چگونگی پیدایش و گسترش فرقه زیدیه
فرقه زیدیه تاریخ پر فراز و نشیبی را تا امروز پشت سر نهاده است. آشنایی با این جریانات و اتفاقات میتواند در شناخت هر چه بهتر این شاخه شیعی تأثیر بسزایی داشته باشد.
پیدایش
پس از شهادت امام حسین بن علی (علیه السلام)، شیعیان به چند گروه تقسیم شدند و در حالی که بسیاری از آنان به امامت امام زین العابدین علی بن حسین (علیه السلام) اعتقاد داشتند، گروه دیگری، محمد، فرزند امام علی (علیه السلام)، مشهور به ابن حنفیه، را امام دانستند. این گروه به "کیسانیه" شهرت یافتند.
گروه سوم، شیعیانی بودند که گویا اعتقاد به امامت امام معینی نداشتند و بر آن بودند که امامت در آن گروه از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) استمرار خواهد یافت که دارای شرایط معینی باشد، از جمله آنکه بر علیه ستمگران و ظالمان خروج نماید. این گروه، پس از آنکه زید بن علی بن حسین (علیهماالسلام) در دوران هشام بن عبد الملک اموی دست به قیام زد، گرد او جمع شدند و او را امام خود دانستند و زیدیه نام گرفتند.
مرحله شکلگیری
زید بن علی بن الحسین (علیهماالسلام) در محرم سال 122 هـ.ق، در کوفه به شهادت رسید. پس از شهادت زید در سال 122 هـ.ق، فرزندش یحیی در سال 125 در خراسان قیام کرد و در همان سال به شهادت رسید. این قیام همزمان بود با آغاز فعالیت ابو مسلم و دیگر مخالفان خلافت اموی که سرانجام به پیروزی عباسیان بر امویان در سال 132 انجامید.
پس از شهادت زید و یحیی، دعوت زیدیه همراه با دیگر جریانهای معارض امویان به سوی بنی عباس گرایش یافت؛ ولی طولی نکشید که بنی عباس، که پیش از این با شعارهای فریبنده در حمایت از حقوق علویان سعی در جلب افکار عمومی داشتند، با علویان درگیر شدند و به مقتضای منافع خود به دشمنی و عناد با خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداختند.
محمد بن عبد الله بن حسن بن حسن (علیه السلام) ملقب به نفس زکیه در سال 145 و در زمان خلافت منصور (136 ـ 158) در مدینه قیام کرد. این اولین قیام و دعوت یکی از فرزندان امام حسن (علیه السلام) در چارچوب تعالیم زید بود که در عصر عباسیان اتفاق افتاد.
آغاز امامت محمد بن عبدالله به سال 127 هـ.ق بازمیگردد. در آن هنگام، امامت و خلافت او مورد قبول معتزله نیز قرار گرفت و پیوند معتزله و زیدیه بیش از گذشته مستحکم شد. محمد نفس زکیه پس از یک دوره سکوت و تقیه و پس از آنکه منصور فشار را به نحو بیسابقهای بر علویان افزایش داد، امامت و دعوت خود را در مدینه و حجاز آشکار کرد. دعوت و قیام محمد از گستردگی و پایگاه مطلوبی برخوردار بود، طوری که معتزله و حتی امام مالک، از ائمه بنامِ مذاهب سنی، نیز به محمد پیوستند و از کمک به او دریغ نکردند.
در این میان، برادران و فرزندان محمد نقشی اساسی داشتند که در رأس همه ابراهیم برادر او بود که به منطقه بصره رفت و حمایت اهواز و فارس را نیز به دست آورد و در نهایت پس از نفس زکیه به شهادت رسید.
همچنین موسی بن عبدالله به الجزیره، یحیی بن عبدالله به ری و طبرستان، و بالاخره عیسی بن عبدالله و ادریس بن عبدالله به مغرب رفتند؛ ولی در نهایت قیام محمد بن عبدالله در همان سال شکست خورد و به اتفاق جمعی از یارانش به شهادت رسید.
پس از شهادت محمد بن عبدالله، برادرش ابراهیم بن عبدالله نیز که با محمد همکاری داشت و پس از او در قیام عراق مرده بود، ناکام ماند و در همان سالِ شهادت برادرش (145 هـ.ق ) به شهادت رسید.
پس از سرکوب شدید قیام محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم، در ادامه حکومت منصور و در زمان خلافت مهدی عباسی (158 ـ 169) سیاست سرکوب علویان همچنان ادامه یافت.
حسین بن علی بن حسن بن حسن (علیه السلام) "شهید فخ" امام بعدی زیدیه بود که در سال 169 هـ.ق و در زمان خلافت هادی عباسی (169 ـ 170) در مدینه قیام کرد و به شهادت رسید. پس از شهادت حسین فخی، دعوت زیدیه تا حدودی شکل سری به خود گرفت و ثقل آن از مرکز جهان اسلام (عراق و حجاز) به دو سوی آن (دیلم و حجاز) منتقل شد.
یحیی بن عبدالله بن حسن که برادر و یار محمد بن عبدالله در قیام او بود و در قیام حسین فخی نیز نقش عمدهای داشت، پس از شکست قیام حسین در سال 170 هـ.ق به حجاز و یمن رفت و سپس به خراسان و از آنجا به ماوراء النهر مهاجرت کرد و سرانجام به دیلم و طبرستان رفت و پس از جندی با دعوت به امامتِ خود درصدد تأسیس دولتی زیدی در آن سامان برآمد. ولی هارون الرشید در سال 176 هـ.ق حرکت او را سرکوب کرد و یحیی زندانی شد و در نهایت در زندان هارون به شهادت رسید.
ادریس بن عبدالله برادر دیگر محمد بن عبدالله نیز پس از همکاری با حسین فخی و شکست قیام، به "مغرب دور" گریخت و در سال 172 پس از دعوت و بیعت قبایل آن منطقه، دولت خود را تأسیس کرد. در خصوص زندگی ادریس بن عبدالله اطلاعات روشنی در اختیار نیست، ولی مسلم است که پس از چند سال حکومت و احتمالا در سال 177 با دسیسه هارون الرشید مسموم شد و به شهادت رسید. پس از ادریس بن عبد الله، فرزندش ادریس بن ادریس متولد 175جانشین او شد. پس از وفات او در سال 214، محمد بن ادریس بن ادریس دولت ادریسیان را استمرار بخشید. از آن پس دیگر نوادگان ادریس یکی پس از دیگری در مغرب حکومت کردند؛ ولی دولت آنان حداکثر تا سال 375 دوام آورد.
سالها پس از انقراض دولت ادریسیان در مغرب، آنان در اندلس با امویان حاکم درگیر شدند و در سال 407، یکی از نوادگان ادریس به نام علی بن حمود با کنار زدن امویان بر اندلس سلطه یافت و ادریسیان از آن پس تا سال 477 با فراز و نشیبهایی بر اندلس حکومت کردند.
ابو عبدالله محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن (علیه السلام) معروف به "ابن طباطبا" ششمین امام زیدیه پس از زید بن علی (علیه السلام) است که در سال 199 در جنبشی که فرماندهیِ آن را ابو السرایا السرّی در زمان خلافت مأمون (196 ـ 218) بر عهده گرفته بود، در کوفه دعوت به خویش کرد و بیعت گرفت و برای مدتی بر کوفه مسلط شد. پس از وفات ابن طباطبا جوانی دیگر از علویان به جای او نشست و از آن پس با کمک برخی علویان که به عنوان والی به مناطق مختلف اعزام شده بودند، تا سال 200 پیآمدهای این ماجرا ادامه یافت، و از آن جمله تسلط و حکمرانی ابراهیم بن موسی بن جعفر (علیهماالسلام) بر یمن قابل توجه است. همچنین در سال 207 عبدالرحمن بن احمد بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) در منطقه عک یمن خروج کرد و با دعوت به "الرضا من آل محمد (صلی الله علیه و اله) برای خود بیعت گرفت.
مرحله تثبیت و تشکیل حکومت
قیامهای متعدد و متنوع زیدیه علیه دستگاههای اموی و عباسی در جای جای جهان اسلام تا اواسط قرن سوم هـ.ق ادامه داشت، ولی معمولا این قیامها جز در مواردی معدود که با موفقیتهای مقطعی و موقت همراه بود، در سایر موارد قرین توفیق نبود و به شکست میانجامید.
درست در همین مقطع و در نیمه نخست قرن سوم، شخصیتها و امامانی در میان زیدیه ظهور کردند که نقش بسیار مهمی در تدوین و احیای مجدد زیدیه به عنوان یک مذهب داشتند که در رأس همه آنها قاسم بن ابراهیم، مشهور به قاسم رسی (متوفای 246) و احمد بن عیسی بن زید (متوفای 247) قرار میگیرد. این شخصیتها اگر چه در مبارزات سیاسی خود موفقیتی کسب نکردند و مجبور به گوشهگیری شدند، ولی با تألیف کتابها و رسالههای متعدد و ارزشمندی به زیدیه به عنوان یک مذهب سر و سامان دادند.
شکلگیری جدید فکری در مذهب زیدیه، همزمان با پدید آمدن نقطه عطفی مهم در مبارزات سیاسی زیدیه در همین مقطع بود؛ چرا که از اواسط قرن سوم، به تدریج مبارزات سیاسی زیدیه وارد مرحله جدیدی شد و به جای شورشهای منطقهای علیه دستگاه خلافت، امامان زیدی بیشتر با قرار گرفتن در هرم قدرت و به دست گرفتن رهبری حکومتهایی در ایران و یمن مطرح شدند. این حکومتها موفقیتهای جدیدی را برای تجربه سیاسی زیدیه به ارمغان آوردند. این در حالی بود که پیش از این حکومت ادریسیان در مغرب، تنها موفقیت پایدار در تجربه سیاسی زیدیه محسوب میشد.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع:
1- مقاله "آشنایی با زیدیه"، سید علی موسوینژاد.
2- مقاله "زیدیه، از ظهور تا تأسیس حکومت"، سید علی موسوینژاد.