تبیان، دستیار زندگی
کشتی‌گیری که در آستانه رسیدن به شهرت و محبوبیت گرفتار پدیده شومی شد تا چند سال از بهترین دوران ورزشی‌اش را در انزوا و روی تشک باشگاه‌های گمنام سپری کند، در بازگشت به میادین نخستین مدال طلای تاریخ سنگین وزن فرنگی ایران در جهان را به ارمغان آورد. این طلا در
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناگفته های علی اکبری از کشتی ایران


کشتی‌گیری که در آستانه رسیدن به شهرت و محبوبیت گرفتار پدیده شومی شد تا چند سال از بهترین دوران ورزشی‌اش را در انزوا و روی تشک باشگاه‌های گمنام سپری کند، در بازگشت به میادین نخستین مدال طلای تاریخ سنگین وزن فرنگی ایران در جهان را به ارمغان آورد. این طلا در شرایطی برای ایران بدست آمد که آذربایجانی ها حاضر بودند برای آن میلیون ها تومان به این قهرمان ایرانی بپردازند.


امیر علی اکبری سال‌هاست که چهره مطرح کشتی فرنگی است، چه زمانی که در رقابتهای جهانی 2010 مسکو بر سکوی قهرمانی وزن 96 کیلوگرم ایستاد و چه دورانی که به خاطر یک اشتباه خواسته یا ناخواسته، به اجبار دو سال از عرصه ملی دور ماند و در حسرت المپیک لندن دوران سختی را پشت سر گذاشت. پسر سنگین وزن کشتی ایران حتی در سخت ترین شرایط روحی و ورزشی تا یک قدمی قبول پیشنهاد وسوسه انگیز و تابعیت کشور آذربایجان هم رفت، اما انگار عشق ذاتی او به این مرز و بوم بر پیشنهاد میلیون دلاری آذری ها چربید و او را از میانه مسیر جلای وطن، بازگرداند و دوباره زیر پرچم ایران قرار داد.

علی اکبری

فرنگی کار 120 کیلویی تیم ایران در جهانی مجارستان بازگشتی طلایی و غرور آفرین داشت و بلافاصله پس از پایان محرومیتش، طلای سنگین وزن دنیا را بر سینه انداخت. امیرعلی اکبری حالا نه تنها قهرمان جهان، بلکه نخستین مرد طلایی سنگین وزن تاریخ کشتی فرنگی ایران است که مطمئنا مدعیان و کارشناسان کشتی دنیا از این پس حساب ویژه ای روی او باز خواهند کرد. علی اکبری میهمان خبرگزاری مهر بود تا به نكاتی اشاره كند كه شاید سوال بسیاری از اهالی كشتی و ورزش دوستان باشد:

* خبرگزاری مهر: قصد یادآوری روزهای تلخ رو نداریم ولی فكر می‌كردید بعد از آن اتفاقات تلخ و دوری از كشتی دوباره برگردید و روی سكوی قهرمانی جهان بایستید؟

- امیر علی اکبری: تا سه چهار ماه اول كه اصلا حال و روز خوبی نداشتم و یكی از بدترین روزهای زندگی‌ام را به چشم دیدم، اما به هر شكل خودم را جمع و جور كردم و با یك هدفگذاری مشخص و مشاوره با مربیان، دوباره استارت زدم. البته با توجه به شرایط خودم و مشاوره مربیان قرار بر این شد تا از این پس در یك وزن بالاتر تمرین كنم كه خوشبختانه این مساله به خوبی جواب داد.

* در این مدت كجا تمرین می كردید چون به خاطر محرومیت حق حضور در میدان و اردوی تیم ملی را نداشتید؟

- در همان منطقه شهریار ، زادگاه خودم ماندم و در باشگاه‌های آنجا تمرین كردم تا ضمن ماندن در شرایط مطلوب از كشتی هم دور نشوم. این روال ادامه داشت تا اینكه قبل از المپیك لندن برای كمك به اردونشینان تیم ملی به خانه كشتی آمدم و به عنوان حریف تمرینی در كنار ملی‌پوشان بودم.

* فقط برای تمرین با ملی پوشان؟

- در وهله اول بله به همین دلیل؛ ولی از همان 20 ماه پیش در نظر داشتم سر وزن برسم و از نظر قدرتی و استقامتی از رقبا عقب نمانم. ضمن اینكه از حدود یكسال قبل هم سنگین تمرین كردم تا بلافاصله بعد از پایان محرومیت به میدان بازگردم. خوشبختانه پایان محرومیتم مصادف شد با مسابقات یونیورسیاد روسیه كه توانستم بعد از دو سال دوری از میادین رسمی و بین‌المللی، دوباره به روی تشك آمده و خودم را در وزن جدید محك بزنم.

به هیچ عنوان قصد ندارم وارد حاشیه شوم و ترجیح می‌دهم ناگفته‌ها را همچنان به فراموشی بسپارم. من برای بازی‌های المپیك 2016 برزیل هدفگذاری كردم و مطمئنا تا رسیدن به این هدف بزرگ وارد هیچ بحث و داستان حاشیه‌ای نمی‌شوم.فقط یك اشاره كوچك به ناگفته‌ها بكنم كه به عشق مردم از میلیاردها تومان پول گذشتم،‌ پس دوست دارم این مساله بزرگ به چشم متولیان امر بیاید تا لااقل یك خسته نباشید خشك و خالی به ملی‌پوشان رقابتهای جهانی بگویند!

* البته نقره این بازیها هم بازگشت خوبی برای تو بود.

- به هیچوجه این طور نیست! چرا كه من بعد از دو سال دوری از مسابقات آنطور كه باید و شاید آماده نبودم و حتی دلیل باختم در مقابل رضا كایالپ تركیه‌ای در فینال هم همین سردرگمی و گیج بودن من بعد از این جریانات بود. در این مسابقات اصلا صدای مربیان و كوچینگ را نمی‌شنیدم و در نهایت با 50 درصد آمادگی كنونی و با ناداوری نتیجه را به رضا كایالپ یا همان گربه سیاه سنگین وزن‌های ایران واگذار كردم.

من می‌توانستم بهتر از این باشم و با قهرمانی این مسابقات را ترك كنم. البته با حضور در این مسابقات هم فهمیدم كجای دنیای سنگین وزن‌های جهان هستم كه خوشبختانه در نخستین میدان در وزن 120 كیلوگرم هم به تجربیات خوبی رسیدم.

علی اکبری

* در مسابقات جهانی مجارستان كه اصلا خبری از این سردرگمی نبود؟

- خوشبختانه این سردرگمی در اردوهای تیم ملی و همچنین مسابقات درون اردویی و رقابتهای انتخابی تیم ملی كاملا برطرف شد و به آن خودباوری لازم رسیدم. ضمن اینكه سه چهار ماه مانده به پایان محرومیتم تشنه مسابقه و حضور در میدان بودم و با انگیزه‌ای بالا تمرین می‌كردم.

* گویا این انگیزه باعث شده بود در تمرینات زیاده روی كنید و صدای مربیان را در آورید؟

- من در این رابطه به یك اصل اعتقاد دارم كه هر كشتی گیری در هر سبكی كشتی می‌گیرد، باید به همان سبك هم تمرین و تلاش كند. به همین دلیل تمرینات عمومی را همراه با اردونشینان تیم ملی انجام می‌دادم ولی بعد از آن به دلیل اینكه سنگین وزن بودم و نیاز به قدرت و استقامت بیشتری داشتم، باید تمرینات مضاعفی را پشت سر می‌گذاشتم. البته كادر فنی هم با من موافق بود و با توجه به اینكه می‌دانست امیر علی اكبری برای طلای جهان تمرین می‌كند، از هیچ كمكی به من دریغ نمی‌کرد.

* برویم به مجارستان و اتفاقات این میدان بزرگ؛ از كشتی حساس نیمه نهایی با رضا كایالپ بگو؟

- این فرنگی كار ترك، سالهاست كه به بردن كشتی گیران ایرانی معروف است و انگار كسی در كشتی ما نبود تا این حریف را شكست دهد، البته من در كازان روسیه و در مسابقات یونیورسیاد به اشتباهات خودم باختم و كشتی برده مقابل او را با شكست عوض كردم. در حالیكه از او جلو بودم، یك لحظه فكر كردم كار تمام شده و هنگام حمله امتیاز از دست دادم. خوشبختانه در مجارستان مرتكب این اشتباهات نشدم و این دوئل را با پیروزی پشت سر گذاشتم و به فینال رسیدم.

* فینال رقابتهای جهانی را خیلی راحت بردید، داستان این كشتی حساس چه بود؟

- به جرات می‌گویم این حریف اهل استونی كه قهرمانی المپیك لندن را در كارنامه دارد، فقط برای این به میدان آمده بود تا آبرومندانه ببازد! من هم ریسك كشتی را بسیار پایین آوردم تا به محض كسب امتیاز لازم و حاشیه امن برای قهرمانی، كشتی را نگه دارم. اصلا به فكر كشتی نمایشی نبودم و فقط به قهرمانی و كسب مدال طلا می‌اندیشیدم. ناگفته‌ای جالب از كشتی فینال اینكه "هیكی نابی" فرنگی كار اهل استونی قبل از كشتی نهایی طوری با من صحبت كرد كه گویی او را در فینال با اختلاف كم شكست دهم. باور كنید حتی بارها تا قبل از فینال هر وقت مرا در سالن تمرین می‌دید، مدام دست تكان می‌داد و به من یادآوری می‌كرد كه چه به من گفته است!

برای كسی مثل من كه مدال طلای قهرمانی جهان را برای آنان كسب كند،‌ آنقدر جوایز نقدی و غیر نقدی هست كه اگر كشتی را هم كنار بگذارد و تا آخر عمر برای خودش به راحتی زندگی می‌كنند. به عنوان مثال حداقل جایزه نقدی آنان 250 هزار دلار برای مدال آوری در این رقابتها بود به علاوه یك خانه و ماشین گرانقیمت و همچنین حقوق ماهیانه 10 هزار دلاری كه مطمئنا برای هر كشتی گیری یك شرایط ایده آل و رویایی است

* تغییر قوانین به سود تو تمام شد؟

- تغییر قوانین ضمن اینكه كشتی را زیبا كرده، اما بر سنگینی آن نیز افزوده كه البته این تغییرات به نوعی به سود من هم تمام شده،‌ ضمن اینكه من یك كشتی گیر سر پازن هستم و این تغییرات خیلی به نفع كشتی گیرانی با سبك و سیاق من است.

* برخی می‌گویند غیبت لوپز كوبایی به داد علی اكبری رسید تا قهرمان شود!

- چند روز قبل از مسابقات اعلام شد لوپز از كشتی خداحافظی كرده و در مجارستان حضور ندارد. اما باور كنید من در تمرینات شبانه روزی‌ام در خانه كشتی همیشه به دو حریف فكر می‌كردم، اولی لوپز كوبایی و دومی رضا كایالپ ترك. طبیعتا با غیبت حریف نامدار كوبایی، تلاش و تمركز من هم كاملا معطوف كشتی با كایالپ شد. البته این بدان معنا نیست كه من از رویارویی با لوپز فراری بودم و با غیبت او خیالم برای قهرمانی راحت شد، چرا كه من امیدوارم در آینده‌ای نزدیك با او نیز كشتی بگیرم و به عنوان سنگین وزن شماره یك دنیا شناخته شوم.

* زمانی كه روی سكوی قهرمانی جهان ایستادید به یاد چند ماه قبل و رد كردن پیشنهاد میلیاردی كشور آذربایجان هم افتادید؟

- آن لحظه تاریخی به دو دلیل خوشحال بودم، اول اینكه ثابت كردم علی اكبری تمام نشده و با قهرمانی جهان به كشتی بازگشته و دوم اینكه برای مردم و پرچم كشورم افتخار آفرینی كردم. هر چند از طرف متولیان امر و حتی وزیر ورزش هنوز خبری نشده و هیچكس حالی از مدال آوران رقابتهای جهانی نمی‌پرسد،‌ اما من نشان دادم عاشق وطنم هستم و به هیچ عنوان زیر پرچم كشوری دیگر به میدان نمی‌روم. البته برخی از مسئولان فدراسیون كشتی آذربایجان در مجارستان به من گفتند ای كاش پیشنهاد آنان را قبول كرده بودم و هم اكنون با جایزه میلیاردی آنان خوش بودم كه من نیز فقط با خنده پاسخ آنها را دادم.

* مگر جایزه آذری ها به قهرمانان این كشور چیست؟

- فقط این را بگویم برای كسی مثل من كه مدال طلای قهرمانی جهان را برای آنان كسب كند،‌ آنقدر جوایز نقدی و غیر نقدی هست كه اگر كشتی را هم كنار بگذارد و تا آخر عمر برای خودش به راحتی زندگی می‌كنند. به عنوان مثال حداقل جایزه نقدی آنان 250 هزار دلار برای مدال آوری در این رقابتها بود به علاوه یك خانه و ماشین گرانقیمت و همچنین حقوق ماهیانه 10 هزار دلاری كه مطمئنا برای هر كشتی گیری یك شرایط ایده آل و رویایی است.

* با این حساب پشیمان نیستید؟

- به هیچوجه. ضمنا خیلی خوشحالم كه در میانه راه از تابعیت كشور آذربایجان، پشیمان شدم و برگشتم. چون طعم تلخ غربت را با تمام وجود چشیدم. واقعا خدا را شكر می كنم كه توانستم زود به این داستان خاتمه دهم و دوباره به كشورم بازگردم.

علی اکبری

* شما با رد پیشنهاد نجومی آذری ها به كشورت وفادار ماندی ولی انگار الان كه با طلا به ایران برگشتید هیچكدام از مسئولان احوالی از شما نپرسیدند؟!

- متاسفانه همینطور است! قصد تخریب و كوچك نمایی دیگر رشته ها نظیر فوتبال، والیبال و بسكتبال را ندارم،‌ اما تبعیض همیشه بوده و رشته كشتی هم با همه افتخاراتی كه برای ایران كسب كرده همچنان منزوی و فراموش شده مانده است. متاسفانه این رفتار تبعیض گونه را در رشته های دیگر نمی بینید،‌ مثلا فوتبال به جام جهانی صعود كرد و جشن ملی گرفتند، والیبال در لیگ جهانی خوب بازی كرد و آبرومندانه باخت، ولی باز هم مجوز واردات خودرو دریافت كرد،‌ بسكتبال هم در آسیا قهرمان شد و به نوعی دیگر مورد حمایت و لطف مسئولان قرار گرفت،‌ اما كشتی بعد از قهرمانی جهان و المپیك هم با بی‌اعتنایی روبرو شد و كسی حالی از گوش شكسته‌ها نپرسید.

* باز هم با فوتبالیست ها سرشاخ شدید؟

- باور كنید یك هفته تمرین قهرمانی در كشتی، معادل یكسال تمرین در فوتبال است. این ادعای من نیست بلكه برخی از پزشكان و مربیان بدنسازی فوتبال هنگام مشاهده تمرین به ما می‌گویند كه گاهی اوقات حتی نگران سلامتی ما بودند. به ویژه آنكه ما كشتی گیران ملی پوش نه تنها در آمدی از این راه بدست نمی‌آوریم بلكه باید در این مدت از جیب خودمان هم هزینه كنیم و با هزار و یك مشكل مالی و معیشتی دست به گریبان باشیم. به شخصه از ابتدای آغاز اردوهای آماده‌سازی رقابتهای جهانی به دلیل كاستی‌های مختلف و مشكلات مالی فدراسیون حدود 4 میلیون از جیب خودم هزینه كردم تا با مشكل غذایی و جسمی مواجه نشوم! آیا در فوتبال هم همین اتفاقات رخ می‌دهد؟!

* پس هنوز از وضعیت ناراضی هستید؟

- شما هم اگر در اردوهای تیم ملی بعضی از شبها املت می‌خوردید و بعضی روزها به عدس پلو به چشم یك غذای خوب و آبرومند نگاه می‌كردید، حس مرا داشتید! باور كنید دوباره ما را فراموش می‌كنند تا مسابقات بعدی كه دوباره جور برخی رشته های دیگر را بكشیم. تا 10 ماه دیگر سه رویداد مهم را پیش رو داریم كه امیدوارم تا آن زمان حال و روز كشتی اینی نباشد كه هم اكنون شاهد آن هستیم من فقط به عشق مردم ماندم و ادامه دادم و در آینده هم به عشق مردم، هزار سختی و ممارست را به جان می‌خرم،‌ فقط امیدوارم بزودی كسی سكاندار این رشته شود كه به داد كشتی برسد. باور كنید برای من فرقی نمی‌كند این فرد كیست، بلكه فقط به كشتی و اهالی بی‌ادعای آن می‌اندیشم.

* انگار ناگفته های زیادی دارید و كسب قهرمانی جهان شما را ساكت نگه داشته است؟

- به هیچ عنوان قصد ندارم وارد حاشیه شوم و ترجیح می‌دهم ناگفته‌ها را همچنان به فراموشی بسپارم. من برای بازی‌های المپیك 2016 برزیل هدفگذاری كردم و مطمئنا تا رسیدن به این هدف بزرگ وارد هیچ بحث و داستان حاشیه‌ای نمی‌شوم.فقط یك اشاره كوچك به ناگفته‌ها بكنم كه به عشق مردم از میلیاردها تومان پول گذشتم،‌ پس دوست دارم این مساله بزرگ به چشم متولیان امر بیاید تا لااقل یك خسته نباشید خشك و خالی به ملی‌پوشان رقابتهای جهانی بگویند!

* طبیعتا حرف پایانی بازهم درخواست از مسئولان است؟!

- من و دیگر بچه‌های تیم ملی باوجود مدال آوری و درخشش در میادین بین‌المللی، نه شغل و منبع درآمد مطمئن و مشخصی داریم و نه از وضعیت مالی آنچنانی برخورداریم. امیدوارم وزیر ورزش همانطور كه پیش از مسابقات جهانی به خانه كشتی آمد و به ما وعده حل مشكلات را داد، طی این روزها هم یادی از ما كند و حداقل در مراسمی معمولی با ما همكلام شود، تا شاید وعده‌های او هم تحقق یابد و گوشه‌ای از مشكلات بچه‌های تیم ملی كشتی برطرف شود.

بخش ورزشی تبیان


منبع : مهر