جاریهای کارد و پنیری بخوانند!!
علت این آشفتگی روابط جاریها را میتوان در یکی از عوامل زیر جستجو کرد:
وقتی مدیریت ضعیف عمل میکند
گاهی برخی از پسران مجرد بواسطه مشاهده مشکلات اعضای خانواده (مادر، پدر، خواهر و ...) با خانم برادرش و یا گاه با یاد گرفتن تجربه قوم شوهر بودن؛ پس از ازدواج، سعی میکنند گربه را دم حجله بکشند؛ به این گمان که شاید امنیت زندگی مشترک خود را تضمین نمایند و مصائب زندگی برادرشان را دوباره تجربه نکنند. به همین جهت با تازه وارد زندگیشان وارد بحث میشوند و برای تکمیل شناخت او از جاریاش شروع میکنند به ذکر وقایع و مصیبتهایی که فلان کس برای خانوادهشان رقم زده است و میزند؛ این ماجرا وقتی به نقطه اوج خود میرسد که پای مادرشوهر، پدرشوهر و خواهرشوهر و ... نیز به این داستان باز شود؛ بدین ترتیب ذهنیت عروس جدید را نسبت به عروس یا عروسهای قبلی تغییر میدهند و دیوی دو شاخ بر سر از آنان میسازند، حتی گاهی خط قرمزهایی را نیز برای برخورد با آن فرد مشخص میکنند. این چنین است که بذر کاشته شده دوران نامزدی و یا عقد آقا داماد، چند سال بعد بارور و تنومند میشود و بستری را برای جنگ پایانناپذیر جاریها فراهم میکند، جنگی که شاید آقا داماد هرگز فکرش را هم از سر نگذرانده بود. اینجا است که باید گفت: «خود کرده را تدبیر نیست!»
وقتی رقابت حرف اول را میزند
رقابتهای ناسالم و حسادت برانگیز، که گاه مسبب اصلی آن عدم مهارت شوهر و یا مادرشوهر و پدر شوهر، در مدیریت روابط فی مابین عروسها است، میتواند همچون ابر سیاهی بر آسمان آبی رابطه جاریها گسترده شده و برای همیشه هوای صاف را بارانی و رعد و برقی کند. شوهری که مدام همسر برادرش را به رخ زن میکشد و یا مادر شوهری که یک عروس را به عرش میبرد و دیگری را بر فرش مسئول اصلی تیرگی روابط جاریها هستند!
وقتی خانواده شوهر احساس خطر میکنند
طبیعی است هر مادر شوهر و پدر شوهری متمایل باشند روابط مثبت و مطلوبی بین جاریها برقرار باشد. اما گاهی اوقات، هماهنگی جاریها و روابط فوق دوستانه بین آنها، نه تنها از نظر مادر شوهر و پدر شوهر پسندیده نیست بلکه موجب حساسیت و ناخوشایندیشان نیز میشود. آنان فکر میکنند پشت این همه دوستی و خوشی، دسیسهای بر علیهشان خوابیده است که دیر یا زود به اصابت تیرش دچار خواهند شد. لذا ممکن است دست به کار شوند و علاج پیش از واقعه کنند!
وقتی جاری یک پای بیگناه ماجرا است
ارتباطات گسسته و آشفته درون خانواده همسر، رابطه تیره و تار عروس با خانواده شوهر، و یا حتی رابطه مخدوش زن و شوهری؛ گاهی تر و خشک را با هم میسوزاند و چوبِ نارضایتی از عملکرد اطرافیان همسر و یا خود همسر را بر سرِ کسی فرود میآورد که هیچ جای این ماجراها نیست. رویگردانی از جاری، فقط سرایت احساسات منفی و نارضایتی درونی از همسر و یا سایر اعضای خانواده او است!
وقتی نگاه به جاری سوگیرانه است
برخی از زنان هنوز برحسب همان شنیدهها و قالبهای فکری قدیمیشان، نگاه متعصبانه و سوگیرانهای نسبت به قوم همسرشان دارند و رابطه خود با آنان را به سان کارد و پنیری میبینند که هرگز نباید کنار هم قرار گیرند. رابطه نه چندان شیرین مادر شوهر و عروس، چاشنی تلخی نیز در رابطه با جاری میشود و موجب حساسیت در برخی زنان شده و تیرگی روابط را باعث میشود!
سخنی کوتاه با جاریها
چشمهایتان را بشویید و جور دیگر نگاه کنید؛ تفکرات غلط و قدیمی خود را دور بیندازید و دست پیمانی که بوی دوستی و مهربانی میدهد به سوی جاریتان دراز کنید و اینبار، او را نه به نام جاری، بلکه با نام دوست صدا کنید!
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
برگرفته از: باشگاه همسران جوان