رضایت از زندگی

تکامل معنوی، تقرّب به خدا و حیات وصف ناپذیر و جاویدان اخروی، عالی ترین هدف انسان در حیات خویش است که البته باید آن را به دست آورد. مهم این است که دنیا تنها بستر تحقّق این هدف است و جز آن، هیچ راهی برای رسیدن به آن هدف عالی، وجود ندارد و در این میان «زندگی»، همه آن چیزی است که ما از دنیا در اختیار داریم و اساساً حیات اخروی، جز با کنش ها و واکنش های ما در پهنه پر پیچ و خم، و پر راز و رمز زندگی شکل نمی گیرد. از این رو دنیا و زندگی در آن، بسی مهم تر از آن است که در اذهان عمومی وجود دارد.
رضایت از زندگی ، دست یافتنی است اگر راه آن را بدانیم .بی گمان، موفقیت در زندگی در گرو داشتن «سواد زندگی» و «مهارت های زندگی» است. بسیاری از ناکامی های زندگی، به دلیل برخوردار نبودن از دانش و مهارت های لازم برای زندگی است. کسانی که از این دانش و مهارت برخوردارند، می توانند برای رسیدن به آن هدف متعالی، امیدوار باشند.
با توجه به اهمیتی که این موضوع در حیات انسانی دارد، مورد توجّه ویژه دین بوده است. دقت در معارف دین، نشان می دهد که متون دینی (قرآن و حدیث) آموزه های گره گشا و کارآمد فراوانی در این قلمرو دارند.
زندگی، در اندیشه دینی، مزرعه آخرت و خاستگاه رسیدن به کمال اخروی است. گروهی به غلط، دین را «زندگی ستیز» می دانند و گروهی به اشتباه، «زندگی پرست» می شوند و ممکن است آنانی که از تفکر زندگی ستیزی جدا می شوند، به دامان زندگی پرستی در افتند. دین نه زندگی ستیز است و نه زندگی پرست؛ بلکه دین، زندگی را بستر تکامل و مقدمه آخرت می داند. زندگی موفق، زندگی ای است که توأم با رضایت و خرسندی باشد.
اگر زندگی، بستر تکامل است، رضایتمندی هم شرط موفقیت در زندگی است. کسانی می توانند به تکامل بیندیشند که با زندگی خود، مشکل نداشته باشند. میان «مشکل داشتن در زندگی» با «مشکل داشتن با زندگی» تفاوت وجود دارد. همه انسان ها در زندگی مشکل دارند؛ اما انسان موفق، کسی است که با زندگی اش مشکل نداشته باشد و این یعنی رضامندی از زندگی. برای رسیدن به موفقیت باید به رضامندی رسید و کسب رضایتمندی، مهارت خاصّ خود را می طلبد بدون مهارت، نمی توان به رضامندی دست یافت.
هر چند زندگی مقدمه آخرت است، اما همین مقدمه، چون بنیان تکامل است، حساس و سرنوشت ساز است. زندگی را نباید دست کم گرفت و ساده انگاشت. زندگی پرستی مطرود است؛ اما بی خیالی و بی برنامگی در زندگی نیز مطرود است. زندگی، پیچیده و پر رمز و راز است لذا برای موفقیت در زندگی باید «مهارت زندگی کردن» را آموخت. راز بسیاری از ناکامی ها، ناکامی در مهارت های زندگی است. کسانی که مهارت زندگی کردن را نمی دانند، از زندگی خود نالان و ناراضی اند.
دین آموزه های فراوانی در حوزه مهارت های زندگی دارد؛ آموزه هایی که یا دیده نشدند و یا به درستی فهم نشدند. به جهت جایگاه مهمی که رضایتمندی از زندگی در تکامل معنوی دارد، اولیای دین آموزه های فراوانی را به پیروان خود آموخته اند. پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) در کنار تعالیم قدسی و ملکوتی خود، مهارت های زندگی را به پیروان خود و حتی کسانی همانند امام علی (علیه السلام)، ابوذر غفاری و دیگران می آموزد. امام علی (علیه السلام) نیز مهارت های زندگی را به یاران خود می آموختند. از بقیه معصومین (علیهم السلام) نیز همین مسئله روایت شده است. حتی فراتر از این، در این کتاب خواهید دید که قرآن کریم نیز در این زمینه آموزه های مهمی دارد. بنابراین یکی از دغدغه های دین رضایتمندی از زندگی و یکی از رسالت های آن آموزش مهارت های زندگی کردن به پیروان خویش است.
بحث های مهارت های زندگی وشیوه های رضایتمندی رونق زیادی در جامعه یافته و کتاب های فراوانی از روان شناسان غربی ترجمه شده و روانه ی بازار گشته است، هرچند برخی آموزه های آنان همان چیزهایی است که صدها سال قبل معصومین نقل کرده اند، اما برخی نیز هیچ گونه تناسبی با دین و فرهنگ ما ندارد.بدیهی است که اگر مهارت های زندگی از پایگاه دین بیان شود هم تأثیر بیشتری در مردم خواهد داشت هم اعتماد بیشتری به آن است.
این اثر در سه بخش به بررسی باورهای رضایتمندی ، زمینه های رضایتمندی و مهارت های مقابله با فشارهای روانی می پردازد.این اثر نگارشی کاربردی و غیرتخصصی و برای استفاده ی عموم است که آیات و روایات بسیار زیبا به شکلی مرتب و مرتبط در ضمن هر بحث آورده شده است.
توضیح مختصر مطالب ذکر شده در کتاب حاضر به قرار ذیل می باشد:
بخش اول : باورهای رضایتمندی
بخش اول کتاب به باورهایی اختصاص دارد که در رضایتمندی افراد موثرند. فصل اول نقش شناخت و باورها را در تصحیح انتظارات و احساسات تبیین می کند و فصول بعدی شناخت لازم در ابعاد مختلف زندگی را مورد بررسی قرار داده اند. فصل دوم به این می پردازد که این جا دنیا است نه بهشت و نباید از دنیا انتظار بهشت داشت. فصل سوم به این حقیقت می پردازد که دنیا راحت خانه نیست بلکه آمیخته با دشواری ها و کش و قوس ها است و نقش این شناخت را در رضایتمندی بررسی می کند. فصل چهارم به مساله مهم معنای زندگی و نقش آن در پویایی زندگی می پردازد و بر شناخت معنای صحیح زندگی تأکید می کند. فصل پنجم مساله رزق و قوانین آن را مطرح و نقش شناخت صحیح قوانین را در آسایش روانی تبیین می کند. فصل ششم به موضوع آرزو در زندگی می پردازد و نقش مدیریت آرزو را در رضایتمندی روشن می سازد فصل هفتم موضوع دلبستگی به دنیا و تأثیر آن در افزایش فشار روانی را تبیین کرده و نقش شناخت صحیح دنیا در دلبسته نشدن به آن را بررسی و تأثیر قطع دل بستگی را در افزایش آرامش و رضایتمندی از زندگی تبیین می کند. فصل هشتم مساله مهم مقایسه کردن زندگی را به بحث گذاشته و با طرح مقایسه های مثبت و منفی، بر نقش نوع شناخت در چگونگی مقایسه تأکید می ورزد. و بالاخره در فصل نهم بر این حقیقت تأکید می کند که نارضایتی از زندگی معلول سخت گرفتن زندگی است نه سخت بودن آن.
بخش دوم:زمینه های رضایتمندی
گذشته از مهارت های شناختی، زمینه ها و امکاناتی نیز برای رضایمندی لازم است که در بخش دوم با عنوان "زمینه های رضایتمندی"به آن ها پرداخته شده است. فصل اوّل به امکانات خوشبختی اختصاص دارد که در آن به نقش اموری همچون: کار، هنر تدبیر، خانه و وسیله نقلیه در رضایتمندی می پردازد. فصل دوم به بسترهای شادکامی پرداخته و به بررسی نقش: امنیت، سلامت، خواب و شوخ طبعی در شادمانی اختصاص دارد، و سرانجام، فصل سوم، به موضوع انس و نیاز بشر به آن پرداخته و انس را در سه قلمرو دوستان، خانواده و خدا به بحث گذاشته است.
بخش سوم:مهارت های مقابله با فشارهای روانی
فصل مهمی از زندگی را سختی ها و گرفتاری های آن تشکیل می دهد که یک واقعیت انکارناپذیر است. در بخش سوم با عنوان مهارت های مقابله با فشارهای روانی به آن پرداخته شده است. شرط گذر سالم از دوران ناخوشایند، برخورداری از مهارت های خاص آن است که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است. فصل اول به ضرورت برخورداری از مهارت مقابله با تنیدگی می پردازد. فصل دوم به واقعیت سختی ها می پردازد و نقش شناخت واقعیت ها را در مهار سختی ها را تبیین می کند. این واقعیت ها در چهار موضوع دنیا، سختی ها، معنای سختی ها و مثبت ها مورد بحث قرار گرفته اند. از این رو فصل دوم به دنیاشناسی پرداخته و آن دسته از واقعیت ها را که در مهار تنیدگی نقش دارند، طرح نموده است. فصل سوم به تفسیر و ارزیابی ما از حوادث اختصاص دارد و نقش آن را در کنترل موقعیت های ناخوشایند تبیین کرده است. فصل چهارم به چیستی منشأ حوادث پرداخته و نقش اسناد (نسبت دادن) امور به خداوند را در کاهش فشار روانی بررسی می کند. فصل پنجم به تبیین معناداری سختی ها و نقش آن در کاهش فشار روانی پرداخته و از اموری چون: آزمون تکامل، تطهیر گناه و ترفیع درجه به عنوان معنای بلاها نام برده است. فصل ششم به بررسی نکات مثبت زندگی حین بلاها پرداخته و پس از تبیین نقش توجّه به آن ها در کاهش فشار روانی، از اموری همچون: تجربه های خوشایند گذشته، آینده خوشایند، نعمت های حال و پاداش تحمل به عنوان نکات مثبت و امید بخش یاد شده اند. فصل هفتم به قدرتمند شدن در برابر حوادث و نقش آن در کاهش فشار روانی اختصاص دارد و مولّفه های قدرت و عوامل اقتدار را بر شمرده است. فصل هشتم، لذت جویی را عامل افزایش فشار روانی دانسته و از تعدیل لذت جویی به عنوان راهی برای کاهش فشار روانی یاد کرده و نقش زهد و یاد مرگ را در تعدیل، بررسی نموده است. و بالاخره فصل نهم به بیان شیوه های کوچک سازی سختی ها با توجّه به واقعیت ها پرداخته و از: یادآوری سختی های بزرگ تر، توزیع تنیدگی بر گذر زمان به عنوان عوامل کوچک نمودن و قابل تحمل نمودن بلاها نام برده است.
مشخصات کتاب
نویسنده:عباس پسندیده
ناشر:دارالحدیث
تنظیم و فرآوری:م.تجریشی