تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از ریا اجتناب کنید؛ به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر ای بدکردار ای مکّار ای زیانکار ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ریــــــا

ریا

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از ریا اجتناب کنید؛ به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر ای بدکردار ای مکّار ای زیانکار ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب.

یکی از رذایل اخلاقی که باید همه ره پویان علم و ا دب نسبت به آن اهمیت دهند و این صفت غیر الهی را از خود دور کنند بحث بسیار پر اهمیت ریا است که  در ادامه به بیان  نکاتی در این باب خواهیم پرداخت.

ریا، یا این است که عملی بکلی خالی از قصد قربت و ثواب باشد به طوری که اگر صاحب عمل تنها و منفرد بود آن کار را ترک می کرد و این بدترین درجات ریا و گناهش بزرگتر است. یا با قصد قربت و ثواب همراه است و این قسم ریا دو گونه است: یکی آنکه قصد قربت ضعیف و مرجوح باشد به نحوی که اگر قصد ریا نبود قصد قربت نمی توانست او را به عمل برانگیزد و اگر قصد قربت و ثواب نبود قصد ریا او را به عمل برمی انگیخت. این گونه ریا نزدیک به قسم اول است و حق این است که موجب بطلان و فساد عمل است چنانکه ظواهر اخبار نیز دلالت دارد. و اگر قصد قربت بر قصد ریا برتر و غالب باشد به طوری که قصد ریا و اطلاع مردم نشاط وی را بر عمل تقویت می کند و اگر ریا هم نباشد عمل را ترک نمی کند یعنی تنها به قصد ریا عمل نمی کند، در این گونه ریا بعضی از علما برآنند که اصل عمل و ثواب از میان نمی رود بلکه از ثواب کاسته می شود یا صاحب عمل به اندازه قصد ریا عقاب می شود و به مقدار قصد ثواب پاداش می گیرد.

امام جعفر صادق علیه سلام از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله روایت کردند که آن حضرت فرمودند:

از ریا اجتناب کنید؛ به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر ای بدکردار ای مکّار ای زیانکار ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب.

حضرت صادق علیه السلام در روایت دیگری می فرمایند لقمان فرزند خود را وصیت فرمود: ریا کننده را سه علامت است: چون تنهاست، در عبادت کسل و سستی می نماید؛ و در نزد مردم مردانه به عبادت می ایستد؛ و هر کار که می کند، توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند..

شیخ کلینی قدس سره به اسناد خود، از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است: هر ریایی شرک است. به درستی که هر کس برای مردم کار کند، مزدش با مردم است؛ و هر کس برای خدا کار کند، مزدش بر خداست.

حضرت امام صادق علیه السلام در روایت دیگری فرموده اند: هر بنده که باطن خود را نیکو کند و نیت خود را درست سازد، چند روزی نمی گذرد، مگر آنکه خدا نیکی او را بر خلق ظاهر گرداند.[1]

و لذا تحصیل علم دیانت که از مهمات اطاعات و عبادات است انسان گاهی مبتلا می‏شود در این عبادت بزرگ به ریا؛ در صورتی که خودش هم ملتفت نیست و به واسطه همان حجاب غلیظ حب نفس انسان میل دارد در محضر علما و روسا و فضلا مطلب مهمی را حل کند به صورتی که کسی دیگر حل نکرده باشد و خود او متفرد باشد به فهم آن و هر چه مطلب را بهتر بیان کند و جلب نظر اهل مجلس را بنماید بیشتر مبتهج [2]است و هرکس با او طرف شود میل دارد بر او غلبه کند و او را در میان جمعیت خجل و سرافکنده کند و حرف خود را حق یا باطل به حلق خصم فرو ببرد و بعد از غلبه یک نحو تدلل [3]و فخرفروشی در خود ادراک کند و اگر یکی از روسا هم تصدیق کند نور علی نور می‏شود. در ضمن این عمل ریایی مخلوط به چندین معصیت دیگر هم بود مثل رسوا کردن و خوار نمودن مومن، اذیت کردن برادر ایمانی، و گاهی جسارت کردن و هتک کردن از مومن که هر یک از آنها از موبقات [4]و برای جهنمی کردن انسان خود مستقل‌اند.

حضرت امام ره در کتاب گرانسنگ چهل حدیث خود در باب ریا بیان می فرماید:

این عمل برای حب جاه و شرف است که به حسب روایت از دو گرگ که در گله بی‏چوپان رها شود ضررش بیشتر است به ایمان؛ پس شما که اهل علم و متکفل اصلاح امتی و راهنمای آخرت و طبیب امراض نفسی لازم است اول خود را اصلاح نمایی و مزاج نفس خود را سالم کنی تا از جمله عالمان بی‏عمل که حالش معلوم است نباشی.[5]

یکی از عبادات بزرگ اسلام جماعت است و فضل امامت بیشتر است. از این جهت شیطان در این عبادت بزرگ بیشتر رخنه می‏کند و با امام جماعت بیشتر دشمن است و درصدد است که او را از این فضیلت باز دارد و عمل او را از اخلاص تهی کرده وارد سجین[6] کند و او را مشرک به خدا نماید و لهذا وارد می‏شود در قلب برخی امام‌ها از طرق مختلف مثل عجب که بعدها ذکری از آن می‏شود و مثل ریا که نشان دادن به مردم است این عبادت بزرگ را، برای منزلت پیدا کردن در قلوب واشتهار به عظمت و بزرگی پیدا کردن؛ مثلا می‏بیند فلان مقدس به نماز جماعت حاضر شده است برای جلب قلب او خضوع را بیشتر کرده از راه‌های مختلف و حیله‏های کثیری او را به دام می‏کشد و در مجالس برای رساندن به غائبین، مقام خود را، ذکری از آن مقدس به میان می‏کشد یا یک طوری به مردم می‏رساند که فلانی در جماعت من حاضر شده است. در قلب خود هم به طوری به این شخص ارادت پیدا کرده است که در نماز او حاضر شده است و اظهار حب و اخلاص به او می‏کند که در عمرش به خدای تعالی و اولیاء او یک لحظه نکرده؛ خصوصا اگر از تجار محترم باشد! و اگر خدای نخواسته یکی از اشراف راه را گم کرده به صف جماعت ملحق شود مصیبت زیادتر می‏گردد![7]

در ادامه در بابت اهمیت بحث دوری از ریا به بیان حکایاتی از برخی از علما خواهیم پرداخت.

علت شادمان بودن سید بحرالعلوم

گویند: روزی مرحوم سید بحرالعلوم را شاگردانش خندان و متبسّم یافتند. سبب را پرسیدند، در پاسخ فرمود: پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم اعمالم ریایی نیست و توانسته ام به رفع آن موفق گردم.

میرزا جوا آقا ملکی

عارف واصل و کامل مرحوم میرزا جوا آقا ملکی تبریزی می نویسد: از یکی از علمای بزرگ نقل شده است که: او سی سال در صف اول نماز جماعت اقتدا می کرده پس از سی سال روزی به عللی نتوانست خود را به صف اول برساند؛ از این رو در صف دوم ایستاد و از این که مردم او را در صف دوم دیدند، گویا در خود خجالتی احساس کرد. از این جا متوجه شد که در این مدت طولانی که در پیشاپیش مردم و در ردیف اول نماز را اقامه می کرده از روی ریا بوده است و تمامی آن سی سال نماز را قضا کرد. مرحوم ملکی ادامه می دهد:

برادرم! بنگر به این عالم مجاهد و مقام و منزلتش دقت نمای که چگونه در این زمان دراز، نماز جماعتش آن هم در صف اول فوت نگردید و با این وصف متصدی امامت جماعت نشد و بنگر به احتیاط او که چگونه به خاطر یک شبهه این همه نماز را قضا کرد و از این جا عظمت امر اخلاص و اهمیتی را که علمای گذشته برای آن قایل بودند، دریاب.

دوری از ریا علت مهاجرت وحید بهبهانی

در بهبهان معروف است که علّت مهاجرت آقا از آن شهر این بوده که خواجه عزیز کلانتر روزی موقع نماز به آقا می گوید: آقا! ببینید بر اثر دستوری که داده ام، چقدر مردم در نماز جماعت شما شرکت کرده اند و جمعیت چقدر زیاد شده است. آقا به قدری از این گفته منقلب می شود که دیگر نماز نخوانده به منزل می رود و بدون درنگ عازم عتبات می شود و برای همیشه بهبهان را ترک می گوید تا مبادا بر اثر این گونه اعمال سفیهانه ی مریدان نادان، زنگ ریا و تعلقات جسمانی بر لوح دل و روح پاک و بزرگش بنشیند و او را از مقام والای معنوی به پرتگاه پستی و جاه طلبی سقوط دهد.

در پایان برای درک بیشتر اهمیت دوری از ریا به ذکر چند روایت زیبا خواهیم پرداخت:

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : روز قیامت به ریاكار ندا مى‏شود : اى نابكار ! اى فریبكار ! اى ریاكار ! عملت بر باد شد و مزدت از بین رفت ؛ برو و مزد خود را از همان بگیر كه به خاطر او كار مى‏كردى .

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : خداى سبحان مى‏فرماید : همانا من بى‏نیازترین شریكم . پس ، هر كه كارى بكند و كسى جز مرا در آن شریك گرداند ، من از آن كار بیزارم . آن كار براى كسى باشد كه او را شریك من قرار داده‏است .

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : خداوند عملى را كه در آن همسنگ ذرّه‌‏اى ریا باشد نمى‏پذیرد .[8]

امید است که خداوند متعال، قدرت دور شدن از ریا را به ما عنایت فرماید.


پی نوشت ها:

[1]بحار الانوار جلد 72 ص 281 الی 297

[2]مبتهج: خوشحال

[3]تدلل: ناز و کرشمه

[4]موبقات: هلاک کننده‌ها

[5]چهل حدیث حضرت امام ره، ص 48.

[6]سجین: مکانی در جهنم

[7]چهل حدیث حضرت امام ره، ص 48ـ49.

[8]کتاب منتخب میزان الحکمه

منبع:

سایت معاونت تهذیب

پایگاه حوزه نت

کتاب منتخب میزان الحکمه

تهیه و فرآوری: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان