تبیان، دستیار زندگی
احساس گناه ظلمی است که با خود می کنیم ، بهایی است که برای عدم برخورد صادقانه توام با مهر و محبت ، با واقعیتِ زندگی خود می پردازیم .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رهایی از یک حس آزار دهنده


احساس گناه ظلمی است که با خود می کنیم ، بهایی است که برای عدم برخورد صادقانه توام با مهر و محبت ، با واقعیتِ زندگی خود می پردازیم .


پرخوری

احساس گناه خشمی است که متوجه خود ماست . به خاطر کاری که باید می کردیم ، یا نباید می کردیم . گاهی برخود خشم می گیریم و این خشم به مرور زمان روی هم انباشته می شود .

ترس از راه می رسد . نگران می شویم که مطابق انتظاری که از خود داریم ظاهر نشویم . از ناکام شدن می ترسیم ، از خشم خود می ترسیم . از اشخاص ، از موقعیتها و از فعالیتهای جدید پرهیز می کنیم . و بعد احساس گناه می کنیم که چرا در حق خود کار بیشتری صورت نمی دهیم .

بعضی ها تحت تاثیر احساس گناه ، قدرت حرکت خود را از دست می دهند و از بیم آنکه مبادا موفق نشوند و احساس حقارت کنند به سیاه و سفید دست نمی زنند .

این دور انرژی منفی – از ما به خود ما – می تواند اثرات مخربی داشته باشد . روابط را مسموم می کند ، مانع رشد می شود و پیشرفت را با دشواری روبرو می سازد ؛ رنج می دهد و آسیب می زند ، نه تنها احساسی از بی ارزش بودن ، بلکه احساسی از تنفر از خویشتن ایجاد می کند ..

برای توضیح بیشتر اجازه بدهید مثالی بزنیم : فرض کنیم که رژیم غذایی داریم ،می خواهیم وزن کم کنیم . کیک شکلاتی جزو برنامه غذایی ما نیست . اما کیک را می خوریم و احساس گناه می کنیم .اما خوردن کیک کدام یک از تصاویر ذهنی یا باورهای ما را مخدوش کرده است ؟

« من آدم خوبی هستم و آدمهای خوب مواظب سلامتی خود هستند ، روی قول و قرار با خود پایبند باقی می مانند ، اراده دارند و تنها چیزهایی را می خورند که برایشان خوب باشد . برنامه های زندگی خود را به مرحله اجرا می گذارند ، به هدفهای خود جامه عمل می پوشانند ، سرمشق خوبی برای دیگران می شوند و از عزیزانشان مراقبت می کنند .» اینها و چیزهایی شبیه اینها .

این ها کارهایی است که خوبها می کنند ، اما ما چه کردیم ؟ در برخورد با اعمال تقصیر کارانه خود میل به بزرگنمایی و مبالغه داریم . مرتب ، منفی و منفی و منفی برخورد می کنیم . از خود بد و باز هم بد می گوئیم و رفتارمان را آبروریزی تلقی می کنیم . احتمالا چیزی نظیر این عبارت :

« دارم به اندازه یک کامیون بزرگ می شوم و با این حال دست از خوردن غذاهای چاق کننده برنمی داریم . بعد از این همه شام مفصلی که خوردم کیک خامه ای را هم نوش جان کردم . برخلاف همه راهنمایی های درون خود رفتار کردم ، پیمانی را که با خود بسته بودم شکستم ، عهد کرده بودم که از خوردن غذاهای چاق کننده پرهیز کنم ، اما نکردم . من بی اراده هستم . با خوردن غذاهای پرکالری به بدنم آسیب زدم . نمی توانم به برنامه هایم جامه عمل بپوشانم ، هرگز عهدی را که با خود می بندم رعایت نمی کنم .

تصویر پیشینی که از خود داشتیم با تکرار اعمال و رفتار نکوهش پذیر ما مخدوش گردید . می پرسید چه باید کرد ؟ دقت کنید : « من آدم خوبی هستم ...» و بعد :« و وقتی که نیستم ، احساس گناه می کنم .» با احساس گناه می خواهیم به خود ثابت کنیم که هنوز آدم خوبی هستیم .

احساس گناه ، به ما اجازه تکرار اشتباه را می دهد . وقتی تاوان کار خود را پرداخت می کنیم مجاز می شویم تا زمانی که حاضر به پرداخت جریمه و تاوان باشیم ، رفتار اشتباه خود را تکرار کنیم .

اما این جریمه که می پردازیم چیست ؟ احساس گناه بیشتر

راستی کسی که درباره کارهای بد خود احساس گناه می کند ، چگونه آدمی است ؟البته آدم خوبیست . آدمهای بد از انجام کارهای بد خود لذت می برند ، آدمهای بد وقتی کار بد می کنند بسیار خوشحال می شوند .

اما برای اینکه ثابت کنیم آدم خوبی هستیم ، خود را با احساس گناه کردن مجازات می کنیم تا در تصویر ذهنی خود هم چنان شخصیت خوبی که از خود سراغ داریم باقی بمانیم . با احساس گناه کردن به خود  می گوئیم « من این بار این کار را کردم ، اما دیگر این کار را تکرار نخواهم کرد . ببین از این کار چقدر ناراحت هستم . دیگر نمی خواهم این ناراحتیم را تکرار کنم . بنابراین با خود عهد می بندم که این رفتارم دیگر تکرار نشود .»

آیا منظور این است که ما خوب نیستیم ؟ نه به هیچ وجه اشکالی در این بخش وجود ندارد . اشکال با « ... و آدمهای خوب ...» شروع می شود . آیا آدمهای خوب همیشه و تنها و منحصرا این کار را می کنند . البته که نه .آیا آدمهای خوب هم در مواقعی مراقب خود نیستند ، آیا آنها هم در مواقعی به جسم خود نمی رسند ؟ بله . البته . آیا آدمهای خوب هم در مواقعی . با خود نقض پیمان می کنند ؟ بله می کنند . آیا آدمهای خوب هم در مواقعی بی ارده هستند ؟ بله حتما . آیا آنها همیشه غذایی که برای سلامتی انسان خوب است می خورند ؟ البته که نه . آیا همیشه به هدفهایشان می رسند ؟ بی معنی است . آیا همیشه برای دیگران اسوه و نمونه هستند ؟ البته که نه . واقعیت این است که آدمهای خوب البته این کارهای خوب را انجام می دهند ،اما گاهی اوقات هم انجام  نمی دهند .

احساس گناه ، به ما اجازه تکرار اشتباه را می دهد . وقتی تاوان کار خود را پرداخت می کنیم مجاز می شویم تا زمانی که حاضر به پرداخت جریمه و تاوان باشیم ، رفتار اشتباه خود را تکرار کنیم . اما این جریمه که می پردازیم چیست ؟ احساس گناه بیشتر . « چقدر دلم می خواهد از این کیک بخورم ؟ آیا ارزش دوساعت احساس گناه را دارد ؟ نه ندارد . پس قدری کمتر می خورم ، تا فقط یکساعت احساس گناه کنم . به عبارت د یگر ،قبل از اینکه حتی مرتکب اعمال خلاف شویم درباره آمرزیده شدن با خود چک و چانه می زنیم .

با این احساس گناه « بد» چه می توان کرد ؟ جواب ساده ای دارد : تصویر ذهنی خود را از عمل تغییر دهید .

وقتی می خواهید کاری صورت دهید و یا حتی وقتی به چیزی فکر می کنید و نیش گناه را احساس می کنید دست از آن کار بکشید . این نیش گناه نشانه آن است که از حد متعادل خارج می شوید ، در شرف انجام اقداماتی هستید که تصویری را از خود دارید مخدوش می کنید .

در این مرحله ، یکی از این دو کار را انجام دهید :الف ) تصویر ذهنی خود از عمل را تغییر دهید . می توانید تصویر ذهنی خویش را تغییر دهید و آن را با واقعیت روز مطابق سازید و یا ب) از انجام کاری که تصویر ذهنی شما را مخدوش می کند خودداری نمائید .

پرخوری

اگر یکی از این دو کار را انجام دهید ، از احساس گناه دردناک ، پردوام ، و مجازات کننده در امان خواهید بود .

برای مثال به مورد کیک شکلاتی توجه کنیم . به انواع و اقسام گوناگون می توانید تصویر ذهنی خود را تغییر دهید . می توانید در ذهن به خود اجازه دهید که گهگاه قطعه کیکی نوش جان کنید . می توانید وزن فعلی خود را متناسب بدانید و بنابراین از خیر برنامه رژیم لاغری بگذارید و یا اینکه با خود قرار بگذارید که بعد از صرف شام مسافتی را پیاده روی کنید و غیره و غیره . تغییر دادن عمل ساده است : کیک شکلاتی نخورید .

با انجام یکی از دو کار – تغییر دادن تصویر ذهنی یا عمل – از خوردن کیک شکلاتی احساس گناه نمی کنید . اگر تصویر ذهنی یا عمل را تغییر ندهید به دور قدیمی جرم و مجازات باز می گردید .

راههای رهایی از احساس گناه و رنجش

پس هرگاه در دایره احساس گناه یا رنجش گرفتار آمدید، می توانید از روشهایی که هم اکنون پیشنهاد می کنیم استفاده نمائید:

تصویر ذهنی خود را تغییر دهید . از خود بپرسید « از چه ناراحت هستم ؟» علت ناراحتی شما هر چه هست آن را بپذیرید. به دیگران هم فرصت مشابهی بدهید . بگذارید تا تصویر ذهنی شما خود را با واقعیتها مطابقت دهد . مجبور نیستید آن را دوست بدارید ، اما نیازی به تنفر هم نیست .

ببخشید . خود و دیگران را مشمول عفو قرار دهید . خود را به خاطر کارهایی که کرده اید ببخشید ، دیگران را مشمول گذشت خود قرار دهید و سرانجام خود را به خاطر قضاوت خود و دیگران ببخشائید . در واقع : "ببخشید تا خداوند از شما ببخشد "

چه سودی دارد ؟ آیا احساس رنجش و گناه سودی عاید شما می کند ؟ چه فایده ای دارد ؟

حرکت کنید ؛ تکان بخورید ، فعال شوید ، کمی بدوید ، در منزل کار کنید ، ورزش کنید ، اگر در رختخواب بستری هستید ،دستهایتان را تکان دهید . نیروی حرکت را در خود احساس نمائید .

به چه چیز دیگری توجه کنید . آیا بهتر نیست به جنبه های مثبت تری بیاندیشید !!!

ممنون باشید . جنبه های مثبتی از اتفاقات زندگی خود را بیابید و از آن ممنون باشید .

نظاره گر باشید . مواظب خشم یا رنجش خود باشید ، آنرا ببینید و احساس کنید ؛ اما کاری به آن نداشته باشید . به افکار ایجاد کننده ی این احساس توجه کنید .

نفس بکشید . احساس رنجش و عصبانیت اغلب در ناحیه معده ، شکم یا سینه احساس می شوند . به آرامی نفسی عمیق فرو دهید ، احساس کنید با هر نفسی که می کشید نور سفیدی این بخشهای بدن شما را در بر می گیرد .

از خود گذشتگی کنید . بگذرید و صرف نظر کنید . منظور ما این نیست که از آنچه به خیر وصلاح شماست دست بکشید . منظور دست کشیدن و صرف نظر کردن از چیزی است که به صلاح شما نیست .

مسئله ، رهایی فوری از احساس رنجش و گناه نیست . مهم این است که درباره خود چیزی بیاموزید .

احساس گناه و رنجش مقدمه خشم هستند ، خشم و ترس مقدمه احساسات منفی هستند ، احاطه برآنها مستلزم صرف وقت است . با خود شکیبا باشید ، به خود بگوئید که کارتان عالیست : شما عالی هستید .

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

چگونه گذشته‌مان را فراموش کنیم؟

ترمیم زندگی در کمترین زمان

اندیشه‌ای که زندگی می سازد!

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

سه گانه‌های شخصیت شما

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.