعراب حاشیه خلیج فارس و منطقه، که به لحاظ توجه بیش از حد آمریکا به آنان برای مقابله با ایران پدید آمده است، در جریان بهبود روابط ایران و آمریکا امری جدی است و می تواند حاکمیت این کشورها را با چالش های قابل ملاحظه ای مواجه کند. در این میان تنها عاملی که می تواند ثبات در این کشورها و امنیت آنان را پدید آورد، همکاری با جمهوری اسلامی ایران است. توجه سیاست خارجی کشور به حاشیه سازی این کشورها در روند مذاکره با آمریکا امری است که نباید از نظر دور بماند.

هاتف پوررشیدی

بخش سیاست تبیان