تبیان، دستیار زندگی
در آن برهه ، علما از جمله آیت الله سید علی طباطبایی ، (پدر آیت الله مجاهد) و شیخ جعفر كاشف الغطاء نیز به دعوت حكومت ایران پاسخ مساعد دادند و با نوشتن رساله های جهادیه و ترغیب مردم به جنگ با نیروهای روسیه ، حیاتی تازه به قوای ایران بخشیدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیدمحمد طباطبایی(٢)

در آن برهه ، علما از جمله آیت الله سید علی طباطبایی ، (پدر آیت الله مجاهد) و شیخ جعفر كاشف الغطاء نیز به دعوت حكومت ایران پاسخ مساعد دادند و با نوشتن رساله های جهادیه و ترغیب مردم به جنگ با نیروهای روسیه ، حیاتی تازه به قوای ایران بخشیدند.

در ادامه مقاله قبل اینک توجه شما را به قسمت دوم آن جلب می نماییم.

زعامت

آیه الله سید محمد طباطبایی سال 1232 ق . در پی وفات پدر بزرگوارش به كربلا بازگشت در حالی كه غم از دست دادن پدری كه سالها در جوار افاضه اش بالیده بود بر دلش سنگینی می كرد.

پس از گذشت روزها رفته رفته گذشت زمان بر داغ از دست دادن پدر مرهم می نهاد و نیازها و مسائل زمان كه از سوی مردم ابراز می شد وی را به بازگشت به فعالیت و قبول مسوولیتهای جدید وادار می كرد.

پس از چندی به كاظمین شهر امام كاظم علیه السلام و امام جواد علیه السلام مهاجرت كرد و در آن شهر مقدس اقامت كرد. در حالی كه مقام مرجعیت جهان تشیع را بر عهده داشت .

عزم جهاد

در دوران زعامت آیت الله سید محمد طباطبایی دوره دوم جنگ ایران و روسیه آغاز گردید و روحانیت به زعامت آن فقیه گرانقدر در آن نقش موثر به عهده داشت و به همین سبب نیز ایشان به آیت الله مجاهد شهرت یافت .

دوران سلطنت فتحعلی شاه كه بخشی از آن معاصر با زندگانی آیت الله مجاهد بود یكی از حساس ترین و بحرانی ترین مراحل تاریخ ایران و جهان محسوب می شود. در آن زمان در میان دولتهای قدرتمند جهان رقابت شدیدی در دست یابی به مناطق آسیا و آفریقا شروع شده بود این سیاست از سوی دول قدرتمند «سیاست مستعمرانی» نام گرفته بود. نقش ایران در آسیا به موجب رابطه با اهمیتی كه با هند زرخیز داشت از اهمیت خاصی برخوردار بود و از این رو ایران در آغاز عصر سیاست استعماری در میدان رقابت قدرتهای استعماری قرار داشت .

پس از جنگهای دوره اول ایران و روسیه و شكست ایران در سال 1228 ق . پیمان متاركه جنگ موسوم به عهدنامه گلستان بین ایران و روسیه به امضا رسید و به موجب آن ، دربند، باكو، شیروان ، قراباغ و قسمتی از خاك ایران جدا و به روسیه ملحق شد و دولت ایران از هر گونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان و مینگرلی و آبخازی صرف نظر كرد.

اما در اثر تعیین نشدن خط مرزی بین دو كشور، بار دیگر از سوی روسها اختلافات بروز كرد و مساعی عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه ، كه از آغاز جنگهای دوره اول در آذربایجان فرماندهی جنگ را بر عهده داشت ، نیز برای تعیین مرز به جایی نرسید. مذاكرات در این باره بی نتیجه بود و قوای روسیه در اثنای جنگ ایران و عثمانی (1236 - 1238 ق ) به فرماندهی ژنرال برمولف از فرصت استفاده كرده ، قطعه هایی از خاك ایران را در بالغ لووگوگجای تصرف كردند. اما از آنجا كه روسیه به جنگ با فرانسه مشغول بود تحركات شدیدی از سوی روسها صورت نمی گرفت و صلح سیزده ساله ای (از عهدنامه گلستان تا آغاز جنگهای دوره دوم ) بین ایران و روسیه به وجود آمد. در طی این سالها فتحعلی شاه بارها سعی كرده بود از طریق مسالمت آمیز مناطق اشغالی ایران را باز پس بگیرد اما دولت مقتدر زورگوی روسیه از این امر خودداری می كرد. در سال 1241 اخبار ناگواری تهران را برآشفت . روسها محصولات زراعت كاران اهالی مناطق اشغال شده را به اجبار از آنان می گرفت . روسها مسلمانان را مجبور می كردند كه كودكان خود را به مدارس مسیحی بفرستند. آنان به مساجد و قرآن اهانت می كردند و اهالی مسلمان را از هر جهت در تنگنا قرار داده بودند.

اهالی مناطق اشغالی با ارسال نامه ای به مرجع دینی زمان آیت الله سید محمد مجاهد وضع خود را تشریح كرده و از او می خواستند كه فكری به حال آنها بكند.

از سوی دیگر عباس میرزا توسط برخی از نزدیكان خود آیت الله مجاهد را از وضعیت موجود مطلع كرد و از وی استمداد نمود.هدف عباس ‍ میرزا از این كار جلب نظر مرجعیت شیعه و آنگاه وادار كردن شاه به مقابله با تجاوزات و تعدیات قوای روس بود. همان گونه كه شاه و ولیعهدش در جنگ دوره اول نیز از علما استمداد كردند.

در آن برهه ، علما از جمله آیت الله سید علی طباطبایی ، (پدر آیت الله مجاهد) و شیخ جعفر كاشف الغطاء نیز به دعوت حكومت ایران پاسخ مساعد دادند و با نوشتن رساله های جهادیه و ترغیب مردم به جنگ با نیروهای روسیه ، حیاتی تازه به قوای ایران بخشیدند. در آن حال نیز چشم امید وطن دوستان و دین خواهان به كاظمین دوخته شده بود. در چنین موقعیتی آیت الله مجاهد دیگر علما را از وقایع مطلع كرد و همه در صدور فتوای جهاد علیه روسیه متفق شدند.

پس از آن وی با ارسال نامه هایی به فتحعلی شاه از او خواست تا جلو ظلم و تعدی قوای روس را بگیرد، كه اگر او این كار را نكند خود برای آن قیام خواهد كرد.

شاه به موجب نفوذ شخصیت مذهبی و وجهه مردمی آیت الله مجاهد كه حتی تاج و تخت او را تحت الشعاع خود قرار می داد مجبور به پذیرفتن نبرد شد. او دو راه در پیش روی خود می دید، رویارویی با ملت یا جنگ با روسیه.

پس از صدور فتوای جهاد آیت الله مجاهد به همراه جمعی از علما و طلاب به ایران مهاجرت كرد و در تهران علما را به پایتخت دعوت نمود. به دنبال این دعوت علما در تهران گرد آمدند و در جنگ با روسیه متفق گردیدند. حضور روحانیت به رهبری آیت الله مجاهد شور و جنبش همگانی و زایدالوصفی را در ایران موجب گشته و نیروهای عظیم مردمی را از سراسر ایران گردآورده بود.

پس از آمادگی و اعزام نیروها آیت الله مجاهد و جمعی از علما از جمله آیت الله محمد جعفر استر آبادی ، ملا محمد تقی برغانی ، میرزا عبدالوهاب قزوینی ، ملا احمد نراقی ، سید نصرالله استر آبادی ، سید محمد قزوینی ، سید عزیزالله مجتهد طالشی و آخوند ملا محمد مامقانی به تبریز مهاجرت كردند.

جنگهای دوره دوم ایران و روسیه بدون اعلان رسمی شروع شد. در عوض ‍ نیروهای ایران در سه هفته موفق شدند اغلب نقاطی را كه به موجب عهدنامه گلستان به روسیه تسلیم شده بود به كمك اهالی محل باز پس ‍ بگیرند.

اما فتحعلی شاه كه در آن هنگام در چمن سلطانیه (مركز فرماندهی نیروهای ایران در نزدیكی تبریز) اردو زده بود با عجله تصمیم گرفت از فتوحاتی كه نصیبش شده بود، استفاده كرده ، هر چه زودتر با روسها صلح كند ولی سفیر ویژه وی حتی موفق به ورود به خاك روسیه از مرز قفقاز نشد و پس از چند ماه سرگردانی در كشور عثمانی و لهستان ، و تقاضای میانجیگری از اتریش و لهستان بدون نتیجه به ایران بازگشت . مشكل اصلی و عمده ای كه در این زمان وجود داشت این بود كه فتحعلی شاه به دلیل بی كفایتی و دون همتی قصد جنگیدن نداشت .

ادامه دارد...


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

تهیه و تنظیم: سید صدرالدین مرتجی-گروه حوزه علمیه تبیان