تبیان، دستیار زندگی
امام رضا علیه‌السلام عنایت ویژه‌ای به احیاء «سنت نبوی» داشتند و این یکی از رسالتهای مهمی است که همه اهل‌بیت علیهم‌السلام بر عهده خود می‌دانستند و هریک در زمان خود و به تناسب شرایط برای انجام آن تلاش می‌‌کردند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیشوای هشتم در خط مقدم دفاع از دین

امام رضا

میلاد با سعادت ثامن الائمه حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام فرصتی است که بار دیگر از فرمایشات و سیره آن امام همام بحث و گفتگو نمائیم و از انوار وجود آن بزرگوار هدایت بجوئیم.

حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام بنابر نظر معروف در سال 148 در مدینه متولد و در سال 202 یا 203 در محلی که اکنون مشهد نامیده می شود و در آن زمان به آن طوس می گفتند به شهادت رسید.

در این نوشتار کوتاه به بیان چند نکته درباره ایشان می‌ پردازیم. امید است که برای خوانندگان محترم مفید باشد.

مرجع علمی جوان

مطلب اول اینکه بیشترین نقلهای تاریخی ما از حضرت مربوط به اواخر حیات مبارک ایشان است، یعنی از زمانی که ماجرای دعوت مامون عباسی پیش آمد. امام از مدینه به مقصد مرو حرکت کردند تا هنگام شهادت ایشان. البته اطلاعاتی هم از دوران اقامت امام در مدینه که اکثر عمر مبارکشان را شامل می‌شود در منابع وجود دارد. از جمله مطالبی که اهل سنت در این زمینه آورده‌اند و کمتر مطرح شده موضوع فتوا دادن امام از ایام جوانی و در زمان حیات (و احتمالا غیبت پدر بزرگوارشان) است که ابن جوزی در تذکرة الخواص نقل کرده که:

«سمع الحدیث من ابیه و عمومته و غیرهم و کان ثقة یفتی بمسجد رسول الله صلی الله علیه وآله و هو ابن نیف و عشرین سنة»[1] یعنی ایشان از پدر و عموهایش  و افراد دیگری حدیث شنیده و فردی مورد اعتماد است که در حالیکه بیست و چند سال داشت در مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله می ‌نشست و فتوا می‌داد. از همین جا مشخص می‌شود که حضرت از ایام جوانی در جامعه مدینه که عموما از اهل سنت بودند چه موقعیت و جایگاه والایی داشته است.

عمری در شهر رسول

مطلب دوم اینکه ورود حضرت به مرو در رمضان سال 201 و شهادت ایشان ماه صفر سال 202 یا 203 می باشد. اگر نظر 203 را که معروفتر هم می باشد قبول کنیم.(کلینی و مفید و چند نفر دیگر از بزرگان همین تاریخ را قبول دارند[2])  حضرت در حدود یکسال و نیم در مرو اقامت داشته اند. و جز در زمان سفر، اکثر حیات خود را در مدینه منوره سپری کردند. احتمال می رود که امام در سال 193 و مقارن با مرگ رشید سفری به قزوین داشته اند[3] که اطلاعاتی زیادی از آن در اختیار ما نیست.

حضرت در هیچ سرزمینی وارد نمی شد مگر اینکه مردم به جنابش رجوع کرده و از مسائل دینی از ایشان نظر خواهی می کردند حضرت هم پاسخ آنان را می داد و بر ایشان از طریق پدران بزرگوارش احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله را به صورت فراوان نقل می کرد

احیاگر میراث نبوی

مطلب سوم: از جمله مباحثی که کمتر مطرح شده است مباحث مربوط به دوران سفر حضرت از مدینه تا مرو است . یکی از نقلهای جالبی که در این زمینه وجود دارد، روایتی است که مرحوم صدوق ( متوفی 381 ه ) در کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیه السلام به سند خود از رجاء بن ابی الضحاک پسر عموی فضل بن سهل ( وزیر معروف مامون ) گزارش می کند. او به عنوان مامور خلیفه، امام را در تمام سفر می پاییده و گزارشی از آنچه را که دیده بود برای مامون نقل کرده است. در این گزارش به جزئیات اعمال عبادی حضرت در طول سفر اشاره شده است. فهرستی از نمازها و دعاها و اذکار ایشان در این مدت بیان شده است و در ضمن آن آمده است :

« لا ینزل بلدا الا قصده الناس یستفتونه فی معالم دینهم فیجیبهم و یحدثهم الکثیر عن ابیه عن آبائه عن علی عن رسول الله صلی الله علیه و آله [4]»

یعنی : حضرت در هیچ سرزمینی وارد نمی شد مگر اینکه مردم به جنابش رجوع کرده و از مسائل دینی از ایشان نظر خواهی می کردند حضرت هم پاسخ آنان را می داد و بر ایشان از طریق پدران بزرگوارش احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله  را به صورت فراوان نقل می کرد.

از این نقل تاریخی سه نکته  استفاده می شود:

نکته اول اینکه امام عنایت ویژه ای به احیاء « سنت نبوی » و میراث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  داشتند و این یکی از رسالتهای مهمی است که همه اهل بیت علیهم السلام به طور کلی بر عهده خود می دانستند و هریک در زمان خود و به تناسب شرایط برای انجام آن تلاش می‌کردند.

امام رضا

حدیث معروف سلسلة الذهب هم که امام در نیشابور برای محدثین شهر بیان کردند یکی از احادیث ارزشمندی است که در همین راستا مطرح شده و در آن به بیان اهمیت توحید و جایگاه ولایت در دین اشاره شده است. « لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی...بشروطها و انا من شروطها» [5]

نکته دوم اینکه موقعیت امام در میان جامعه اسلامی یک موقعیت برجسته بوده است و مردم ایشان را حداقل در حد یک عالم برجسته دینی می‌ شناختند. حال این شناخت در اثر تبلیغات همراهان امام یا شیعیان یا به صورت دیگر بوده است جای مطالعه دارد. اما همین که از ایشان استفتا می‌کردند دلیل خوبی بر مدعای مذکور است. برای درک بهتر این موضوع باید توجه داشته باشیم که مردم ایران در آن تاریخ عموما از اهل سنت بودند و امامت حضرت را به صورتی که ما قبول داریم نمی ‌شناختند.

نکته سوم درباره این نقل – که در بحث تاریخ مذاهب اسلامی به درد می‌خورد - اینست که بر خلاف دورانهای بعد که اهل سنت به چهار مذهب معروف - حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی - تقسیم شدند و پیروان هر مذهب تنها ملتزم به تبعیت از مذهب خویش بودند، در آن دوران اینگونه نبوده است و توده‌های اهل سنت از هر عالمی که به نظرشان بهره مند از معارف کتاب و سنت بود، استفاده می‌کردند. شواهد این مدعی زیاد است و این نقل هم آن را بخوبی تایید می‌کند.

امام رضا علیه‌السلام عنایت ویژه‌ای به احیاء «سنت نبوی» داشتند و این یکی از رسالتهای مهمی است که همه اهل‌بیت علیهم‌السلام بطورکلی بر عهده خود می‌دانستند و هریک در زمان خود و به تناسب شرایط برای انجام آن تلاش می‌‌کردند.

مُصلح اندیشه ها

مطلب چهارم: اگر میراث امام صادق علیه السلام بیشتر معطوف به مباحث فقهی می‌باشد، میراث امام رضا علیه السلام بیشتر متوجه جنبه‌ های الاهیاتی و کلامی دین است. ما غیر از احادیث فقهی ارزشمندی که از آن امام نقل شده است، مناظرات و احادیث متعددی در این زمینه داریم که پژوهشگران مسائل عقیدتی از آن استفاده می‌نمایند. در این دسته احادیث مباحثی همچون توحید و صفات خدا نبوت و شناخت پیامبران، امامت و منزلت امامان وجود دارد.

بدون ذره ای ترس

مطلب پنجم: از آنجا که غالب احادیث حضرت رضا علیه السلام – مخصوصا مطالبی که مربوط به مسائل عقیدتی می‌باشد - مربوط به دوران ولایتعهدی ایشان است، لذا احتمال تقیه از دشمن در آنها خیلی کمتر است چرا که امام با برخورداری از قدرت سیاسی و اجتماعی بالا – جز در موارد اندک - ترسی از بیان مطالب ارزشمند خویش در تبیین معارف اسلامی نداشتند و این موضوع برای پژوهشگران و محققین مطلب ارزشمندی می‌باشد.

امیدواریم که خداوند به ما توفیق زیارت آن بزرگوار را در دنیا و شفاعتشان را در آخرت نصیب فرماید.

اللهم صل علی علیّ بن موسی الرضا المرتضی...

پی نوشت:

[1] - تذکرة الخواص440

[2] - مناقب4/367 سال202 را ذکر کرده اما کلینی در کافی1/486 و مفید در ارشاد2/247 سال 203 را قبول دارند. برای اطلاع بیشتر از اقوال: تنقیح المقال مامقانی1/326 و رساله مرحوم شوشتری در انتهای جلد 12 قاموس الرجال مراجعه نمایید.

[3] - حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان426

[4] - عیون اخبار الرضا علیه السلام2/196

[5] - عیون اخبار الرضا علیه السلام 2/145 باب 37

سید محمد مهدی رفیع پور       

مدرس حوزه و دانشگاه          

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.