تبیان، دستیار زندگی
قرآن کریم، سوره فاطر آمده است که رنگ‌های انسان‌ها و حیوانات متفاوت است و علما از خدا می‌ترسند! ربط این دو موضوع به هم چیست؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اختلاف رنگ خلایق چه ارتباطی به علما دارد؟!


قرآن کریم، سوره فاطر آمده است که رنگ‌های انسان‌ها و حیوانات متفاوت است و علما از خدا می‌ترسند! ربط این دو موضوع به هم چیست؟


رنگ

متن و ترجمه آیه کریمه به شرح ذیل است:

«وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ » (فاطر، 28)

و از مردم و جنبندگان و چهارپایان نیز انواع متعدد و رنگ‏هاى مختلف است، (آرى، امر قدرت و حكمت خدا) این گونه است (و) جز این نیست كه از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مى‏ترسند، همانا خداوند مقتدر غالب و آمرزنده است

آیه مبارکه در عین کوتاهی و معنایی روشن و آشکار، به چند موضوع مهم اشاره کرده است:

الف – تفاوت میان موجودات، به ویژه انسان، کلیه‌ی جنبدگان و حیوانات

امروزه با پیشرفت علم، این معنا بیش از پیش آشکار و اثبات شده است که هیچ دو موجودی کاملاً شبیه هم نیستند، اگر چه به لحاظ گروه (انسان، حیوان و ...) از یک گروه باشند و اگر چه ظاهرشان عین هم باشد. حتی به لحاظ ظاهر، نه خطوط سرانگشت انسان‌ها عین یک دیگر است و نه خطوط روی بدن گورخرها عین هم هست، و نه شکل دو دانه یا بلور برف یک شکل هستند و نه سایر مشخصات انواع دیگر عین هم هستند و همین امر باعث شناخت و تمیز آنها از یک دیگر می‌شود. و البته این تنوع خلقت که به گونه‌های بی‌شمار تقیسم می‌شود و در میان آنها جانداران نیز انواع و گونه‌ها دارند و در میان جانداران و جنبدگان نیز هیچ دو موجودی عین هم نیستند، خود بیانگر علم، حکمت و عظمت خالق عالمیان می‌باشد.

ب – در نگاه مادی انسان نیز حیوان است

اگر فقط به ظواهر نگاه و توجه شود، فرقی بین انسان، حیوان و سایر جنبدگان نمی‌باشد، لذا در آیه فوق ابتدا همه در یک ردیف قرار گرفته‌اند، چرا که موضوع ظاهر آنهاست. از این رو می‌فرماید که انسان، حیوان و سایر جنبدگان، رنگ‌های (مشخصات ظاهری) متفاوتی دارند. پس اگر انسان همین ظاهر مادی‌اش باشد، هیچ فرقی با سایر حیوانات ندارد، چنانچه ماده‌گرایان انسان را حیوانی تکامل یافته‌تر می‌دانند و قرآن کریم نیز برخی از انسان‌ها را حیوان، بلکه پست‌تر قلمداد می‌کند.

ج – علم انسان وجه تمایز اصلی

تصریح می‌کند که فرق اساسی میان «انسان» واقعی با حیوانات و سایر جنبدگان، همان «علم» اوست.

عالِم و دانشمند به علم ربّانی، در ردیف سایر جانداران و جنبندگان نمی‌باشد – تفاوت انسان‌ها را در علم و تقوا می‌بیند و در رنگ و لباس‌شان – و عالم نیز به ظواهر شناخته نمی‌شود، بلکه به خداشناسی، خداباوری و خشیت الهی شناخته می‌شود. پس اگر چنین نبود، جاهل است، اگر چه استاد شیمی، فیزیک یا ... باشد. شیمی‌دان، فیزیک‌دان، نجوم‌دان، ریاضی‌دان و ...، با عالِم متفاوت است

ولی مهم این است که کدام علم؟! آیا علم فقط شناخت اجزای طبیعت و برخی خواص آنهاست؟

این را که دسته‌جات مختلف حیوانی بهتر از انسان می‌دانند. آیا علم این است که کمی از حیوان جلوتر رفته و بدانیم که مثلاً این علف چگونه سبز شده، یا این کوه چگونه به وجود آمده، یا اقیانوس‌ها چقدر عمق و ... دارند یا جاذبه‌ی زمین و چگالی سیارات چیست؟

حیوانات نیز کم و بیش بسیاری از این علوم را دارا هستند، بر اساس جهت و سرعت باد پرواز می‌کنند، امواج مغناطیسی را می‌بینند، بدون چشم و انعکاس صوت با سرعت پرواز می‌کنند، به هنگام احساس خطر، کاملاً رنگ بدن را تغییر داده و به رنگ طبیعت می‌کنند.

در لانه سازی با توجه به شرایط محیطی بهترین مهندسی را دارند، بدنشان یک لابراتوار کامل است ... و خلاصه علوم و افعالی که انسان به قدرت ابزار (تکنولوژی) نیز قادر به انجام آنها نمی‌باشد.

د – علم طولی و علم حقیقی

به این علوم می‌گویند «علم طولی»، یعنی پدیده‌های عالم را مثل یک کتابی که فصل اول و آخرش افتاده است را طولی مطالعه می‌کنند و مثلاً می‌فهمند که انسان از نطفه، نطفه از خون، خون از غذا و غذا از خاک درست شده است و این انسان تغذیه دارد، آفت پذیر است و دست آخر می‌میرد و در خاک می‌پوسد. قطعاً چنین علمی ابزار‌ساز هست، اما انسان را ترقی نداده و از سطح حیوانات بالاتر نمی‌برد.

اما علم حقیقی این است که انسان کتاب خلقت را کامل بخواند و بفهمد که ؛

اولاً چه کسی این عناصر و جهان را با این تنوع، پیچیدگی و نظم خلق کرده است؟

ثانیاً چرا؟ و هدف چیست؟ لذا در قرآن کریم فرمود: «‌فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ – پس بدان (این علم را فراگیر)، به درستی که إلهی نیست جز الله».

این «علم» است، که با دیدن تنوع و پیچدگی خلقت، بفهمی چه کسی خلق کرده و چرا؟ و نتیجه بگیری که پس، جز او إله و لایق عبودیتی نیست.

ه - علم الهی

بدیهی است کسی که به این علم واقف شد، دیگر از انواع سایر جنبدگان و حیوانات که انسان به لحاظ ظاهر نیز یکی از آنان است، جدا می‌شود و دیگر در ردیف آنان شمرده نمی‌شود. لذا آنها را در یک ردیف شمرد و عالم را جدا نمود.

*عالِم به عالَم طولی و نیمه کاره نگاه نمی‌کند و نگاهش نیز تنها به ظواهر نیست و تفاوت موجودات را فقط از رنگ‌هایشان تشخیص نمی‌دهد و مهم‌تر آن که می‌داند تفاوت و فضیلت انسان‌ها به یک دیگر، رنگ و لعاب ظاهر، اطوارهای گوناگون، ملیت، نژاد، زبان، مرز جغرافیایی و ... نیست، بلکه همان خداشناسی و خداباوری آنهاست:

نگاه مادی انسان نیز حیوان است - اگر فقط به ظواهر نگاه و توجه شود، فرقی بین انسان، حیوان و سایر جنبدگان نمی‌باشد، لذا در آیه فوق ابتدا همه در یک ردیف قرار گرفته‌اند، چرا که موضوع ظاهر آنهاست. از این رو می‌فرماید که انسان، حیوان و سایر جنبدگان، رنگ‌های (مشخصات ظاهری) متفاوتی دارند. پس اگر انسان همین ظاهر مادی‌اش باشد، هیچ فرقی با سایر حیوانات ندارد، چنان چه ماده‌گرایان انسان را حیوانی تکامل یافته‌تر می‌دانند و قرآن کریم نیز برخی از انسان‌ها را حیوان، بلکه پست‌تر قلمداد می‌کند

« یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ » (الحجرات، 13)

اى مردم، بى‏تردید ما همه (افراد نوع) شما را از یك مرد و زن (آدم و حوّا) آفریدیم، و یا هر فرد شما را از یك پدر و مادر خلق كردیم، و شما را قبیله‏ هاى بزرگ و كوچك قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید (پس در میان شما برترى نژادى نیست بلكه) مسلّما گرامى‏ترین شما در نزد خدا پرهیزكارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا و آگاه است.

از این رو، پس از نام بردن از انواع جانداران، مانند انسان، حیوان و سایر جنبدگان، فرمود: در میان این بندگان، فقط علما خداترس هستند. «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء»

*عالِم نیز در میان سایر موجودات و از جمله انسان‌ها، با مشخصات ظاهری، قد و بالا، عبا و عمامه، کت و شلوار و کراوات، عینک، کتابخانه، آزمایشگاه، مدرک تحصیلی و ... شناخته نمی‌شود، بلکه تفاوت اصلی او، همان خداشناسی، خداباوری و خشیت او در برابر عظمت الهی است.

پس، عالِم و دانشمند به علم ربّانی، در ردیف سایر جانداران و جنبندگان نمی‌باشد – تفاوت انسان‌ها را در علم و تقوا می‌بیند و در رنگ و لباسشان – و عالم نیز به ظواهر شناخته نمی‌شود، بلکه به خداشناسی، خداباوری و خشیت الهی شناخته می‌شود.

پس اگر چنین نبود، جاهل است، اگر چه استاد شیمی، فیزیک یا ... باشد. شیمی‌دان، فیزیک‌دان، نجوم‌دان، ریاضی‌دان و ...، با عالِم متفاوت است.

بخش قرآن تبیان


منبع: ایکس شبهه