تبیان، دستیار زندگی
بنابر روایات حضرت مهدی(عج) بعد از ظهور رهسپار كوفه می‌گردد و در آنجا عدّه‎ای، با سلاح در برابر حضرت می‌ایستند و می‌گویند: ای فرزند فاطمه از همان راهی كه آمدی برگرد، ما بتو نیازی نداریم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برخی اقدامات اولیه امام زمان(عج) هنگام ظهور (2)

مقابله باعالمان دین نما

ظهور


امام هادی ـ علیه‌السلام ـ می‌فرمایند: اگر در دوران غیبت قائم آل محمد (عج) دانشمندان نبودند كه مردم را به سوی او هدایت كنند و با حجت‌های الهی از دینش دفاع نمایند، كسی در دین خدا پابرجا نمی‌ماند و همه مرتد می‌شدند. آنان همانند ناخدای كشتی، سكان كشتی را نگاه می‌دارند و آنان نزد خدا، والاترین انسان ها هستند.


در پی سلسله مقالاتی که اقدامات اولیه امام زمان علیه السلام هنگام ظهور را در آن بررسی میکنیم، در این مقاله نیز به توضیح برخی دیگر از این اقدامات می پردازیم:

گسترش عدالت و رفع ستم

مهم ترین شاخص قیام امام مهدى (عج) كه تقریباً در اكثر روایات مربوط به آن حضرت ذكر شده است، ریشه كن ساختن ظلم و ستم و فراگیر كردن عدل و قسط در سراسر گیتى است، به گونه اى كه مى توان ادعا كرد كه جمله ى «یملأ الأرضَ قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً» كه در اكثر احادیث ذكر شده، هم تواتر لفظى دارد و هم تواتر معنوى.

پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: قیامت بر پا نمى شود، مگر این كه مردى از اهل بیت من كه اسمش شبیه اسم من است، حاكم شود و زمین را پر از عدل و قسط كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود. (بحارالأنوار، ج 51، ص 81)

مقابله با عالمان دین نما

نقش علما در هدایت جامعه بشری درطول تاریخ، چهره ظلم و ستم را سیاه و دین و دینداری را درخشان نموده‌اند، در هر روزگاری كه پرده‎های سیاهی و جهل، سایه خود را بر جوامع بشری گسترانده است، دانشمندان و علما دینی بوده‌اند كه با مسۆولیت خود اندیشه‌های فساد و تباهی را از دامن مردم بخوبی پاك كرده‌اند. آنچه كه از روایات فهمیده می‌شود، در آخرالزمان نیز نقش علما در هدایت جوامع بشری بخوبی مشهود است.

امام هادی ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید: اگر در دوران غیبت قائم آل محمد (عج) دانشمندان نبودند كه مردم را به سوی او هدایت كنند و با حجت‌های الهی از دینش دفاع نمایند، كسی در دین خدا پابرجا نمی‌ماند و همه مرتد می‌شدند. آنان همانند ناخدای كشتی، سكان كشتی را نگاه می‌دارند و آنان نزد خدا، والاترین انسانها هستند. (فیض كاشانی، ملامحس، محجه البیضا، ج 1، ص 32)

روایات متعددی در این باره وجود دارد كه در هنگام ظهور حضرت، عدّه‌ای با آیات قرآن بر علیه آن حضرت استدلال می‌كنند و حقانیت او را قبول ندارند و حتی عدّه‌ای علنی از مسجد از مجلس خطابه حضرت بلند شده و بر حضرت اعتراض می‌كنند. بعید نیست كه مصداق بسیاری از اینگونه روایات، علما اهل سنت و ناصبی ها و وهّابی‌ها باشند زیرا علمای شیعه، اندیشه‌شان بر گرفته از اندیشه اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ و از شاگردان آن مكتب‌اند

و حضرت مهدی (عج) در اوائل غیبت كبری توقیعی بر این مضمون صادر فرمودند که : (بعد از این، به راویان حدیث ما (فقهای عادل) مراجعه نمائید، آنها حجت من بر شما و من حجت بر آنها هستم.) (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 181، باب توقیعات)

در روایاتی که درباره نقش علما در طول تاریخ و خصوصاً در آخرالزمان به آنها اشاره شد در مورد اینکه حضرت مهدی(عج) علما را حجت خود یاد می‌كند، بدیهی است كه علما حقیقتاً كسانی هستند كه مردم را به سوی حقیقت، هدایت و راهنمائی نموده و مهدی (عج) و قیام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفی می‌كنند. و اگر در حدیث آمده كه اگر كسی امام خود را نشناسد و به آن حال از دنیا برود، به مرگ جاهلی این دنیا رفته است. نقش علما مشهود است كه مردم را از مرگ جاهلی نجات داده و امام وحجت خدا را بر آنها معرفی نموده تا با معرفت كامل از دنیا بروند.

اما در مقابل این احادیث، روایاتی هم مشاهده شده مثل این روایت كه: حضرت مهدی(عج) بعد از ظهور رهسپار كوفه می‌گردد و در آنجا عدّه‎ای، با سلاح در برابر حضرت می‌ایستند و می‌گویند: ای فرزند فاطمه از همان راهی كه آمدی برگرد، ما بتو نیازی نداریم. در حالی كه همه، قاریان قرآن و دانشمندان دینی هستند كه پیشانی آنها از عبادت پینه بسته‌اند و... و امام ـ علیه‌السلام ـ شمشیركشیده همه را از دم تیغ می‌گذارند. (طبری، ابوجعفر محمد، دلائل الامه، ص 241) اینها همه ناظر به كسانی است كه اندوخته های علمی و دانش خود را وسیله رسیدن به دنیا قرار داده اند نه علمای راستین.

در روایاتی که درباره نقش علما در طول تاریخ و خصوصاً در آخرالزمان به آنها اشاره شد در مورد اینکه حضرت مهدی(عج) علما را حجت خود یاد می‌كند، بدیهی است كه علما حقیقتاً كسانی هستند كه مردم را به سوی حقیقت، هدایت و راهنمائی نموده و مهدی (عج) و قیام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفی می‌كنند

بنابراین، واژه علما، تنها بر علمای شیعه صدق نمی‌كند. چه بسا عالمان وهّابی و سنّی باشند. چنانكه در عصر حاضر دیده می‌شود كه علمای وهّابی و سنّی، با استدلال به آیات قرآن و تفسیر و تأویل نادرست به آن مذهبی كه برگرفته از قرآن و اندیشه اهلبیت ـ علیهم‌السلام ـ است، احتجاج و استدلال نموده و حقانیت این مذهب را منكر می‌شوند.

البته روایات متعددی در این باره وجود دارد كه در هنگام ظهور حضرت، عدّه‌ای با آیات قرآن بر علیه آن حضرت استدلال می‌كنند و حقانیت او را قبول ندارند و حتی عدّه‌ای علنی از مسجد از مجلس خطابه حضرت بلند شده و بر حضرت اعتراض می‌كنند. بعید نیست كه مصداق بسیاری از اینگونه روایات، علما اهل سنت و ناصبی ها و وهّابی‌ها باشند زیرا علمای شیعه، اندیشه‌شان بر گرفته از اندیشه اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ و از شاگردان آن مكتب‌اند.

البته از آنجایی كه همه انسانها حتی علما از نظر معرفت و تهذیب نفس یكسان نمی‌باشند، انسان بعید نمی‌داند كه عدّه محدودی از علمای شیعه نیز در زمان ظهور با امام مهدی(عج) مخالفت كنند. آن‌چنان‌ كه معلوم است اندیشه علمای شیعه‌ اندیشه اهلبیت است، و علمایی كه غیر از این باشند، بسیار محدود و در اقلّیتند.

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش مهدویت تبیان   


منابع:

مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

سایت اندیشه قم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.