تبیان، دستیار زندگی
همانا دنیا زندان مومن است و قبر محل ایمنی و بهشت منزلگاه اوست ولی دنیا بهشت است برای کافر (چون در آخرت به عذاب الهی دچار میشود) و قبر محل عذاب و جهنم جایگاه اوست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اجازه خدا؟ می خوام ورقه امتحانی مو بدم...


از همون ابتدای شروع امتحان به همه شاگردها، گفته شده که؛ کسانی که تا پایان جلسه حضور داشته باشن و از تلاششون برای حل مساله دریغ نکنن و ادامه بدن، نمره قبولی رو به فراخور حالشون بهشون می دیم و مورد تشویق هم قرار می گیرن!

* إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا و َأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت، آیه 30)

بر آنان که گفتند: پروردگار ما الله است و پایداری ورزیدند، فرشتگان فرود می‏ آیند که مترسید و غمگین مباشید، شما را به بهشتی که وعده داده بودند بشارت است.


امتحان

امام علی (علیه السلام):

«الهی كَفی بی عِزّاً اَنْ اَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفی بی فَخْراً اَنْ تَكونَ لی رَبّاً اَنْتَ كَما اُحِبُّ فَاجْعَلْنی كَما تُحِبُّ»

پروردگار من چه افتخار و عزّتی بالاتر از این‌كه من بنده تو باشم و چه افتخار و عزّتی بالاتر از این‌كه تو خدای من باشی. خدایا تو آن چنانی كه من دوست دارم مرا آنچنان كن كه تو دوست داری.

با همه این حالات بازم می خوای ورقه امتحانیت رو زودتر بدی و بری؟؟؟

اجازه خدا! می شه ورقه مو بدم؟

می دونم وقت امتحان تموم نشده، ولی خسته شدم...

فرض کنید، می خواید، از طرف خدا به این فرد جواب بدید، چی بهش می گید؟؟؟

بنده: می‌شه ورقه‌مو بدم، می‌دونم وقت امتحان تموم نشده، ولی خسته شدم، دیگه نمی‌تونم امتحان بدم، صبرم تموم شده، ....

خدا: چرا عزیزم، چی شده که خسته شدی؟

بنده: آخه دیگه توان ادامه دادن امتحان رو ندارم، یه خانواده دارم، شکر خدا خوبه، نمی‌گم بَده، ولی هر چه باشه، انسانه و سلایق متفاوت و دارای نفس و شهوات مخصوص خود، باید صبر کنم، اذیتش نکنم، طوری باهاش رفتار کنم، که تو ازم راضی باشی.

خدا: این که برات خوبه، اگه من ازت راضی باشم، بهترین نعمته، بهترینه سعادته.

بنده: خدایا خوب بر این‌ها صبر می‌کنم، بر این نداری چطوری صبر کنم، بر این فقر شدید، بر این بی‌پولی، می‌خوام از هر جا شده پول در بیارم، دیگه خسته شدم نمی‌تونم، دیگه اون زمون نیست که خودم می‌رفتم مدرسه، کش شلوارمو می‌پیچیدم دوره کتابام، می‌رفتم مدرسه، حالا وقتی بچه‌ام می‌ره مدرسه، هر روز یه چیزی می‌خواد، می‌خواهی پیشه دوستاش خرابش کنم، بگم ندارم، حالا دوستات خریدن به من چه، به جونه خودت خسته شدم بیام این ورقه رو دیگه ادامه ندم....

خدا: خوب مگه نشنیدی این دنیا برا امثال شماها زندونه؛ همان طور که پیامبر مهربونمون حضرت محمد (صلی الله علیه وآله): به ابوذر غفاری فرمودند: همانا دنیا زندان مومن است و قبر محل ایمنی و بهشت منزلگاه اوست ولی دنیا بهشت است برای کافر (چون در آخرت به عذاب الهی دچار میشود) و قبر محل عذاب و جهنم جایگاه اوست. (ارشاد القلوب دیلمی جلد 1 صفحه 45)

باید سختی بکشید، باید با این امتحانات خودتون رو بیارید بالا بالاها، عوضش اون دنیا اون قدر بهت از بهشتم می‌دم که راضی شوی، خودت می‌گی کاش زیاد امتحانم می‌کردی، کاش تو اون دنیا زیاد سختی به من می‌دادی، ....

اى محمّد! حق، تو را درود مى فرستد و مى فرماید: من به دنیا وحى كردم كه براى اولیا و دوستان من تلخ و ناگوار و تنگ و سخت باش

بنده: خدا، گیرم که به این‌ها صبر می‌کنم، هر چی تو بگی گوش می‌کنم، آخه خدا، چقدر، نه ماه صبر کردم که یه فرزند بهم بدی، یه ماهش نشد، گفتن که مریضه، باید ببری بیمارستان، پیش دکترهای فوق تخصص، ممکنه خوب بشه ممکنه خوب هم نشه،،خوب من یه لاقبا چقدر تحمل دارم، فقر، نداری، بی‌پولی، هر سال اسباب‌کشی، حالا این رو چی کار کنم، تو رو خدا، بیا این ورقه رو، دیگه خسته شدم.

خدا: بنده‌ام، ببین می‌خوام آخرین حرف رو بهت بگم، تو نمی‌دونی، فک می‌کنی این امتحانات برا من سودی داره، فک می‌کنی من برای خودم اینا رو می‌گم، به خاطر خودته، به خاطر سعادت در این دنیا و در آخرتت است، تو حالا نمی‌فهمی، تو به حرف من گوش کن، با این سختی‌ها بساز، نذار مشکلات و سختی‌ها کمرت رو خم کنه، هر وقت دیدی این طوری شدی، یه خلوتی کن، یاد مردن و فک رهایی از این دنیای پست رو بکن، این دنیا موقتیه، زودگذره، نترس، من خودم مواظبت هستم، نمی‌ذارم زمین بخوری، خیلی دوست دارم، من همه این‌‌ها رو که ازت می‌گیرم به خاطر مصلحتت است، صبر کن، برات شیرین می‌شه، ...

بنده: خدایا شرمنده، شرمنده از هر چه هستم و از هر چه گفتم....

این جواب ها احساسیه؟!

به نظر من این جوابها یک کم احساسیه و شاید نتونه خیلی ها رو قانع کنه باید یک کم هم عقلانی تر به مساله بپردازیم و اینکه بالأخره اینطور نیست که انسان در همه چیز در این دنیا آزاد است و مختار؛خیر تنها چیزی که انسان در این جهان مختار است افعال خود اوست و الا بسیاری از چیزهایی که ما در عالم داریم جبری است.

مثلا اینکه پدر و مادر من چه کسانی باشند اینکه کجا و در چه زمانی به دنیا بیام کی از دنیا برم و هزاران چیز دیگر.

اما نکته مهم این است که آیا خالق این جهان، اینها را عبث و بیهوده آفریده و این سختی ها و مشکلات با حکمت او سازگاری دارد یا نه؟

امتحان الهی

اگرچه خیلی چیزها جبریه و باید طی بشه چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ اما پشت سر این جبر و الزام یک مصلحت حکیمانه است و خداوند نظام این جهان را بر اساس نظام احسن آفریده است. و هم خواسته انسان در این عالم به کمال برسد و زمینه کمال امتحان او را هم که وجود شرور و بلاها و سختی هاست برایش فراهم ساخته است.

خدایا چگونه سپاست گویم

جایی که می توانستی مچم را بگیری دستم را گرفتی!!!

چه کسی این رو گفته که اگر جواب طوری باشه که احساس طرف مقابل را برانگیزد، عقلایی نیست، ما هم‌چنان‌چه عقل داریم، احساس هم داریم، ما با روضه گفتن عقل مخاطب را بر می‌انگیزیم یا احساسات و عواطف او را.

منتهی بیان این مطالب که:

1. همه با امتحانات الهی و سختی ها مواجه می شن،

2. و این امتحانات و مشکلات سه حسن و نفع (تنبیه، تمحیص، ترفیع) به دنبال داره،

3. و اینکه کسی که در توانش به دنبال سربلند بیرون اومدن از امتحانات باشه مورد لطف و رحمت و کمک خدا قرار می گیره

4. و در نهایت وعده بهشت، به صابران،

خیلی هم احساسی نیست!!!

مشتاق دیدارم باش

خسته شدی؟

تحمل کردن مشکلات و سختی های دنیا سخته؟

آره می دونم. سخته. ولی می دونی چیه؟ ورقه امتحانی ات رو پیش خودت نگه دار چون دوست دارم انتظارت رو برای دادن ورقه به من ببینم. هی من رو صدا بزنی که خدایا، بیا ورقه ام رو بگیر....

پیامبر مهربونمون حضرت محمد (صلی الله علیه وآله): به ابوذر غفاری فرمودند: همانا دنیا زندان مومن است و قبر محل ایمنی و بهشت منزلگاه اوست ولی دنیا بهشت است برای کافر (چون در آخرت به عذاب الهی دچار میشود) و قبر محل عذاب و جهنم جایگاه اوست

می خواهم باوری را برایت بگویم، از زبان رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم. آنقدر تک و زیباست که جا دارد در آن، بمانی.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله می فرمایند: هَبطَ إلَیَّ جَبرئیلُ علیه السلام فی أحْسَنِ صُورةٍ فقالَ

جبرئیل علیه السلام در نیكوترین چهره بر من فرود آمد و گفت:

یا محمّدُ، الحقُّ یُقْرِئُكَ السَّلامَ و یقولُ لكَ: إنّی أوحَیْتُ إلى الدُّنیا أنْ تَمَرَّری و تَكَدَّری و تَضَیَّقی و تَشَدَّدی على أوْلِیائی

اى محمّد! حق، تو را درود مى فرستد و مى فرماید: من به دنیا وحى كردم كه براى اولیا و دوستان من تلخ و ناگوار و تنگ و سخت باش.

چرا خدایا، به دنیا گفته ای که برای دوستانت تلخ و ناگوار و تنگ و سخت باشد؟ مگر آن ها چه گناهی کرده اند که در سختی باشند و گناهکاران در راحتی و آسایش؟

خدا می فرماید به دنیا اینگونه وحی کردم....

حتّى یُحِبّوا لِقائی،

تا مشتاق دیدار من شوند

و تَیَسَّری و تَسَهَّلی و تَطَیَّبی لأعْدائی حتّى یُبْغِضوا لِقائی، فإنّی جَعَلتُ الدُّنیا سِجْنا لأوْلِیائی و جَنّةً لأعْدائی.) بحار الأنوار: 81/194/52. (

و براى دشمنان من آسان و سهل و گوارا باش تا دیدار مرا ناخوش دارند؛ زیرا من دنیا را زندانِ دوستان خود و بهشتِ دشمنانم قرار دادم.

لبخند و رضایت تو، بسته به این دارد که چقدر این را باور کنی. باورش کن ....

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت ایده ها

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.