بزرگترین نماد بندگی مسلمانان
هنگامه حج که فرا میرسد دلهای مشتاقان برای دیدار یار لبریز میگردد. عدهای بار سفر بسته و به سرزمین نور کوچ میکنند و شمار زیادی با چشمانی حسرتزده و قلبهایی آکنده از اندوه رفتن حاجیان را نظارهگرند و لحظه لحظه از دور همراهیشان میکنند.
حاجیان جامه سفید بر تن نموده و به دور از هر گونه تبعیض و تفاوتی گرد خانه خدا چون پروانه میچرخند و یار را میخوانند.
به راستی سر این عبادت بزرگ چیست؟ چرا در زمانی معین، در سرزمینی معین، مسلمین گرد هم آمده لباسهایی یک شکل پوشیده و به دور خانهای سنگین میچرخند؟ سر این احرام و آن طواف چیست؟
سرّ احرام در چیست؟
جامهای سفید، غیر دوخته شده، بیهیچ زیور و زینتی آماده کرده پس از انجام غسل آن را بر تن کرده و تا پایان اعمال در آن باقی خواهی ماند!!!
سفید پاکترین رنگ است. رنگی که نشان از صداقت و صفای دل دارد. رنگی که یکی بودن را فریاد میزند. احرام فریاد برابری مردمان در اسلام را به گوش جهانیان میرساند و شعار "إن اکرمکم عند الله أتقاکم" را طنینانداز میسازد.
احرام در حج چون مقدمهای است برای شروع اعمال. مقدمهای ضروری که پیامی پس ژرف با خود به همراه دارد. حاجی در جامه سفید مرگ را به یاد خواهد آورد. به یاد میآورد که روزی نه چندان دور فراخواهد رسید که جز جامعه سفید رنگ کفن توشه دیگری با خود نمیتوان برد و جز اعمال و رفتار آدمی، عنصری نجاتبخش وجود نخواهد داشت. خوف و ترسی عجیب قلب حاجیان را فراخواهد رسید و جز امید لطف و رحمت حق آرامشبخش دیگری پیدا نخواهد شد. به فرموده امام صادق (علیه السلام) حاجی باید از هر چه او را از یاد خدا منع میکند و از بندگی او بازمیدارد محرم شود و جان خویش را دور سازد.[1]
در گزارشی تاریخی چنین آمده است:
وقتى امام سجّاد (علیه السّلام) از سفر حج برگشت، شبلى به استقبال آن حضرت آمد. امام سجاد (علیه السّلام) به شبلى فرمود: آیا تو به حج رفتهاى؟ شبلى گفت: بلى. امام سجّاد (علیه السّلام) به او فرمود: آیا در سفر حج، به میقات رفتى و لباسهاى دوخته را از بدن بیرون آوردى و غسل كردى؟
او گفت: بلى. امام (علیه السّلام) فرمود: آیا وقتى به میقات (براى احرام) رفتى، نیت كردى كه لباس معصیت را از بدن بیرون آورده و لباس اطاعت از خدا را بپوشى؟ او گفت: خیر.
امام (علیه السّلام) فرمود: آیا وقتى لباسهاى دوخته را از بدن بیرون آوردى، نیت كردى كه نفس خویش را از ریا و نفاق و مرتكب شدن شبهات، خالى كنى؟ او گفت: خیر.
امام (علیه السّلام) فرمود: آیا وقتى غسل كردى، نیت نمودى كه خود را از خطاها و گناهان پاك كنى؟
او گفت: خیر. امام (علیه السّلام) فرمود: در این صورت تو در واقع به میقات نرفته و لباسهاى دوخته را از بدن بیرون ننموده و غسل نكردهاى.[2]
سرّ طواف چیست؟
طواف یعنى دور زدن به اطراف خانه كعبه. گشتن و گردیدن به گرد خانه عشق برای بازگشت به سوی خالقی که مونس و انیس بیچارگان و درماندگان است. خداوند طواف را بر بندگانش واجب نمود تا بدانند اگر به سویش آیند در دامان لطف او قرار خواهند گرفت و در دریای رحمانیت او غرق خواهند شد. انسانی که در طول سال به دلائل گوناگون که شاید جزئی از زندگی ماشینی امروز شده باشد از حضرت حق دور میگردد اما خداوند مهربان و بخشنده دربهای بازگشتش را باز گذاشته است تا ببینند و برگردند. و طواف یکی از این دروازههاست. دروازهای برای خدایی شدن و مقدمهای برای خدایی ماندن.
محمد بن مروان مىگوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم كه مىفرماید: "با پدرم در حجر اسماعیل بودیم ، پدرم مشغول نماز بود كه مردى آمد و كنار او نشست ، آن مرد پس از اینكه پدرم نمازش را تمام كرد به او سلام كرد و گفت :من از تو سه سۆال دارم كه پاسخ آن را جز تو و یك مرد دیگر نمىداند. پدرم فرمود: آن سه سۆال چیست؟ او گفت : به من بگو علّت طواف در اطراف این خانه چیست؟
پدرم فرمود: هنگامى كه خداوند به ملائكه دستور داد تا بر آدم سجده كنند، بعضى اعتراض نموده و گفتند: "اءَتَجْعَلُ فیها مَنْ یَفْسِدُ فیها وَیَسْفِكُ الدِّماءَ وَنَحْنٍ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَك ... " که خداوند متعال فرمود: " ... إ نّىِ اءعْلَمُ مالاتَعْلَمُونَ". سپس بر ملائكه خشم كرد و از آنان خواست نسبت به این اعتراض توبه كنند و به آنان امر نمود كه براى توبه باید به اطراف بیت المعمور طواف نمایند، ملائكه هفتاد سال به اطراف بیت المعمور طواف نموده و نسبت به آنچه گفته بودند استغفار و طلب بخشش مى كردند، پس از هفتاد سال طواف و استغفار، خداوند آنان را بخشید. سپس خداوند خانه كعبه را روى زمین موازى با ضرّاح [بیت العمور] آفرید تا هر كس از فرزندان آدم علیه السّلام كه مرتكب گناه شود، به اطراف او طواف نموده و توبه كند تا خداوند او را بخشیده و از گناه پاك نماید ... ".[3]
پس طواف تشبیهی است به فرشتگانی که برای اثبات بندگی خود و برای نشان دادن توبه و ندامت خویش به گرد خانهای الهی در آسمانها میگردند و ما زمینیان نیز برای بازگشت به سوی رحمان گرد خانهای چون آن خواهیم گشت و تكرار طواف به منظور پیدا شدن مقام تسلیم و عبودیت است.
طواف را میتوان بزرگترین نماد بندگی مسلمین نامید. هنگامهای که در آن حاجیان بی هیچ تفاوتی در رنگ و نژاد، در ظاهر و لباس، به صورتی برابر در پیشگاه پادشاه جهان قرار میگیرند و مقربان الهی کسانی خواهند بود که باطنی سپیدتر و جانی والهتر داشته باشند و با عمق جان رب خویش را بخوانند.
پی نوشت ها:
[1]. مصباح الشریعه، باب 22.
[2]. مستدرك الوسائل، ج 10، ص 166، ح 11770.
[3]. فروع كافى ، ج 4، ص 188.
زینب مجلسی راد
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان