تبیان، دستیار زندگی
اگر به فرض محال، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم انحرافى از حق پیدا كند، مشمول كیفر پروردگار خواهد شد، هر چند چنین فرضى در مورد پیامبران با آن ایمان و علم سرشار و مقام تقوا و پرهیزگارى امكان‏پذیر نیست.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لجاجت و تعصّب، مانع تفكّر، استدلال و حق‏بینى


در قوانین الهى هیچ گونه تبعیض و تفاوتى در میان مردم نیست، و حتى پیامبران نیز مشمول این قوانین هستند، بنابراین اگر به فرض محال، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم انحرافى از حق پیدا كند، مشمول كیفر پروردگار خواهد شد، هر چند چنین فرضى در مورد پیامبران با آن ایمان و علم سرشار و مقام تقوا و پرهیزگارى امكان‏پذیر نیست.


تعصب

وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آیَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ (145 ، بقره)

و (اى پیامبر!) اگر هر گونه آیه، (نشانه و دلیلى) براى (این گروه از) اهل كتاب بیاورى، از قبله‏ى تو پیروى نخواهند كرد، و تو نیز پیرو قبله آنان نیستى، (همان گونه كه) بعضى از آنها نیز پیرو قبله دیگرى نیست. و همانا اگر از هوسهاى آنان پیروى كنى، پس از آنكه علم (وحى) به تو رسیده است، بى‏شكّ در این صورت از ستمگران خواهى بود.

در تفسیر آیه قبل گفتیم كه اهل كتاب مى‏دانستند تغییر قبله از بیت المقدس به سوى كعبه نه تنها ایرادى بر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیست، از جمله نشانه‏هاى حقانیت او است زیرا در كتاب هاى خود خوانده بودند پیامبر موعود به سوى دو قبله نماز مى‏خواند ولى تعصب ها نگذاشت آنها حق را بپذیرند.

اصولاً انسان تا زمانى كه تصمیم‏گیرى قبلى روى مسائل نكرده باشد، قابل تفاهم است و مى‏توان با دلیل و منطق یا ارائه معجزات، عقیده او را تغییر داد و حقیقتى را براى او اثبات نمود.

اما هنگامى كه موضع خود را قبلاً به طور قطع مشخص كرده، مخصوصاً در مورد افراد متعصب و نادان، چنین كسانى را به هیچ قیمت نمى‏توان تغییر داد.

لذا این آیه، از عناد و لجاجت اهل كتاب پرده برداشته و سوگند یاد مى‏كند كه هر چه آیه و دلیل براى آنان بیاید، آنها از اسلام و قبله‏ى آن پیروى نخواهند كرد. چون حقیقت را فهمیده‏اند، ولى آگاهانه از پذیرش آن سر باز مى‏زنند.

در واقع آنها به هیچ قیمت تسلیم حق نخواهند شد چرا كه روح حقیقت‏جویى در آنها مرده است.

متأسفانه همه پیامبران الهى با این گونه افراد روبرو بوده‏اند كه یا از ثروتمندان با نفوذ بودند، یا دانشمندان منحرف و دنیاپرست و یا عوام جاهل و متعصب!

تهدید و هشدارهاى قرآن نسبت به پیامبر

در آخر این آیه به پیامبر اخطار مى‏كند كه" اگر پس از این آگاهى كه از ناحیه خدا به تو رسیده ، تسلیم هوس هاى آنان شوى و از آن پیروى كنى مسلّماً از ستمگران خواهى بود" (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ).

اهل كتاب مى‏دانستند تغییر قبله از بیت المقدس به سوى كعبه نه تنها ایرادى بر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیست، از جمله نشانه‏هاى حقانیت او است زیرا در كتاب هاى خود خوانده بودند پیامبر موعود به سوى دو قبله نماز مى‏خواند ولى تعصب ها نگذاشت آنها حق را بپذیرند

در قرآن نظیر این گونه خطاب ها كه به صورت قضایاى شرطیه است نسبت به پیامبر مكرر دیده مى‏شود و هدف آن در واقع سه چیز است:

نخست اینكه همگان بدانید در قوانین الهى هیچ گونه تبعیض و تفاوتى در میان مردم نیست، و حتى پیامبران نیز مشمول این قوانین هستند.

بنابراین اگر به فرض محال، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم انحرافى از حق پیدا كند، مشمول كیفر پروردگار خواهد شد، هر چند چنین فرضى در مورد پیامبران با آن ایمان و علم سرشار و مقام تقوا و پرهیزكارى امكان‏پذیر نیست، (و به اصطلاح قضیه شرطیه دلالت بر وجود شرط نمى‏كند).

دیگر اینكه سایر مردم حساب خود را كاملاً برسند و بدانند جایى كه پیامبر چنین است آنها چگونه مراقب مسئولیت هاى خویش باشند، و هرگز نباید تسلیم تمایلات انحرافى دشمنان و جار و جنجال هاى آنها شوند.

سوم اینكه روشن شود پیامبر نیز از خود اختیار هیچ گونه تغییر و دگرگونى در احكام خدا را ندارد و به اصطلاح چنان نیست كه بشود با او به كنار آیند و سازش كنند بلكه او هم بنده‏اى است سر بر فرمان پروردگار.

پیام‏های آیه:

1 ـ لجاجت و تعصّب، مانع تفكّر، استدلال و حق‏بینى است. آنان نه تنها نسبت به اسلام تعصّب مى‏ورزند، در میان خودشان نیز عناد و لجاجت دارند. «ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ»، «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ»

قوانینى شایسته پذیرش و پیروى هستند كه از هواهاى نفسانى پیراسته و بر پایه‏ى علم بنا شده باشند. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

2 ـ در برابر هیاهو و غوغاى مخالفان نباید تسلیم شد و براى مأیوس كردن دشمنان، قاطعیّت لازم است. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ»

3 ـ یهود و نصارا هر یك داراى قبله‏ى ویژه‏اى بودند. «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ»

4 ـ انحراف دانشمندان، بسیار خطرناك است. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

5 ـ علم، به تنهایى براى هدایت یافتن كافى نیست، روحیّه‏ى حقّ پذیرى لازم است. یهود صاحب كتاب بودند، ولى با وجود تعصّب نابجا، این علم چاره‏ساز نشد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

6 ـ پیامبر، حقّ تغییر قانون الهى را بر اساس تمایلات مردم ندارد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

7 ـ آئین اسلام از سرچشمه‏ى علم واقعى است. «جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

8 ـ قوانینى شایسته پذیرش و پیروى هستند كه از هواهاى نفسانى پیراسته و بر پایه‏ى علم بنا شده باشند. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ»

9 ـ قانون، براى همه یكسان است. اگر بر فرض پیامبر نیز تابع هوا و هوس شود، گرفتار كیفر خواهد شد. «إِنَّكَ إِذاً»

10 ـ با وجود قانون الهى، پیروى از خواسته‏هاى مردم ظلم است. «إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ»

آمنه اسفندیاری 

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور ج 1

تفسیر نمونه ج 1

مطالب مرتبط:

لجاجت ضد قرآن

قرآن حقیقتى ماورایى یا الفاظ بشری (2)

هدایت قرآن ویژه پرهیزگاران است ؟!