تبیان، دستیار زندگی
هنر قاجار در تقابل با دیدگاه های غربی به هنر قرار داشت. این تفاوت، در سلیقه ی شاه و شاهزادگان که حامیان اصلی هنر بودند بی تاثیر نبود و تمایل به زیبایی شناسی غربی ، نقاشان را واداشت تا در هنر خود به زیبایی شناسی غربی نیز روی آورند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تلفیق شیوه‌های کهن و نو


هنر قاجار در تقابل با دیدگاه های غربی به هنر قرار داشت. این تفاوت، در سلیقه ی شاه و شاهزادگان که حامیان اصلی هنر بودند بی تاثیر نبود و تمایل به زیبایی شناسی غربی ، نقاشان را واداشت تا در هنر خود به زیبایی شناسی غربی نیز روی آورند.


اما هنرمندان به یکباره دستاوردهای بومی و سنتی خود را کنار نگذاشتند بلکه به دنبال روشی گشتند که بتوانند در عین بهره برداری از هنر غربی ، سنت های بومی خود را ینز حفظ کنند. این مهم، در طراحی، قلمدان سازی و نقاشی بوم به صورت مشترک قابل رویت است.

ناصر الدین شاه از هر پدیده ی اروپایی، به ویژه هنرهای تجسمی و عکاسی ، لذت فراوان می برد. او در تهران مدرسه دارالفنون را تاسیس کرد و مربیانی برای آموزش جوانان کشور، از جمله عکاسی ، از اروپا دعوت کرد

همانگوه که انتظار می رفت، طراحی در دوره قاجار امکانات فزون تری از لحاظ بداهه سازی و ابتکار عمل هنرمندان فراهم می آورد.

تلفیق شیوه‌های کهن و نو

طراحی لعابی " حمله ی سگ به گرگی که گوسفند گله را ربوده است" ممکن است که به اتفاق شناخته شده ای اشاره داشته باشد، اما بهانه ای است برای نشان دادن حرکت حیوانات و حالات متفاوتشان. در این اثر می توان دیدگاه های واقع گرا به مسائل پیرامونی را که در هنر غربی ناتورالیستی وجود داشت، بازیافت.

نوع دیگری طبیعت سازی در دوره قاجار رایج بود که "گل و بلبل" نامیده می شد. دنباله روی های گل و مرغ شفیع عباسی و نیز آثار محمدباقر در سده دوازدهم، منبع این دسته از آثارند. این قسم ترکیب بندی ها برای مزین کردن دیوانها و نیز جلدها ، آینه ها و قلمدانهای لاکی به کار گرفته می شد.

با شروع نقاشی در ابعاد بزرگ و نیز ورود چاپ سنگی به ایران برخی از معتبرترین نگارگران سده ی سیزدهم به جلدهای لاکی و قلمدانسازی رو آوردند. این هنر کاملا سنتی و بومی نیز از آماج هنر غربی در امان نماند.

یکی از این قلمدانها با امضای "یا شاه نجف" و به تاریخ 1261، تلفیقی است از شیوه های قاجری با مضمونهای مسیحی .

تلفیق شیوه‌های کهن و نو

نگاگراین اثر ، آقا نجف نه تنها یکی از سرآمدان قلمدانسازی لاکی در زمان خود بود، بلکه از نسل هنرمندانی است که در نیمه دوم سده ی سیزدهم بخش عمده ای از این حرفه را در زیر سلطه ی خود داشتند.

دوره ناصری ، سلیقه ی غربی رواج بسیار یافت و شخص شاه نیز خود به حمایت از این دیدگاه پرداخت.

ناصر الدین شاه از هر پدیده ی اروپایی، به ویژه هنرهای تجسمی و عکاسی ، لذت فراوان می برد. او در تهران مدرسه دارالفنون را تاسیس کرد و مربیانی برای آموزش جوانان کشور، از جمله عکاسی ، از اروپا دعوت کرد.

خود او عکاس توانایی بود و نه تنها از افراد خانواده سلطنتی عکس می گرفت، بلکه چهره های بسیاری نیز از خود به جا گذاشته است. تاثیر عکاسی بر نگارگری دوره قاجار امری بلامنازع است .

در نگاره ایی که "خانزاد اسماعیل " از ناصرالدین شاه ترسیم کرده است، شاه با همان کتی نشان داده است که در همان دوره دیده می شود. در این نگاره نقوش زینتی لباس به همان ظرافت نقوش قالی به تصویر در آمده اند.

تلفیق شیوه‌های کهن و نو

این گونه واقع نمایی، با نگاه مستقیم خالی از فروتنی شاه که تا قبل از دوره قاجار، در نگاگری امری غیرقابل تصور بود، همسو شده است.

اگرچه چهره شاه چیزی بیش از صورت ظاهر وی را آشکار نمی سازد، اما چهره اش انسانی است نه یک چهره آرمانی. نیز، جزئیات اندام، نظیر پا روی پا قرار دادن یا چسباندن انگشتان میانی به یکدیگر از ویژگیهای فردی وی بوده است.

کاناپه ی قرمز رنگ مخملی ، دیوار زرد روشن و پنجره های مات، نشان از تمایلات اروپایی شاه در اواسط سده سیزدهم دارد، نیز معرف دنیای بسته و بدون منفذی است که از سوی نیروهای مختلف، کشور و رهبر مورد تهاجم قرار می گیرد.

نقاشی دوره قاجار به نظر غربیهای اواخر سده بیستم، عجیب و تا حدودی مضحک به نظر می آید. طبیعت بیجان ، چهره پردازی ، موضوعهای تاریخی و مضمونهای انجیلی در روی قلمدانها و قاب آینه ها دیده می شود. سایه روشن کاری و تلاش در جهت به کار گرفتن پرسپکتیو به طور همزمان در فضایی که صرفا دوبعدی است قابل تامل است.

ولی از دیدگاه هنرمندانی که این آثار را آفریدند، این طرز از بیان، نشان از ابتکار عمل آنها را دارد که در عین حال به ذائقه حامیانشان نیز خوش می آمد.

بسیار عجیب می نماید که معیارهای زیبایی شناسی که حتی پیش از نخستین دیوانهای مصور پدیدار شده بود به طور کلی در طول یک قرن از میان می رود. بنابراین ، همچنان که در دوره های قبل تجربه شده بود، ایرانیان مواردی از شیوه ی خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند. در دستان هنرمندان صاحب ذوق معاصر ، تلفیق شیوه های کهنه و نو، منجر به شیوه ی نقاشی متمایزی شد که کاملا ایرانی بود.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

نقاشی ایران، شیلار کن بای، ترجمه مهدی حسینی، انتشارات دانشگاه تهران

نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، روئین پاکباز انتشارات زرین و سیمین

نگارگری ایران، یعقوب آژند، انتشارات سمت