تبیان، دستیار زندگی
خواندن کتاب «اعترافات شهر خدا» برای کسانی که به موضوع حج ابراهیمی علاقه دارند، مفید بوده و خالی از لطف نیست، چرا که در این اثر نگاهی تأمل‌برانگیز به جایگاه شهرهای دینی در کشور عربستان امروزی شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفرنامه سرزمین حجاز


خواندن کتاب «اعترافات شهر خدا» برای کسانی که به موضوع حج ابراهیمی علاقه دارند، مفید بوده و خالی از لطف نیست، چرا که در این اثر نگاهی تأمل‌برانگیز به جایگاه شهرهای دینی در کشور عربستان امروزی شده است.

اعترافات شهر خدا

کتاب «اعترافات شهر خدا»؛ سفرنامه سید مجید حسینی، نویسنده و روزنامه نگار به سرزمین حجاز است که نگاه موشکافانه‌ای به جایگاه معنوی شهرهای مکه و مدینه و همچنین موقعیت امروزی شهر ریاض به عنوان پایتخت سیاسی کشور عربستان دارد. در این اثر نویسنده با تشریح و قیاس خانه وحی(مکه و مدینه) با پایتخت عربستان (ریاض)؛ مشاهدات خود را در قالب یک اثر خواندنی بیان کرده است.

راوی سفرنامه، سید مجید حسینی با اخذ دکترای علوم سیاسی را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران، به تدریس «فرهنگ و سیاست در ایران و جهان» در این دانشگاه اشتغال دارد. او نخستین سفرنامه فرهنگی خود را که تکه‌هایی از سفر حج است، با عنوان «کلوخ‌های بلور» منتشر کرد و در سال‌های اخیر هم دومین سفرنامه‌اش که شرح سفر علمی وی به آمریکا و کانادا بود را با عنوان «هاروارد مک دونالد» به انتشار رساند. کتاب جدید او «اعترافات شهر خدا» شرح سفر مجدد او به حجاز است که پس از 10 سال با نگاهی متفاوت به سفر حج و فضای فرهنگی و اجتماعی این سرزمین می‌پردازد.

مولف درباره این کتاب گفته است: سفرم به ریاض چند سال قبل انجام شد، اما سفر به حجاز اخیراً صورت گرفته است. در واقع یادداشت‌هایم در طول سفر تکمیل شده است که بلافاصله پس از اتمام سفر آنرا برای چاپ به انتشارات سوره مهر سپردم.

این کتاب دارای سه زاویه دید از زبان دو راوی است. راوی نخست مجید حسینی است که با دو نگاه متفاوت در این اثر روایتگری کرده است و راوی دوم پسر یکساله اوست که بخشی از این سفرنامه را روایت می‌کند و همین موضوع بر جذابیت این کتاب می‌افزاید.

در بخشی از مقدمه این اثر به قلم راوی آمده است: در این سفر سه پسر همراهم هستند؛ دو درون و یکی بیرون. جنگ و عوا، قیل و قال و گفت‌وگوی این سه پسر تمام مسیر سفرم را در هم ریخت و سفرم شده آشتی دادن این دو نفر. پسر اول، جوانی است در درونم که 10 سال پیش در چنین روزهایی به این سرزمین آمد؛ سخت مودب است، اهل قرآن، نماز و همه متون مذهبی. اصلاً پسر متن است، متن تاریخ در مدینه و مکه. وقتی که قدم می‌زند، از این متن تاریخی به آن متن دیگر می‌رود و گوش می‌سپارد، آرام در تاریخ قدم می‌زند، عرض ادب می‌کند، گاه می‌خندد و گاه می‌گرید و همین‌طور رهایش کنی در تاریخ غرق می‌شود؛ تو گویی اصلاً وجود ندارد. وجودش با این متن تاریخی یکسان است عین آنچه گفته‌اند، می‌شنود و گوشش به همه حرف‌ها و صداها که از این متن عظیم می‌آید بدهکار است؛ پسری سخت و مودب، مرتب، حرف‌شنو و به قانون و قاعده. او همان کسی است که این سرزمین ساخته است. وجود او وجود این سرزمین گویی یکی است و هر چه درونش را بکاوی جز متن این سرزمین و قدسیت این خاک درونش چیزی نیست و من نامش را نهاده‌ام: «پسر متن».

این کتاب دارای سه زاویه دید از زبان دو راوی است. راوی نخست مجید حسینی است که با دو نگاه متفاوت در این اثر روایتگری کرده است و راوی دوم پسر یکساله اوست که بخشی از این سفرنامه را روایت می‌کند و همین موضوع بر جذابیت این کتاب می‌افزاید.

پسر دوم اما سخت بازیگوش است، گوشش به حرف‌ها، متن‌ها گرفتار نیست. تو گویی اصلا زاده شده که گوش ببندد و دهان باز کند و البته زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد. خرده‌گیر و بهانه جوست. به دخمه‌ها و کوچه پس‌کوچه‌ها سرک می‌کشد پشت متن را می‌خواند، فاصله سفید بین سطوح را اصلاً از هر چه خط‌کشی است، می‌گذرد. بازیگوشی ذاتش است و با هر چیزی اسباب‌بازی ساختن. اصلاً این پسر کلاً پرحاشیه است و روی خط فقط را می‌رود و من نامش را نهاده‌ام «پسر حاشیه».

غیر این دو پسر که یکی را از 10 سال پیش همین جا در سفر حج در درونم شناختم و دومی را به بدبختی طی این سال ها که به مدینه نیامده بود، دستگیرش کردم، پسر سومی هم هست که جز من است اما در بیرونم. بخشی از وجود اما خارج از وجود. پسرم امیر که همراهم است و تمام سفر را تحت تأثیر قرار داده. این سومی از هر دوی آن قبلی‌ها عجیب‌تر نه پسر متن است نه حاشیه. نه درون است و نه بیرون. نه اهل دیدن و نه اهل دیدن. نه از سفر شاد است و نه ناراحت. انگار کل دنیا برای او سفر است. چه تهران خانه خودمان چه اینجا کنار قبر نبی (ص) و چه هر جای دیگر.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

اصلاً حج همین است، تنها در میان جمع بودن. مناسک را که به جا می‌آوری، خوب می‌فهمی این «تنهایی خوب» چیست؟ و اصلاً تو در این دنیا سخت «تنهایی» و «تنهایت» گذاشته‌اند که با او باشی، «تنها با او» و حج آمده‌ای که با او تنها بمانی و بدانی روزی با همین لباس‌های بی‌دوخت و دوز سفید باید تنها بمانی با او. چه خوب که از الان هرچه دوخت و دوز داری، دوروبرت دور بریزی، همین که تو را دوخته‌اند به خانواده، دوخته‌اند به کار و شغل، دوخته‌اند به علم و تحصیل و اصلاً همین که تو را به زور دوخته‌اند به دنیا که مثلاً تنها نباشی ولی اشتباه می‌کنند؛ تو تنهایی، تنهای تنها و اگر یک شب را تا صبح با لباس احرام بخوای در نزدیکی «مسجد‌الحرام»، تازه می‌فهمی چقدر تنهایی، همان «تنهایی خوب». صبح که بیدار می‌شوی، احساس می‌کنی در صبح قیامت سر برداشته‌ای از میان قبر، ترسان، لرزان و البته پرامید. خیالت راحت می‌شود که قرار نیست تا ابد در قبرت بمانی. صبح که از خواب بیداری می‌شود احساس می‌کنی «مسجد‌الحرام» منتظر است. دوست داری هر صبح بیدار شوی و مسجدالحرام منتظرت باشد. دوست داری صبح به صبح فرصت داشته باشی بیداری شوی و به او برگردی. تجربه عجیبی است شبی را در احرام ماندن، با سفید خوابیدن و با سفید بیدار شدن و با سفید به سمت خانه خدا رفتن. سفید سفید، بی‌غل و غش و شاید تمیز. یا علی!

این کتاب در دو بخش با نام‌های «سفر به شهر خدا» و «سفر به شهر ظواهر» تألیف شده است و در درون آن هم تصاویری از مکان‌هایی که دستمایه خلق این اثر شده‌اند، منتشر شده است.

چاپ اول(1392) کتاب «اعترافات شهر خدا»؛ سفرنامه سید مجید حسینی در 216 صفحه، با شمارگان 2500 نسخه و با قیمت یک 8500 تومان توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: فارس