تبیان، دستیار زندگی
در دوران طاقت‌فرسای اسارت، امور فراوانی به عنوان اوقات فراغت در اردوگاه‌های مختلف توسط اسرا، ابداع و به اجرا در می‌آمد که نشان از خلاقیت رزمنده‌ها داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صنایع دستی دوران اسارت!


در دوران طاقت‌فرسای اسارت و در اردوگاه‌های مختلف، امور فراوانی به عنوان اوقات فراغت، توسط اسرا، ابداع و به اجرا در می‌آمد که نشان از خلاقیت رزمنده‌ها داشت.


اسارت

شاید اولین هنر در صنایع دستی دوران اسارت، هنر سنگ‌سابی بود؛ چون هیچ وسیله دیگری برای تولید کار هنری در دست نبود. سنگ‌های رنگی و زیبا به کار ساخت گل، ماهی، پرنده، قلب و تسبیح می‌آمد.

در دوران طاقت فرسای اسارت، امور فراوانی به عنوان اوقات فراغت در اردوگاه‌های مختلف توسط اسرا، ابداع و به اجرا در می‌آمد که بخش‌هایی از آن در ذیل می‌آید. البته نیروهای صلیب سرخ برای پر کردن اوقات فراغت و ایجاد سرگرمی، حجم وسیعی از آلات قمار، پاسور، تخته نرد و شطرنج به اردوگاه‌ها هدیه کردند که به خاطر برخورد شدید رهبری و اسرای هر اردوگاه، این وسایل عموماً گردآوری و به صلیب سرخ عودت داده شد. در دوران اسارت، این كارها معمول بود:

1 ـ دور هم‌نشینی و داستان‌سرایی و تعریف حوادث زندگی شخصی.

2 ـ اجرای سنت حسنه صله‌ی رحم، البته با دوستان دیگر آسایشگاه‌ها در موقعیت‌های خاصی از روزهای هفته.

3 ـ توجه خاص نشان دادن به نماز و عبادات فردی.

4 ـ تلاوت آیات قرآن و حفظ آیات و سوره‌های قرآنی به علاوه‌ی ختم قرآن فردی.

5 ـ خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی برای دوستان و هم اتاقی‌ها در ساعات آزاد در حیاط اردوگاه.

6 ـ یادگیری لغات جدید انگلیسی و عربی و تلفظ و معانی آن‌ها.

7 ـ انجام نرمش‌های بدنی در راهرو، حمام و آسایشگاه‌ها به دور از دید عراقی‌ها و جاسوس‌ها.

8 ـ اشتغال به انواع هنرهای تجسمی و صنایع دستی.

9 ـ پرداختن به امور باغچه‌داری و سبزی کاری و پرورش گل و گیاه.

الف) صنایع دستی

برخورداری از اوقات فراغت، روحیه‌ی خلاق و شاداب جوانی و نوآوری اسرا در تنگناترین شکل زندگی یعنی اسارت در کشور بیگانه، انگیزه‌ا‌ی بسیار قوی بود که اسرا را به سمت استفاده‌ی بهینه از زمان و بهره‌برداری شگفت‌انگیز از حداقل وسایل و امکانات موجود در خلق و نوآوری اشیای جدید می‌کشاند. شگفتی و عظمت این نوع خلاقیت‌ها موقعی خود را نشان می‌دهد که اسرا بدون هیچ ذهنیت یا تجربه‌ی قبلی یا کپی‌برداری، دست به خلاقیت‌زده و وسایلی حیرت‌انگیز می‌ساختند.

مهم‌ترین مشکل، نگهداری و پنهان کردن وسایل تولید شده از دست و نگاه عراقی‌ها بود که به آن، به عنوان کاری ممنوعه می‌نگریستند. اهدای بعضی از وسایل به عراقی‌ها و به نمایندگان صلیب سرخ جهانی در بعضی از اردوگاه‌ها، شیوه‌ای دیگر از حفظ و نگهداری آن‌ها بود. نمونه‌های اندکی از آن‌ها، اکنون در ایران، گویای روحیه‌ی مقاومت و خلاقیت آنان در دوران مقاومت می‌باشد.

الف ـ 1 ـ تسبیح سازی

از رایج‌ترن صنایع دستی اسرا، ساخت تسبیح بود. تسبیح هسته خرمایی، گلی، سنگی، فلزی، پلاستیکی و نوک خودکاری، انواع مختلف آن بود. با خیساندن هسته‌های خرما در آب و یافتن انعطاف لازم، با تیغ ریش تراشی روی آن‌ها اشکال دلخواه تراشیده می‌شد. دانه‌های تراشیده شده با یک درفش ساخته شده از سیم‌خاردار، سوراخ می‌شد و با ساییدن آن‌ها روی کف سیمانی آسایشگاه، شکل دلخواه و نهایی به دست می‌آمد. روغن مالی یا سرخ نمودن آن‌ها روی چراغ نفتی، به آن‌ها ظرافت و زیبایی خاصی می‌بخشید.

از رایج‌ترن صنایع دستی اسرا، ساخت تسبیح بود. تسبیح هسته خرمایی، گلی، سنگی، فلزی، پلاستیکی و نوک خودکاری، انواع مختلف آن بود.

تولید تسبیح‌های سنگی هم به وقت بیشتر و تلاش سخت‌تری نیازمند بود. ساخت مته دستی برای سوراخ نمودن سنگ‌ها، از سخت‌ترین مراحل این نوع صنایع دستی بود. ساخت تسبیح‌های نوک خودکاری هم زمانی رایج گردید که داشتن خودکار از دایره‌ی ممنوعیت خارج شد. شاخه‌های نازک درختان اردوگاه به کار تسبیح‌های چوبی می‌آمد و طالبان فراوانی نیز داشت.

نخ‌های جوراب‌های کشی، پس از باز شدن و تابیده شدن، به جای نخ تسبیح استفاده می‌شد. گاهی نیز رشته‌های سیم برق یا سیم‌پیچ ترانس‌های سوخته‌ی مهتابی، به کار نخ تسبیح می‌آمد. از طرفی برای منگوله‌دار کردن تسبیح‌ها، از نخ‌های تکه پارچه‌های البسه و حاشیه‌ی پتو استفاده می‌شد.

الف ـ 2. گلدوزی، منجوق‌دوزی و پولک‌دوزی

انواع گلدوزی‌ها در شکل‌ها و اندازه‌ها و طرح‌های مختلف صورت می‌گرفت. با استفاده از پارچه‌ی لباس‌های بلند عربی (دشداشه) که در سهمیه‌ی سالانه‌ی اسیر بود، انواع دستمال جانمازی دوخته می‌شد. خوشنویسان و طراحان امور هنری، کار نقاشی و خطاطی و طراحی روی پارچه را به عهده داشتند و سپس گلدوزی‌ها روی آن‌ها صورت می‌گرفت.

اسرای هنرمند، در این زمینه با اختصاص حقوق اسارت خود به خرید نخ گلدوزی، پولک و منجوق، به تولید انواع کارهای هنری می‌پرداختند. پارچه‌ی کیسه‌های برنج از دست یافتنی‌ترین وسایل کار بود که پنهانی آن‌ها را از آشپزخانه‌ها بر می‌داشتند و در گلدوزی به کار می‌بردند. برای تاب دادن نخ‌ها، دستگاه ساده‌ی دوک با استفاده از چوب باریک و مدوری که دو تخته وسط آن‌ها سوراخ شده و چوب گرد از آن رد شده بود، ساخته می‌شد.

اسارت

الف ـ 3. کیف‌بافی و گیوه‌بافی

گیوه‌بافی یکی از برجسته‌ترین صنایع دستی بود که هنرمندان این رشته با تعلیم به دیگر اسیران، به گسترش آن در سطح کل اردوگاه‌های عراق می‌پرداختند. وسایل مورد نیاز عبارت بود از نخ، سوزن، درفش، کفی گیوه و دوک برای تابیدن نخ که تهیه‌ی آن‌ها با مشکلاتی روبه‌رو بود. نخ گیوه‌ها از بلوزهای نظامی مخصوص زمستان که به بعضی از اسرا تعلق می‌گرفت تهیه و از دمپایی به جای کفی گیوه استفاده می‌شد. نخ گیوه‌ها از نخ حوله‌ها و نخ جوراب‌های مستعمل که به خوبی تابیده می‌شد، تهیه می‌گردید. برای ساخت درفش هم از سیم خاردار استفاده می‌شد. با روزی یک ساعت کار و در طی حدود بیست روز، یک جفت گیوه شکیل و هنرمندانه با حداقل امکانات به دست می‌آمد. مجازات نگهداری و داشتن درفش از نظر نگهبانان، نابخشودنی بود.

الف ـ 4 . صحافی

به خاطر کمبود قرآن مجید در اردوگاه‌ها و سهم اندک و چند دقیقه‌ای هر اسیر به قرائت آیاتی از آن و از طرفی به خاطر دست به دست گشتن قرآن و از بین رفتن شیرازه‌ی آن، اسرا با پارچه و مقوا، جلدهای آن را ترمیم می‌کردند و هر صفحه را در پلاستیکی گرفته و جا قرآنی زیبایی نیز برای آن می‌دوختند. تقسیم قرآن به سی جزء و صحافی زیبای آن با انواع پارچه، به کار صحافی اهمیت بیشتری داده بود.

الف ـ 5 . آلبوم عکس سازی

برای نگهداری عکس‌های ارسالی از ایران برای آزادگان، آلبوم‌هایی از مقوای گوشت‌های یخ زده، یا از چوب و تخته تهیه می‌شد. برای زیبایی کار، روی پارچه‌ی جلد، با نقش و نگاری دلنشین، گلدوزی می‌شد. جعبه‌های پلاستیکی سرم یا نایلون‌های حاوی گوشت نیز به کار صفحات درون آلبوم می‌آمد. شیرازه‌ی آلبوم نیز با نخ و سوزن به هم متصل می‌شد.

الف ـ 6. سنگ‌سابی

شاید اولین هنر در صنایع دستی دوران اسارت، هنر سنگ‌سابی بود؛ چون هیچ وسیله دیگری برای تولید کار هنری در دست نبود. سنگ‌های رنگی و زیبا به کار ساخت گل، ماهی، پرنده، قلب و تسبیح می‌آمد.

ساخت کتاب، مهر نماز و انگشتر و حلقه، زنجیر و گردن‌بند، انواع دیگر این هنر بود. کنده‌کاری سنگ‌ها به وسیله‌ی سیم‌خاردار صورت می‌گرفت و برای سوراخ کردن سنگ که تقریباً سخت‌ترین مرحله‌ی آن بود، با مته دستی ساخته شده از سیم خاردار به جان سنگ می‌افتادند. برخی از سنگ‌ها همراه نامه‌ی اسرا توسط صلیب سرخ به ایران ارسال می‌شدند.

ب) ابتکارات و خلاقیت‌ها

محیط بسته اسارت، فشارهای روحی، تحمل تنهایی و دوری از وطن، دل‌تنگی‌های مکرر برای خانواده و فرزندان، شکنجه‌های روحی و جسمی دشمن، امکانات محدود زیستی و نبود وسایل سرگرمی و تفریح، باعث انزوا و افسردگی اسرا می‌شد. همچنین محدودیت‌های فکری و روحی فراوانی نیز با خود به همراه می‌آورد؛ ولی اسرای معنویت‌جو و شاداب ایرانی، بیکار ننشسته و با حداکثر استفاده از توانمندی‌های فکری و خلاقیت‌های ذاتی خود، تلاش می‌نمودند که ضمن یافتن تفسیری جدید از زندگی در این شرایط سخت، با دنیای اطراف خود ارتباط بهتری برقرار نمایند.

اسرا با آب‌پیاز، نامه‌هایی می‌نوشتند که مخاطب با قرار دادن نامه بر بالای شعله‌ی گاز و با حرارت دادن به آن، کلمات هویدا می‌شد.

این خلاقیت‌ها در انواع زمینه‌ها بروز می‌یافت. به بخشی از این خلاقیت‌ها که با استفاده از ابزار و امکانات موجود و محدود اسارت به شکوفایی می‌رسید، در قسمت صنایع دستی و هنر اشاره کردیم. بخش‌هایی دیگر نیز در این قسمت آورده شده، اما نمی‌تواند گویای تمام زوایای خلاقیت‌های دوران اسارت باشد. اگر چه تمامی ابتکارات و نوآوری‌ها در خفا و دور از چشم عراقی‌ها صورت می‌گرفت و اسرا برای پنهان کردنشان، مشکلاتی اساسی داشتند، ولی در بعضی از موارد با اهدای آن‌ها به عراقی‌ها، وسایل مورد نیاز خود را از آن‌ها می‌گرفتند.

سفره غذا:

از به هم دوختن تکه‌هایی از نایلون‌های جای گوشت و دیگر وسایل، سفره‌ی غذا ساخته می‌شد.

خاک‌انداز:

از برش حلب‌های روغن، وسایلی از جمله خاک‌انداز ساخته می‌شد.

نامه‌های نامریی:

اسرا با آب‌پیاز، نامه‌هایی می‌نوشتند که مخاطب با قرار دادن نامه بر بالای شعله‌ی گاز و با حرارت دادن به آن، کلمات هویدا می‌شد. این اقدام باعث محرومیت اسرا از دریافت پیاز گردید. بعدها نیز تحت نظارت نگهبانان عراقی، پیازهای پاک شده در دیگ‌های غذا انداخته می‌شد.

چاپ دستی:

اسرا با برخی وسایل ابتدایی، عکس حضرت امام و یا جملات آن حضرت را حکاکی و با جوهر خودکار، آغشته می‌کردند. سپس آن را روی کاغذ چاپ می‌کردند. چاپ بیش از 500 قطعه عکس حضرت امام توسط یکی از اسرا برای استفاده در روز بازگشت به وطن، یکی از این نمونه‌ها بود.

ساخت ماکت:

کنده‌کاری روی ابرهای بالش به کار ماکت‌سازی می‌آمد. اسرا با ساخت انواع ماکت از جمله حرم امام حسین (ع) و یا نمای صحرای کربلا، کارهای هنری زیبایی می‌آفریدند.

عروسک‌سازی:

پارچه‌های مستعمل لباس‌ها و پتوها به کار انواع عروسک‌ها از جمله زرافه، فیل، گربه و ... می‌آمد که در نمایش‌ها از این عروسک‌ها استفاده می‌شد.

قیچی:

عراقی‌ها کفش‌های مخصوصی به پا داشتند که نوعی فنر در آن به کار می‌رفت. اسرا با به دست آوردن کفش‌های کهنه، با فنرهای آن قیچی ساده‌ای که به کار خیاطی می‌آمد، درست می‌کردند.

اسیر

آب‌گرم‌کن برقی:

نیاز به آب گرم برای درمان بیماری‌های پوستی، اسرا را واداشت که با اتصال دو رشته سیم برق به پریز و فرو کردن آن در آب سطل، آب جوش مورد نیاز خود را تهیه کنند.

ساخت المنت:

با کار روی سیم‌های لامپ‌ها و چراغ‌های سوخته، لوله‌های قدیمی و قطعاتی از حلبی، المنت ساخته می‌شد. المنت‌ها به کار آب‌گرم‌کن برقی می‌آمد.

دم‌کن غذا:

غذا را در پارچ آب ریخته و در آب‌گرم‌کن برقی شناور می‌کردند. خمیرهای نان‌ها را به شکل صفحه‌ای صاف در آورده و روی پارچ می‌گذاشتند که کارکرد دم‌کن را داشت.

اجاق نفتی:

با استفاده از قوطی‌های خالی رب گوجه و تهیه‌ی مقداری گازوئیل از موتورخانه‌ی اردوگاه، اجاق نفتی درست می‌شد. فتیله‌ی آن نیز از لباس‌های مستعمل تهیه می‌گردید. این اجاق‌های کوچک برای گرم کردن چای و غذا مناسب بود.

دار قالی:

اسرا، چهارچوب‌های پنجره‌ها را مخفیانه کنده بودند و به جای دار قالی از آن استفاده می‌کردند و پس از استفاده، مخفیانه آن را سر جایش جا می‌انداختند. تیغه‌های ترانس‌های مهتابی نیز به کار شانه زدن قالی می‌آمد.

طناب:

با بافتن رشته‌های نازک حوله‌ها و پتوها، طناب‌هایی درست می‌شد که در برگزاری مراسم و تئاترها بسیار مفید بود.

حلقه و پلاک:

با پرداخت هنرمندانه روی سکه‌های پنج تومانی، پلاک‌های گردنبند به شکل ماه، هلال و قلب و حتی گوشواره تهیه می‌گردید و همچنین پیچ واشرهای شیرهای آب، به کار انواع انگشتر می‌آمد.

آلبوم عکس:

پلاستیک‌های نگهداری گوشت‌های یخ زده با هنرمندی تمام، به شکل آلبوم‌های عکس در می‌آمد.

قاب عکس:

با چسباندن چوب‌های کبریت روی یک تکه مقوا، قاب عکس ساخته می‌شد.

توپ ورزشی:

با استفاده از ساق چرمی کفش‌ها و پوتین‌ها، اضلاع مورد نیاز بریده و به هم دوخته می‌شد و شکل توپ به خود می‌گرفت. از سه عدد دستکش طبی باد شده نیز به جای تیوپ این توپ استفاده می‌شد. سرنگ پزشکی نیز به کار سوزن باد می‌آمد. گلوله کردن تکه‌هایی از پتو یا پارچه نیز نوع دیگری از توپ‌های ورزشی اول دوران اسارت بود.

مجسمه‌سازی:

نقاشی روی گچ و تراشیدن آن با تیغ‌های ریش تراشی، کار مجسمه‌سازی در اسارت را رونق بخشیده بود.

ساخت اسلاید:

با طراحی، خطاطی و نقاشی روی کاغذ روغنی و طلق کاغذهای شکلات‌های خریداری شده از حانوت، اسلایدهای زیبایی ساخته می‌شد که با نور چراغ یا شمع، به راحتی روی دیوارها نمایش داده می‌شد.

با خشکاندن برگ گل‌ها و حل نمودن آن در آب جوش و یا با مخلوط نمودن دوده‌های حمام با روغن مازولا، مرکبی درست می‌شد که به کار نوشتن و خطاطی می‌آمد.

دستگاه پخش اسلاید:

با به‌کارگیری عدسی عینک در جعبه‌های کوچک، دستگاه اسلاید تولید می‌شد. با دو جعبه تودرتو برای زوم کردن تصاویر، دستگاه‌های جدید اسلاید در اردوگاه‌ها رواج پیدا کرد.

دفترچه سازی:

اسرا با استفاده از کاغذهای سیگار، قسمت‌های سفید روزنامه‌ها و مجلات عربی و ورق ورق نمودن مقواهای جای گوشت، دفترچه‌های کوچکی درست می‌کردند و از این دفترچه‌ها برای نوشتن خاطرات و دعا استفاده می‌کردند.

تخته‌سیاه دستی:

تکه‌ای از یک مقوا را به روغن آغشته می‌کردند و تراشه‌هایی از صابون را روی آن می‌ریختند و روی آن را با پلاستیک، نایلون می‌گرفتند. با فشار دادن قلم یا اشیایی شبیه آن بر روی سطح پلاستیک، کلمات و نوشته‌ها نمایان می‌شد. با جدا کردن پلاستیک از سطح آغشته به روغن و تراشه‌های صابون، نوشته‌ها پاک می‌شد تا مجدداً به کار آید. این تخته سیاه‌های دستی، در اندازه‌های مختلف در شرایط سختِ نبود و یا کمبود کاغذ و قلم، بسیار مفید و موثر بود.

جامدادی مخفی:

داخل توپی خمیر دندان‌های مصرف شده و داخل قوطی‌های پر از شیر خشک و همچنین حاشیه‌ی پتوها، جاهای مناسبی برای مخفی کردن خودکار یا مدادهای کوچک بود.

ساخت مرکب:

با خشکاندن برگ گل‌ها و حل نمودن آن در آب جوش و یا با مخلوط نمودن دوده‌های حمام با روغن مازولا، مرکبی درست می‌شد که به کار نوشتن  و خطاطی می‌آمد.

تخته‌ی وایت برد:

با کشیدن نایلون روی فیبرهای 50*25، تخت وایت بردهایی درست می‌کردند و با خودکار مشکی روی آن می‌نوشتند. با مقداری آب گرم و تاید هم مطالب را پاک می‌کردند. این تخته‌ها در روزهایی که هر نوع کاغذی ممنوع و راه‌های دستیابی به آن نیز بسته می‌شد، به کار نوشتن اخبار و اطلاعیه‌های مهم اسرا و نصب آن در آسایشگاه می‌آمد.

سوزن دست ساز:

با بریدن تکه‌ای از سیم‌های خاردار و ساییدن آن روی کف سیمانی آسایشگاه، سوزن‌های ظریف خیاطی و کفش‌دوزی تهیه می‌شد. میخ‌های فولادی به کار سوزن خیاطی هم می‌آمد. از سیم‌های خاردار، قلاب جوراب بافی نیز درست می‌شد.

کاپ مسابقه:

با تراشیدن و پرداخت آجرها، شکل‌های مختلف کاپ درست می‌شد که برای برندگان مسابقات ورزش، یادگار مناسبی به حساب می‌آمد.

اسیر

کلاه بافتنی:

با استفاده‌ی مجدد از نخ پتوها و حوله‌ها و همچنین پارچه‌های لباس‌های مستعمل به وسیله‌ی میله‌ی بافتنی (ساخته شده از سیم خاردار) کلاه بافتنی زمستانی تهیه می‌شد.

انعکاس نور:

درپوش‌های آلومینیومی ماست‌های پاستوریزه را به هم وصل می‌کردند و صفحه‌ی انعکاس نور می‌ساختند. با زاویه‌بندی این صفحه، نور در محل مورد نظر انعکاس می‌یافت. محل‌های تاریک آسایشگاه را با استفاده از این دستگاه روشن می‌کردند. این وسیله برای پر نورتر کردن آسایشگاه بسیار مناسب بود. همچنین به جای چراغ مطالعه نیز استفاده می‌شد.

عصا و عروسک چوبی:

چوب‌های بدون استفاده اردوگاه و همچنین چوب بعضی از درختان، به کار ساخت عصاهای کنده‌کاری شده و پرنقش نگار و همچنین عروسک‌های چوبی و دیگر وسایل و اسباب‌بازی‌های چوبی می‌آمد.

شال کمری:

جوراب‌های مستعمل و پرداخت هنرمندانه روی آن‌ها به کار تهیه انواع شال کمری می‌آمد. تهیه‌ی کمربند از این جوراب‌های مستعمل، کاری هنرمندانه بود.

دمپایی:

با استفاده از ورق‌های حلبی  و قوطی‌های شیر خشک، دمپایی تهیه می‌شد. از نخ‌های بافته شده هم به عنوان مهار دمپایی استفاده می‌شد. در بعضی از موارد، برش‌هایی از چوب یا مقوا، کار کف دمپایی را انجام می‌داد.

ساخت غلتک:

با هموار و یکدست کردن تنه‌ی بریده‌ی درخت، غلتکی ساخته می‌شد که به کار هموار کردن کف اردوگاه می‌آمد.

قاشق غذاخوری:

با استفاده از پلاستیک‌ها و قرقره‌ها و جای نوار چسب بهداری، قاشق‌های ابتکاری ساخته می‌شد.

چراغ خواب:

با بهره‌گیری از لوله‌ی خودکار و انعطاف دادن آن با آتش و با سیم داغ، چراغ خواب‌های مناسبی تهیه می‌گردید.

لیف حمام:

با قلاب بافتنی ساخته شده از سیم خاردار و با استفاده از نخ‌های پتو و حوله، لیف‌های حمام مناسبی بافته می‌شد.

ساخت آنتن تلویزیون:

با مقداری سیم و ورق آلومینیوم، برای تلویزیون آسایشگاه آنتنی تقویتی ساخت می‌شد تا بتوان به شبکه‌ی سراسری سیمای جمهوری اسلامی دست یافت.

خبرگزاری فارس


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: mabikasim

برگرفته از گروه: شهدا و دفاع مقدس

مطالب مرتبط:

سطری از وصیت نامه شهدا

راز پیراهن خون‌آلود یک شهید

جوانی که گناهانش را مکتوب می‌کرد

خط مقدم، ارجح بر مرخصی!

در دانشگاه کربلا، رتبه بالاتری آورده‌ام

72 شهید برای یاری ولایت

شهید بابایی: من فخر فروشی نمی‌کنم

خوابیدن به سبک رزمنده‌ها در خط مقدم

خاطراتی از شهید احمد پاریاب

وصیت نامه یک شهید نسل سومی

جایم را در گلزار شهدا دیدم

دو درس زیبا از دو شهید

نکات خواندنی از روحیات شهید خرازی

وصیت نامه  شهید حاج حسین خرازی

خاطراتی از شهید شهریاری

چند سطری از آخرین شلیك

سربندی روی پیشانی