تجربه نویسنده «سه دختر گلفروش»
قیصری، داستاننویس در این نشست با بیان اینكه به اعتقاد من نویسنده در هر بار نوشتن، شكل و فرم تازهای انتخاب میكند، توضیح داد: وقتی دغدغه فرم تازه وجود داشته باشد، همه چیز قابل حل است. شاید در این مسیر یكی دو اشتباه انجام دهیم، اما به هر حال راه را پیدا میكنیم و داستانمان را با ظرف داستان كوتاه، بلند، رمان یا هرطور دیگری بیان خواهیم كرد. البته خود اثر نیز در هنگام نوشتن قالب خودش را پیدا میكند.
وی با بیان اینكه نویسنده محقق است، ادامه داد: نویسنده باید مدام در حال جذب و هضم مطالب و اطلاعات باشد تا همواره ذهنش را پر و پرتر از اطلاعات كند. مغز به كتابخانهای میماند كه وقتی مطالعهای انجام میدهیم، اطلاعات به صورت طبقهبندی در آن قرار میگیرند و هر دادهای در جای خودش مینشیند. البته نویسنده باید حكیم و آگاه به مسایل مختلف باشد.
نویسنده كتاب «سه كاهن» افزود: همیشه انسان و انگیزههای او، برایم سوال ایجاد میكند. انسان در موقعیت، برایم مهم و باارزش است تا به این ترتیب دریابم كه انسان میتواند در شرایط و موقعیتهای متفاوت چه واكنش هایی داشته باشد. رفتاری كه مردم توقع دارند، بسیار كلیشهایست اما آنگاه كه فردی از كلیشهها خارج میشود، برایم جالب خواهد بود.
وی درباره روند شكلگیری داستانهایش توضیح داد: روند شكلگیری هر داستانی متفاوت است. شاید داستان از یك متن، خاطره یا اتفاق سرچشمه بگیرد. اما وقتی همه تصویرها و خیالبافیها شكل گرفت، لحن و زبان میآید. البته همه اینها با تلاش ذهنی نویسنده میسر خواهد بود و به این ترتیب، اطلاعات جانبی نیز شكل خواهد گرفت، با توجه به این موضوع، من با الهام گرفتن موافق نیستم.
نویسنده كتاب «طناب كشی» اظهار كرد: نوشتن دو مرحله «ذهنی» و «عینی» دارد. نخستین و مهمترین مرحله در نوشتن، شكلگیری داستان به صورت ذهنی است؛ زیرا اجرای متن زمان زیادی نمیبرد. من در این روزها در حال تكمیل اطلاعات پنج یا شش متن از نظر ذهنی هستم؛ ولی در وقت نوشتن تنها میتوان به یك متن رسیدگی كرد. اگر دغدغه نوشتن را داشته باشیم، اطلاعات آرام آرام جمعآوری میشوند. نویسنده باید با متن زندگی كند، در غیر این صورت با یك متن گلخانهای روبهرو خواهیم بود كه نشان میدهد نویسنده با متن ارتباط برقرار نكرده است.
نویسنده كتاب «سه دختر گلفروش» ادامه داد: سلوك نوشتن مثل خود سبك، دغدغهها و عادتها شخصی بوده و به جنسیت، سن شروع نوشتن، جغرافیای زندگی نویسنده و زمان و فصل بستگیدارد.
وی افزود: فصل، یكی از فاكتورهای مهم نوشتن است، زیرا به اعتقاد من، فصلهای بهار و تابستان بهترین زمان برای نوشتن هستند. البته بهار و تابستان برای نوشتن داستان كوتاه و پاییز و زمستان برای نوشتن داستان بلند و رمان.
باید كار دل آدم با كار گِل آن یكی باشد و گاهی به دلیل آن كه یكی نیست، از نوشتن لذتی نمیبرد. نویسنده باید متن را با عشق و لذت بنویسد و احساس نكند كه نوشتن، كاری اجباری است. در غیر اینصورت نوشتن لذتی برای نویسنده ندارد و لذتی برای مخاطب هم ایجاد نمیكند.
قیصری با بیان اینكه هر چه نویسنده بیشتر پیش میرود و كهنهتر میشود، مخاطب بیشتر با آن مانوس خواهد شد، گفت: باید كار دل آدم با كار گِل آن یكی باشد و گاهی به دلیل آن كه یكی نیست، از نوشتن لذتی نمیبرد. نویسنده باید متن را با عشق و لذت بنویسد و احساس نكند كه نوشتن، كاری اجباری است. در غیر اینصورت نوشتن لذتی برای نویسنده ندارد و لذتی برای مخاطب هم ایجاد نمیكند. برخی نویسندگان با تكبر میگویند كه برای خودم مینویسم، اگر اینطور است چرا نوشتههایتان را چاپ میكنید، اجازه دهید این نوشتهها پس از مرگتان منتشر شود.
نویسنده كتاب «شماس شامی» اظهار كرد: داستان تجربه ما را از زندگی بیشتر میكند، به عنوان مثال وقتی مردی داستانی از زنان میخواند میتواند از شرایط روحی زنان باخبر شود، البته این در مورد همه اقشار، سربازها، دزد، جانی یا پلیس هم صدق میكند و مخاطب میتواند از چگونگی شرایط و زندگی افراد متفاوت آگاهی پیدا كند.
وی تصریح كرد: خواندن عرصهای است كه میتواند من نویسنده را به مردم و اجتماع نزدیكتر كند و تجربه ما را از جهان بالا ببرد. به این ترتیب، انسان با مطالعه با فرهنگهای مختلف آشنا خواهد شد. به اعتقاد من، قصههای كهن و قرآن پایههای علم یك نویسنده هستند و كسی كه آنها را نداند، نویسنده نیست. هیچ نویسندهای نیست كه با شاهنامه درگیر نباشد. نمیشود و نمیتوان از گذشته فرار كرد، میتوان نگاه دیگری داشت، اما نمیشود به آن پشت كرد و آن را نادیده گرفت.
قیصری با ابراز تاسف از وضع تیراژ كتابها گفت: متاسفانه در جامعهای با 75 میلیون جمعیت، تیراژ كتابها هزار یا دوهزار نسخه است.
مجید قیصری، متولد 1345 تهران، نویسندهای است كه با داستانهای جنگیاش شناخته شده است. این نویسنده که در رشته روانشناسی تحصیل كردهاست، داستان حرفهای را اوایل دهه 70 با نوشتن داستان كوتاه آغازکردهاست.
«سه کاهن»، «شماس شامی»، «طناب کشی»، «دیگر اسمت را عوض نکن» و «سه دختر گل فروش» از جمله کتابهایی است که میتوان از این نویسنده نام برد.
بخش ادبیات تبیان
منبع: ایبنا