خاطرات جنگ در غربت
گزارشی از روند تولید و مخاطبان كتابهای خاطرات جنگ در گفتوگو با نویسندگان
میگویند بهترین كتابهای خاطرات جنگ به جنگهای جهانی اول و دوم باز میگردد. كتابهایی كه جهانی و ماندگار شدند. اما در هر كشور كوچك و بزرگ وقایع زیادی رخ میدهد كه یكی از آنها جنگ است؛ به ایران خود نگاه كنیم، ایرانی سرشار از اتفاق و جریانهای متعدد.
ایرانی سرشار از تاریخ كه میتوان از یك دهه آن صدها كتاب ماندگار نوشت. جنگ تحمیلی هشت ساله نیز یكی از همینهاست. «احمد دهقان» از نویسندگان متبحر در حوزه جنگ است. او درباره خاطرهنویسی در مقدمه یكی از آثار خود آورده است: «تاریخ جهان پر از كشمكشهای سهمگین و وحشتناك است. یكی از زیرگروههای مهم خاطرهنویسی متعلق به كسانی است كه خاطرات خود را از جنگها نوشتهاند. در ابتدا این سرداران جنگ بودند كه شرح كشورگشاییهایشان مهم بود؛ ولی در دوره جدید سربازان و افرادی هم كه فقط عنوان جنگجو را بر سینه داشتند خاطرات خود را نوشتند و خاطرهنویسی گسترش یافت.» جنگ تحمیلی عراق علیه كشورمان كه ما با عنوان دفاعمقدس از آن یاد میكنیم. اما این سوال وجود دارد كه كشوری كه هشت سال جنگید و دفاع كرد چرا از این دفاع و جنگش اثری در خور توجه برای كشورهای دیگر ترجمه و منتشر نكرده است، چرا حتی كشورهای همسایه از تبعات جنگ در ایران نمیدانند. چرا خاطره سرداران ما از جنگها و عقاید و نظر آنها را حتی مخاطب امروز ایرانی نمیشناسد. كتابهای خاطرات زیادی در این حوزه داریم اما چرا كمتر پیش میآید نسل امروز آنها را بخواند؟ چرا خاطرهنویسی ما كه یكی از رشتههای موفق در ادبیات دفاعمقدس بوده، مخاطبان كمتری دارد و به جرات اگر چاپ كتابهایی چون «دا» یا «بابا نظر» و چند اثر دیگر توسط سوره مهر نبود،كمتر كسی با كتاب خاطرات جنگ آشنایی داشت. درست است كه بعد از چاپ كتابهایی چون «دا» بازار خاطرهنویسی جنگ در یكی، دو سال گذشته بیش از پیش داغ شده است؛ اما باز هم آثاری كه با سفارش به نگارش درآمدهاند نتوانستند موفقیتی كسب كنند.
نگاه نویسندگان به حوزه خاطرهنویسی جنگ
خاطرهنویسی یكی از انواع پركاربرد در نگارش است. نوع رایجی كه در ضمن از این منظر كه بسیاری از نویسندگان غیرحرفهای و افراد عادی نیز بدان گرایش دارند، تفاوتهای آشكاری با انواع دیگر نوشتارها دارد. با این همه خاطرهنویسی نیز به هر حال فنون و تكنیكهای خاص خود را دارد و تردیدی نیست كه با فراگیری صناعتهای ویژه این نوع نوشتاری، نویسندگان غیرحرفهای نیز میتوانند به نوشتههای خویش رنگ و جلایی جذابتر و خواندنیتر ببخشند.
از این گذشته دستهای از متون خاطرهنیز هستند كه به هر حال از مخاطبان عام برخوردار میشوند. تا آنجا كه گروهی از این متنها امروزه از جمله آثار ارزشمند ادبی به شمار میآیند و انتشارشان همواره با استقبال انبوهی از خوانندگان و علاقهمندان روبهرو میشود. یكی از پرمخاطبترین آثاری كه عنوان خاطرهنوشته بدانها اطلاق میشود خاطرات جنگ است. نوشتههای روزانهای كه فرماندهان، سربازان و بهطور كلی رزم آوران میدانهای نبرد از لحظههای حضور خویش در جبههها و سنگرهای جنگ به رشته تحریر درآوردهاند.
در این سالها نویسندگان متوسطنویس پرورش دادیم
«اكبر صحرایی» از نویسندگان دفاعمقدس است كه در كارنامه خود نگارش كتاب «حافظ هفت» را دارد، وی درباره وضعیت خاطرهنویسی جنگ و همچنین تاریخ شفاهی در حوزه دفاعمقدس میگوید: «در حوزه خاطرهنویسی و تاریخ شفاهی نویسندگان حرفهای كمتر فعالیت میكنند و بیشتر نویسندگان متوسطنویس هستند.» وی ادامه میدهد: «نویسندگان متوسطنویس كه تعداد آنها بسیار زیاد شده، كسانی هستند كه با دعوت از نهادهایی شروع به نگارش موضوعات میكند و امكانات و بودجه در اختیار آنها قرار میگیرد، این نویسندگان آثار متوسط مینویسند و گاهی یك یا دو اثر خوب از میان آنها ماندگار میشود و سپس فعالیت نكرده و كتابی چاپ نمیكنند.» صحرایی میافزاید: «متاسفانه سازمانها و نهادهای مرتبط با حوزه دفاعمقدس این نویسندگان را در همین حد پرورش میدهند و آثار این افراد اكثر كلیشهای و بدون جذابیت است و هنگامی كه به دست مخاطب میرسد، مخاطب را دلزده میكند و اصولا این كتابها فروشی نداشته و به صورت مجانی یا با تخفیف خوب توسط نهاد به دیگر سازمانها داده میشود. معتقدم همین كتابها و این فعالیتهاست كه باعث میشود در حوزه خاطرهنویسی نتوانیم رشد كنیم و كتابهای خاطرات جنگ كمتر مورد اقبال مردم قرار گیرد.»
صحرایی : در این زمینه تبلیغ میتواند تاثیر فراوانی داشته باشد بهطور مثال زمانی بود كه كتاب «دا» در چند چاپی كه داشت بیشتر برای نهادها و سازمانها ارسال میشد، اما این كتاب با تبلیغات صورت گرفته-علاوه بر آنكه محتوای خوبی نیز داشت- توانست به فروش خوبی دست پیدا كند.
كتابهای خاطرات جنگ شبیه یكدیگر هستند
نویسنده كتاب «آنا هنوز هم میخندد» در ادامه عنوان میكند كه كتابسازی در حوزه خاطرهنویسی جنگ زیاد شده و این امر باعث شده نه كتاب خوب منتشر شود و نه نویسنده و خاطرهنویس خوب تربیت شود. برخی از نویسندگان نیز تاكید دارند كه كتابهای خاطرات جنگ از صافیهای زیادی عبور میكنند و هنگامی كه به دست مخاطب میرسند، اكثر كتابهای جنگ شبیه یكدیگر هستند، اما صحرایی نظر دیگری نیر دارد، او در پاسخ به این سوال كه آیا سختگیریها و ممیزی نیز در صدور مجوز به كتابهای خاطرات جنگ میتواند در شباهت محتوای كتابها تاثیرگذار باشد، میگوید: «ممكن است ممیزیها بهگونهای باعث یكدست شدن زبان كتابهای خاطره شود اما به نظرم تنها مشكل ما ممیزی نیست. وقتی راوی خاطراتش را از جنگ میگوید، نویسنده و مصاحبهگر باید توانایی داشته باشد كه آن را به نگارش درآورد و این توانایی كمتر دیده میشود و معتقدم كه یك نوع رخوت و تنبلی در نویسندگان وارد شده است. نویسندگان برای نگارش خاطرات باید دست به تحقیق و پژوهش بزنند كاری كه دیگر انجام نمیشود. بهطور مثال وقتی درباره جایی مانند شلمچه مینویسیم باید برویم آنجا را ببینیم و در آنجا زندگی كنیم كاری كه دیگر نویسندگان ما آن را انجام نمیدهند.» با این حال او معتقد است از شمار این خاطرات جنگ كه در این سالها نوشته شده، آثاری هستند كه توانستند راه خود را پیدا كرده و برای مخاطب جذاب باشند. او همچنین یادآور میشود: «تاریخ شفاهی جنگ نیز سرنوشتی چون خاطرهنویسی دارد اما باز هم كتابهای مرجع خوبی تاكنون منتشر شده است.»
نهادهای سفارشدهنده كتاب خاطرات و سلایق مختلف
نویسنده كتاب «خیابان پیر» انگیزه را هم در نگارش آثار خاطره و موفقیت آن مهم خوانده و تاكید میكند: «در این آشفته بازار كتاب، كتابهای دفاعمقدس و بخصوص خاطرهنویسی جنگ وضعشان بدتر است. همه كتابها شبیه هم هستند باید برای نویسنده جنگ انگیزه ایجاد كرد باید برای نگارش این كتابها نقشه و استراتژیكی ترسیم كرد كه هر نهادی سفارش كتاب به هر نویسندهای را ندهد. باید از نویسندگان متبحر كمك گرفت و آنها را دید. در حال حاضر برای یك نهاد متولی بودجهای در این زمینه ممكن است اختصاص یابد، این نهاد باید بودجه را تا پایان سال هزینه كند و به همین دلیل دیگر به برنامهریزی توجه ندارد. شروع میكند به دعوت از هر فردی برای نوشتن و سفارش، مسلما نتیجه آن خلق آثار ماندگار نیست و باید در این خصوص تجدیدنظر اساسی كرد.»
تبلیغ كتابهای خاطرات جنگ و اقبال مردم
برخی از نویسندگان نیز نبود تبلیغات كتاب در حوزه دفاعمقدس را دلیل عدم استقبال مخاطبان میدانند. «احمد اكبرپور» در این زمینه میگوید: «بهطور كلی وضعیت كتاب و كتابخوانی در كشور ما خوب نیست؛ چه برسد به حوزه دفاعمقدس و خاطرهنویسی. به نظرم در این زمینه تبلیغ میتواند تاثیر فراوانی داشته باشد بهطور مثال زمانی بود كه كتاب «دا» در چند چاپی كه داشت بیشتر برای نهادها و سازمانها ارسال میشد، اما این كتاب با تبلیغات صورت گرفته-علاوه بر آنكه محتوای خوبی نیز داشت- توانست به فروش خوبی دست پیدا كند. وقتی كتاب هم خوانده شد توسط مردم تبلیغ و مردم برای خرید آن در نمایشگاه صف میكشیدند.» وی ادامه داد: «نكته دیگر در كتابهای خاطرات جنگ این است كه متاسفانه آنچه نوشته میشود، بخش قدسی جنگ است. همه چیز را سفید مینویسیم گویی كه هیچ اشتباه، خطر و ترسی نبوده و هیچ سیاهیای را در جنگ ندیدهایم. همین وجه قدسی جنگ و پررنگ كردن آن در كتابها باعث میشود كه مخاطب اقبالش به كتاب خاطرات جنگ كمرنگ شود.»
خاطراتی از جنس فراموشی
«ساسان ناطق» از دیگر نویسندگانی است كه آثار زیادی را در حوزه خاطرهنویسی جنگ دارد، او معتقد است كه مردم ایران با قصه بسیار آشنا هستند تا خاطرهگویی و بعد از داستانسرایی و داستانگویی،خاطرهگویی و سپس خاطرهنویسی. نویسنده كتاب «سربازان چكمهپوش» نیز همچون اكبر صحرایی معتقد است كه خرید كتاب و كتابخوانی وضعیت خوبی ندارد و این در حوزه دفاعمقدس نیز نمود پیدا كرده است، او میگوید: «در هر استانی نویسندگانی هستند كه كتاب خاطرات رزمندگان شهر خودشان را در قالب كتابهای خاطرات جنگ مینویسند كه همین كتابها در شهرهای خود در غربت هستند.» او تنها نهاد موفق در زمینه خاطرهنویسی را سوره مهر میداند و در این زمینه یادآور میشود: «سوره مهر با بودجه مناسبی كه دارد و با قدرت تبلیغی خود توانسته در زمینه خاطرهنویسی جنگ موفق عمل كند و به نظرم دیگر نهادها نیز باید با توجه به سرمایه و قدرتی كه دارند با برنامه پیش بروند.» نویسنده كتاب «وقتی جنگ تمام شود» در پاسخ به این سوال كه چه عواملی باعث میشود اكثر كتابهای خاطرات شبیه یكدیگر باشند، میگوید: «از یك سو میتوان گفت اكثر نویسندگان ما در زمینه جنگ درباره یك اتفاق واحد مینویسند و سعی آنها نیز در این است كه یك مطلب را شسته و رفته به مخاطب ارائه دهند و به همین دلیل همه كتابها در عناوین و محتوا تكرار میشوند.»
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: تهرانامروز/فهیمه پناهآذر