وقتی میخوابم چه بر سر روحم میآید؟
خواب در قرآن
در قرآن كریم خداوند میفرماید در هنگام خواب روح را قبض میكنیم البته نه به طور كامل، شاید اینها سۆالات خیلی از ما باشد: 1- آیا این قبض روح شامل تمام انواع خوابها مانند خواب نیمروزی و حتی خواب با قرصهای خواب آور هم می شود؟ 2- آیا خواب دیدن ارتباط مستقیم به روحی كه قبض شده دارد؟ 3- اگر جواب مورد 2 مثبت است چرا وقتی دوستمان را در خواب میبینیم،او ما را در همان لحظه و در همان محلی كه ما وی را در خواب دیدهایم نمیبیند؟ به عبارت روشنتر چرا خواب ما و دوستمان مثل هم نیست؟ 4- ممكن است ما در طول مدتی كه خواب هستیم چندین بار از خواب بیدار شده و دوباره به خواب برویم، آیا این بدان معنی است كه در هر بار بیدار شدن و خوابیدن روح به بدن بر میگردد و دوباره قبض روح میشویم؟
در قرآن كریم خداوند میفرماید در هنگام خواب روح را قبض میكنیم البته نه به طور كامل، شاید اینها سۆالات خیلی از ما باشد:
1- آیا این قبض روح شامل تمام انواع خوابها مانند خواب نیمروزی و حتی خواب با قرصهای خواب آور هم می شود؟
2- آیا خواب دیدن ارتباط مستقیم به روحی كه قبض شده دارد؟
3- اگر جواب مورد 2 مثبت است چرا وقتی دوستمان را در خواب میبینیم،او ما را در همان لحظه و در همان محلی كه ما وی را در خواب دیدهایم نمیبیند؟ به عبارت روشنتر چرا خواب ما و دوستمان مثل هم نیست؟
4- ممكن است ما در طول مدتی كه خواب هستیم چندین بار از خواب بیدار شده و دوباره به خواب برویم، آیا این بدان معنی است كه در هر بار بیدار شدن و خوابیدن روح به بدن بر میگردد و دوباره قبض روح میشویم؟
پاسخ به این پرسش با استفاده از آیه شریفه «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت ...» سوره زمر آیه42، بدست میآید که در هنگام خواب روحها از بدن جدا میشود و در این حالت تفاوتی بین خواب شب یا خواب نیمروزی و یا خواب با قرص و یا از سر خستگی و ... وجود ندارد چرا که:
1- انسان تركیبى است از روح و جسم، روح گوهرى است غیرمادى كه ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است.
2- به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع مىكند، و روح را به عالم ارواح مىبرد و به هنگام خواب نیز این روح را مىگیرد، اما نه آن چنان كه رابطه به كلى قطع شود، بنابر این روح نسبت به بدن داراى سه حالت است: ارتباط تام (حالت حیات و بیدارى)، ارتباط ناقص (حالت خواب)، قطع ارتباط به طور كامل (حالت مرگ).
3- خواب چهره ضعیفى از مرگ است، و مرگ نمونه كاملى از خواب!
4- خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است، مخصوصا هنگامى كه با رۆیا آنهم رۆیاهاى صادقه توأم باشد این معنى روشنتر مىشود.
5-بعضى از ارواح هنگامى كه در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعیف مىشود گاه به قطع كامل این ارتباط مىانجامد به طورى كه صاحبان آنها هرگز بیدار نمىشوند، و اما ارواح دیگر در حال خواب و بیدارى در نوساناند تا فرمان الهى فرا رسد.
6- توجه به این حقیقت كه انسان همه شب به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار مىگیرد درس عبرتى است كه اگر در آن بیندیشد براى بیدارى او كافى است.
7- تمام این امور به دست قدرت خداوند انجام مىگیرد، و اگر در آیات دیگر سخن از قبض روح به دست ملك الموت و فرشتگان مرگ آمده، به عنوان این است كه آنها فرمانبران حق و مجریان اوامر او هستند و تضادى میان این دو وجود ندارد.به هر حال این كه در پایان آیه مىفرماید: در این موضوع نشانههاى روشنى است براى كسانى كه اندیشه مىكنند منظور نشانههایى از قدرت خداوند و مساله مبداء و معاد و ضعف و ناتوانى انسان در برابر اراده او است و به این ترتیب خواب برادر مرگ است و شكل ضعیفى از آن،چرا كه رابطه روح با جسم به هنگام خواب به حد اقل مىرسد و بسیارى از پیوندهاى این دو قطع مىشود.
عیاشى از حسن بن محبوب نقل كرده و وى از عمرو بن ثابت ابى مقدام و او از پدرخود كه امام محمّد باقر صلوات اللَّه علیه فرمود كه هیچكس بخواب نمیرود مگر كه نفس او بهآسمان عروج میكند و روح او در آن میماند و میان روح و نفس او شعاعى پیدا میشود چون شعاع آفتاب پس اگر اذن الهى بقبض ارواح تعلق گیرد روح اجابت نفس میكند و اگر اذن او متعلق شود به بقاء روح، روح اجابت میكند این است معنى قوله تعالى «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها ... » و هرگاه كه نفس نایم (نفس خوابیده) ملاحظه ملكوت سماوات مینماید آنچه در خواب میبیند قابلیت تأویل و تعبیر دارد و اگر از آنچه میان آسمان و زمین است مشاهده میكند از تخیلات شیطان است و صالح تأویل نیست «إِنَّ فِی ذلِكَ»: بدرستى كه در این توفى و امساك و ارسال «لَآیاتٍ» هر آینه علامات واضحه است بر كمال قدرت و دلالات لایحه بر حشر و نشر در روز قیامت «لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ» مر گروهى را كه تفكر و تأمل نمایند در این امر و از این استنباط كنند كه مرگ مشابه خواب است و احیاء همانند بیداری. پس او سبحانه قادر بر بعث و نشور باشد! و در تورات مذكور است كه اى فرزند آدم بطریقى كه در خواب میروى بمیرى و بر طرزى كه بیدار میگردى زنده میشوی.
در حدیثى از امام باقر علیه السلام چنین مىخوانیم: اذا قمت باللیل من منامك فقل الحمد للَّه الذى رد على روحى لاحمده و اعبده: هنگامى كه در شب از خواب برمىخیزى بگو حمد خدایى را كه روح مرا به من بازگرداند، تا او را حمد و سپاس گویم و عبادت كنم.
و حدیث در این زمینه بسیار است. جالب اینكه در روایتى از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین مىخوانیم: الرۆیا ثلاثة بشرى من اللَّه و تحزین من الشیطان و الذى یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه: خواب و رۆیا سه گونه است گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان، و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود مىپروراند و آن را در خواب مىبیند.روشن است كه خوابهاى شیطانى چیزى نیست كه تعبیر داشته باشد، اما خوابهاى رحمانى كه جنبه بشارت دارد حتما باید خوابى باشد كه از حادثه مسرت بخش در آینده پرده بردارد.
بهرحال لازم است در اینجا به نظرات مختلف كه در باره حقیقت رۆیا ابراز شده به طور فشرده اشاره كنیم. در باره حقیقت رۆیا، تفسیرهاى زیادى شده است كه مىتوان آنها را به دو بخش تقسیم كرد: 1- تفسیر مادى. 2- تفسیر روحى.
مادیها مىگویند رۆیا چند علت میتواند داشته باشد:
الف- ممكن است خواب دیدن و رۆیا نتیجه مستقیم كارهاى روزانه انسان باشد، یعنى آنچه براى انسان در روزهاى گذشته روى داده به هنگام خواب در مقابل فكرش مجسم گردد.
ب- ممكن است یك سلسله آرزوهاى بر آورده نشده باعث دیدن خوابهاییشود، همانطور كه شخصى تشنه، آب در خواب مىبیند و كسى كه در انتظار سفر كردهاى است آمدن او را از سفر بخواب مىبیند.
ج- ممكن است ترس از چیزى باعث شود كه انسان خواب آن را ببیند زیرا مكرر تجربه شده است كسانى كه از دزد وحشت دارند شب خواب دزد میبینند (ضرب المثل معروف دور از شتر به خواب و خواب آشفته نبین، اشاره به همین حقیقت است).
فروید و پیروان مكتب فروید یك نوع تفسیر و تعبیر مادى دیگرى براى خواب دارند: آنها طى مقدمات مشروحى اظهار مىدارند كه: خواب و رۆیا عبارت است از ارضاى تمایلات واپس زده و سركوفتهاى كه همیشه با تغییر و تبدیلهایى براى فریب من به عرصه خودآگاهى روى مىآورند. توضیح اینكه: بعد از قبول این مسئله كه روان آدمى مشتمل بر دو بخش است بخش آگاه (آنچه به تفكرات روزانه و معلومات ارادى و اختیارات انسان ارتباط دارد) و بخش ناآگاه (آنچه در ضمیر باطن به صورت یك میل ارضا نشده پنهان گردیده است) مىگویند: بسیار مىشود امیالى كه ما داریم و به عللى نتوانستهایم آنها را ارضا كنیم و در ضمیر باطن ما جاى گرفتهاند، به هنگام خواب كه سیستم خود آگاه از كار مىافتد براى یك نوع اشباع تخیلى به مرحله خودآگاه روى مىآورند، گاهى بدون تغییر منعكس مىشوند (همانند عاشقى كه محبوب از دست رفته خود را در عالم خواب مشاهده میكند) و گاهى تغییر شكل داده و به صورتهاى مناسبى منعكس میشوند كه در این صورت نیاز به تعبیر دارند. بنابر این رۆیاها همیشه مربوط به گذشته است، و از آینده هرگز خبر نمىدهد، تنها میتوانند وسیله خوبى براى خواندن ضمیر ناآگاه باشند، و به همین جهت براى درمان بیماریهاى روانى كه متكى به كشف ضمیر ناآگاه است بسیار میشود كه از خوابهاى بیمار كمك میگیرند.
بعضى از دانشمندان غذا شناس میان خواب و رۆیا و نیازهاى غذایى بدن رابطه قائل هستند و معتقدند كه مثلا اگر انسان در
خواب ببیند از دندانش خون میچكد لابد ویتامین ث بدن او كم شده است! و اگر در خواب ببیند موى سرش سفید گشته معلوم میشود گرفتار كمبود ویتامین ب شده است!!. و اما فلاسفه روحى تفسیر دیگرى براى خوابها دارند، آنها میگویند، خواب و رۆیا بر چند قسم است:.1- خوابهاى مربوط به گذشته زندگى و امیال و آرزوها كه بخش مهمى از خوابهاى انسان را تشكیل میدهد.2- خوابهاى پریشان و نامفهوم كه معلول فعالیت توهم و خیال است (اگر چه ممكن است انگیزههاى روانى داشته باشد). 3- خوابهایى كه مربوط به آینده است و از آن گواهى مىدهد.شك نیست كه خوابهاى مربوط به زندگى گذشته و جان گرفتن و تجسم صحنههایى كه انسان در طول زندگى خود دیده است تعبیر خاصى ندارند، همچنین خوابهاى پریشان و به اصطلاح اضغاث احلام كه نتیجه افكار پریشان، و همانند افكارى است كه انسان در حال تب و هذیان پیدا میكند نیز تعبیر خاصى نسبت به مسائل آینده زندگى نمیتواند داشته باشد، اگر چه روانشناسان و روانكاوان از آنها به عنوان دریچهاى براى دست یافتن به ضمیر ناآگاه بشرى استفاده كرده و آنها را كلیدى براى درمان بیماریهاى روانى میدانند، بنا بر این تعبیر خواب آنها براى كشف اسرار روان و سرچشمه بیماریها است نه براى كشف حوادث آینده زندگى.و اما خوابهاى مربوط به آینده نیز داراى دو شعبه است، قسمتى خوابهاى صریح و روشن مىباشند كه به هیچوجه تعبیرى نمىخواهند و گاهى بدون كمترین تفاوتى با نهایت تعجب، در آینده دور یا نزدیك تحقق مىپذیرد میباشد.دوم خوابهایى است كه در عین حكایت از حوادث آینده بر اثر عوامل خاص ذهنى و روحى تغییر شكل یافته و نیازمند به تعبیر است.براى هر یك از این خوابها نمونههاى زیادى وجود دارد كه همه آنها را نمىتوان انكار كرد، نه تنها در منابع مذهبى و كتب تاریخى نمونههایى از آن ذكر شده بلكه در زندگى خصوصى خود ما یا كسانى كه میشناسیم مكرر رخ داده است به اندازهاى كه هرگز نمىتوان همه را معلول تصادف دانست. در اینجا چند نمونه از خوابهایى كه بطرز عجیبى پرده از روى حوادث آینده برداشته و از افراد مورد اعتماد شنیدهایم یادآور مىشویم.
1- یكى از علماى معروف و كاملا مورد وثوق همدان مرحوم آخوند ملا على از مرحوم آقا میرزا عبدالنبى كه از علماى بزرگ تهران بود چنین نقل مىكرد: هنگامى كه در سامرا بودم هر سال مبلغى در حدود یكصد تومان از مازندران براى من فرستاده مىشد، و به اعتبار همین موضوع قبلا كه نیاز پیدا مىكردم قرضهایى مینمودم و بهنگام وصول آن وجه، تمام بدهىهاى خود را ادا مىكردم.یك سال بمن خبر دادند كه امسال وضع محصولات بسیار بد بوده و بنا بر این وجهى فرستاده نمىشود! بسیار ناراحت شدم و با همین فكر ناراحت خوابیدم، ناگهان در خواب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را دیدم كه مرا صدا زد و گفت: فلان كس! برخیز در آن دولاب را باز كن (اشاره به دولابى كرد) و یك صد تومان در آن هست بردار. از خواب بیدار شدم چیزى نگذشت در خانه را زدند بعد از ظهر بود دیدم فرستاده مرحوم میرزاى شیرازى مرجع بزرگ تقلید شیعیان است گفت میرزا شما را مىخواهد. من تعجب كردم كه در این موقع براى چه آن مرد بزرگ مرا مىخواهد رفتم دیدم در اطاق خود نشسته، (من خواب خود را بكلى فراموش كرده بودم) ناگاه مرحوم میرزاى شیرازى به من گفت: میرزا عبدالنبى در آن دولاب را باز كن و یكصد تومان در آنجا هست بردار! بلافاصله داستان خواب به نظرم آمد و از این حادثه سخت تعجب كردم خواستم چیزى بگویم، احساس كردم او مایل نیست سخنى در این زمینه گفته شود، وجه را برداشتم و بیرون آمدم.
2- دوستى كه مورد اعتماد است نقل مىكرد نویسنده كتاب ریحانة الادب مرحوم تبریزى فرزندى داشت دست راست او ناراحت بود (شاید روماتیسم شدید داشت) به طورى كه به زحمت مىتوانست قلم به دست بگیرد، بنا شد براى معالجه به آلمان برود او مىگوید: در كشتى كه بودم خواب دیدم مادرم از دنیا رفته است، تقویم را باز كردم و جریان را با قید روز و ساعت نوشتم. چیزى نگذشت كه به ایران آمدم جمعى از بستگان به استقبال من آمدند دیدم لباس مشكى در تن دارند، تعجب كردم و جریان خواب به كلى از خاطرم رفته بود، بالآخره تدریجا به من فهماندند كه مادرم فوت كرده بلافاصله بیاد جریان خواب افتادم، تقویم را بیرون آوردم و روز فوت را سۆال كردم دیدم درست در همان روز مادرم از دنیا رفته بود!
3- نویسنده معروف اسلامى سید قطب در تفسیر خود فى ظلال القرآن ذیل آیات مربوط به سوره یوسف چنین مىنویسد: اگر من تمام آنچه در باره رۆیا گفتهاید انكار كنم هیچگاه نمىتوانم جریانى را كه براى خودم هنگامى كه در آمریكا بودم واقع شد انكار نمایم، در آنجا من در خواب دیدم كه خواهر زادهام خون چشمانش را فرا گرفته بود و قادر به دیدن نیست (خواهرزادهام با سایر اعضاى خانوادهام در مصر بودند) من از این جریان متوحش شدم، فوراً نامهاى براى خانوادهام به مصر نوشتم و مخصوصا از وضع چشم خواهر زادهام سۆال كردم، چیزى نگذشت كه جواب نامه بدستم رسید نوشته بودند كه چشم او مبتلا به خونریزى داخلى شده و قادر به دیدن نیست و هم اكنون مشغول معالجه است. قابل توجه اینكه خونریزی داخلى چشم او طورى بود كه در مشاهده معمولى قابل رۆیت نبود و تنها با وسائل پزشكى دیدن آن میسر بود ولى به هر حال از بینایى چشم محروم گشته بود، من حتى این خونریزى درونى را در خواب به شكل آشكار دیدم!.
خوابهایى كه پرده از روى اسرارى برداشته و حقایقى مربوط به آینده و یا حقایق پنهانى مربوط به حال را كشف كرده بیش از آن است كه حتى افراد دیر باور بتوانند انگشت انكار روى همه آنها بگذارند، و یا آنها را حمل بر تصادف كنند. با تحقیق از دوستان نزدیك خود غالبا مىتوانید به نمونههایى از این خوابها دست یابید، اینگونه خوابها از طریق تفسیر مادى رۆیا هرگز قابل تعبیر نیستند و تنها با تفسیر فلاسفه روحى، و اعتقاد به استقلال روح مىتوان آنها را تفسیر كرد، بنا بر این از مجموع آنها به عنوان شاهدى براى استقلال روح مىتوان استفاده كرد. این نکته را هم باید تصریح کرد که خواب دیدن ربط به روح خواب بیننده دارد نه كسی كه در خواب رۆیت شده و لزومی ندارد که همزمان خواب بیننده و خواب دیده شده همدیگر را خواب ببینند. و نیز در هر بار خواب رفتن این قبض خفیف روح، اتفاق میافتد اگر چه در روز بارها به خواب رفته باشید و یا خیلی سریع از خواب بیدار شده باشید.
شبكه تخصصی قرآن تبیان
منبع: پرسمان
برای مطالعه بیشتر به تفاسیر زیر مراجعه شود:
تفسیر نمونه ،آیه الله مکارم شیرازی ، ج9تفسیر
المیزان ،علامه طباطبایی ، ذیل آیه شریفه
تفسیر روان جاوید ،آیه الله ثقفی ج4ص501
تفسیر منهج الصادقین ،ج8ص107
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، كد: 1/100105808)