تبیان، دستیار زندگی
آزمایشات الهى براى علم پیدا كردن خداوند نیست، بلكه براى آن است كه بسترى ایجاد شود و از انسان عملى سرزند تا كیفر و پاداش بر مبناى عمل باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه در امتحانات الهی سربلند شویم؟


امیر مۆمنان در سخنان كوتاه خود یادآور مى شود كه، هرگز نباید ازخدا خواست تا ما را به امتحان نبرد; زیرا جهان آفرینش، جهان آزمون است. بلكه باید از خدا خواست كه ما را دچار امتحان هایى نسازد كه از عهده آن برنیاییم. آن گاه امام انگیزه آزمایش الهى را به این شكل بیان مى كند: هدف آشكار ساختن صفات خوب و بدى است كه به انسان شخصیت مى بخشد; مثلاً در برخى از مردم حساسیت هاى خاصى نسبت به بعضى از حوادث است و در افرادى زمینه ناراحتى به برخى از مسائل مانند داشتن دختر و كمبود مال نهفته است; در حالى كه در برخى دیگر نه تنها چنین زمینه اى وجود ندارد; بلكه یك نوع رضایتمندى و خرسندى به تقدیرهاى الهى است. هرگاه این دو گروه به آزمون برده نشوند، این زمینه ها آشكار نمى شود و توان ها به فعلیت تبدیل نمى شود; در نتیجه گروهى از همین مسیر، تربیت كامل انسانى پیدا نمى كنند.


امتحان

یكی از اهداف آفرینش انسان امتحان او است: قرآن می فرماید:«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا

; ما انسان را از نطفه‏اى اندر آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم و وى را شنوا و بینا گردانیدیم.

ما راه را بدو نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار. »(انسان , آیه ی 2 - 3)

هم چنین فرموده است :«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ; همان كه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید كه كدامتان نیكوكارترید .» (ملك, آیه ی 2)

حتی آفرینش دیگر اجزا و پدیده های جهان را نیز به انگیزه ی آزمایش انسان می داند:«وَهُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ; و او همان است كه آسمان‏ها و زمین را در حالى كه تخت (سلطنت) او بر آب بود در شش روز (در مدتى مساوى با شش روز روشن یا شش شبانه‏روز یا شش دوران) بیافرید تا شما را بیازماید كه كدام یك نیكوكارترید. » (هود, آیه 7 و نیز ر.ك: كهف, آیه 7; انبیائ, آیه 35; تغابن, آیه 15; محمد, آیه 5; اعراف, آیه 163; انفال, آیه 7; عنكبوت, آیه 3)

خدا كه از همه چیز آگاه است، چرا انسان‏ها را امتحان‏ و آزمایش مى‏كند؟

آزمایش كردن انسان براى فهمیدن است؛ ولى آزمایش كردن خدا براى فهمیدن نیست؛ بلكه براى آن است كه از انسان عملى سر زند و پاداش و كیفر بر اساس آن عمل باشد.

مثلا خدا مى‏داند كه فلان شخص در برابر حوادث تلخ و شیرین چه برخوردى خواهد كرد؛ امّا نباید بر اساس این دانش به آن شخص اجر و پاداش دهد. همان‏گونه كه ما مى‏دانیم فلان خیاط مى‏تواند بدوزد و یا فلان بنّا مى‏تواند بسازد؛ امّا هرگز بر اساس این علم به او مزد نمى‏دهیم، بلكه باید از او كارى سر زند تا استحقاق پاداش داشته باشد.

یا معلّم مى‏ داند كه فلان دانش ‏آموز اهل درس خواندن نیست، ولى نمى ‏تواند قبل از امتحان او را مردود قلمداد كند. حضرت على (علیه السلام) مى ‏فرماید: آزمایشات الهى براى علم پیدا كردن خداوند نیست، بلكه براى آن است كه بسترى ایجاد شود و از انسان عملى سرزند تا كیفر و پاداش بر مبناى عمل باشد.

توجه به پاداش‏هاى صبر و مقاومت در مقابل مشكلات. «و بشّر الصابرین ... اولئك علیهم صلوات من ربّهم»

ابزار امتحان الهى؛ نعمت‏ها، نقمت‏ها، حوادث و صحنه‏هاى تلخ و شیرین در طول زندگى است. « وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ تُرْجَعُونَ » (انبیاء، 35)

آری اگر امتحان‏ها نباشد، انسان شناخته نمى ‏شود. صبر انسان، در برابر حوادث شناخته مى‏ شود. رضا و تسلیم انسان، در برابر حوادث تلخ شناخته مى‏ شود. قناعت و زهد انسان، به هنگام كمبودها روشن مى‏ شود. تقوى، حلم و ایثار انسان، در امتحان‏ها معلوم مى ‏شود.

امیر مۆمنان در سخنان كوتاه خود یادآور مى شود كه، هرگز نباید ازخدا خواست تا ما را به امتحان نبرد; زیرا جهان آفرینش، جهان آزمون است. بلكه باید از خدا خواست كه ما را دچار امتحان هایى نسازد كه از عهده آن برنیاییم. آن گاه امام انگیزه آزمایش الهى را به این شكل بیان مى كند: هدف آشكار ساختن صفات خوب و بدى است كه به انسان شخصیت مى بخشد; مثلاً در برخى از مردم حساسیت هاى خاصى نسبت به بعضى از حوادث است و در افرادى زمینه ناراحتى به برخى از مسائل مانند داشتن دختر و كمبود مال نهفته است; در حالى كه در برخى دیگر نه تنها چنین زمینه اى وجود ندارد; بلكه یك نوع رضایتمندى و خرسندى به تقدیرهاى الهى است. هرگاه این دو گروه به آزمون برده نشوند، این زمینه ها آشكار نمى شود و توان ها به فعلیت تبدیل نمى شود; در نتیجه گروهى از همین مسیر، تربیت كامل انسانى پیدا نمى كنند. (نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 93)

اگر امتحان‏ها نباشد، انسان شناخته نمى ‏شود. صبر انسان، در برابر حوادث شناخته مى‏ شود. رضا و تسلیم انسان، در برابر حوادث تلخ شناخته مى‏ شود. قناعت و زهد انسان، به هنگام كمبودها روشن مى‏ شود. تقوى، حلم و ایثار انسان، در امتحان‏ها معلوم مى ‏شود

چه كنیم كه در امتحان الهى پیروز و سربلند شویم؟

1 ـ استمداد و تضرّع به درگاه خداوند.

2 ـ توجه به پاداش‏هاى صبر و مقاومت در مقابل مشكلات. « وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ... أُولَـئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ » (بقره، 155 و 157)

3 ـ توجه به گذرا بودن تلخى‏ها و شیرینى‏ها.

4 ـ توجه به تاریخ و سرنوشت سعادت آفرین كسانى كه در امتحان پیروز شده‏اند و سرنوشت تلخ كسانى كه در امتحانات الهى مردود شده‏اند.

5 ـ توجه به وعده‏هاى الهى در مورد یارى و گره‏گشایى از كسانى كه در مشكلات ،خود را نبازند. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» (شرح، 6)

6 ـ توجه به امدادهاى الهى در زندگى و وفاكردن خداوند نسبت به وعده‏هاى خود. «وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ» (شرح، 4) ، «إِنَّا كَفَیْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِینَ» (حجر، 95)

7 ـ توجه به آثار و فواید مثبتى كه این تلخى‏ها دارد. از قبیل؛ بیدارى وجدان، رشد علمى و تلاش و پژوهش براى پیداكردن راه حل، شناخت دوست و دشمن، شناخت ظرفیت‏ها و استعدادهاى خود و دیگران.

 آمنه اسفندیاری       

بخش قرآن تبیان      


منابع:

نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 93

پرسش و پاسخ هاى قرآنى (ج‏1) ـ محسن قرائتی

سایت پرسشگران

سایت پرسمان

سایت رهیاب نیوز