تبیان، دستیار زندگی
تكیه روى جمله فانظر (بنگر) اشاره به این است كه آن قدر آثار رحمت الهى در احیاى زمینهاى مرده بوسیله نزول باران آشكار است كه با یك نگاه كردن بدون نیاز به جستجوگرى بر هر انسان ظاهر مى‏شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رحمت الهى بر همه چیز و همه جا گسترده است

رحمت


خداوند همان گونه كه بر ما تكالیفى واجب كرده است، وظایفى را هم بر خود مقرّر فرموده از جمله: هدایت كردن، رزق دادن، لطف كردن و پیروزى و غلبه‏ى دین خدا ولى شرط بهره‏مند شدن از رحمت الهى، رحم به بندگان است. چنان كه در حدیث‏ آمده است: «من لا یرحم لا یرحم» (كنز العمّال، ج 3، ص 162)


قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّكُمْ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُۆْمِنُونَ (انعام ـ 12)

بگو: آنچه در آسمان‏ها و زمین است براى كیست؟ بگو: براى خداوند است كه بر خود، رحمت را مقرّر كرده است. او قطعاً شما را در روز قیامت كه شكّى در آن نیست جمع خواهد كرد. كسانى كه خود را باختند (و با هدر دادن استعدادها، به جاى رشد، سقوط كردند) همانان ایمان نمى‏آورند.

موضوع وجوب رحمت بر خدا، در قرآن دو بار آن هم در این سوره (آیات 12 و 54) آمده است.

سلمان از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نقل كرده كه فرمود: رحمت خداوند، صد درجه است، یك درجه‏ى آن، منشأ همه‏ى الطاف الهى در دنیا شده است، خداوند در قیامت، با همه‏ى صد درجه رحمت خود با مردم معامله خواهد كرد.

قرآن، رحمت الهى را شامل همه چیز مى‏داند: «رَحمَتى وَسعت كلّ شى‏ء»(اعراف، 156) و این رحمت، مصداق‏هاى فراوان دارد از جمله: باران، باد، شب و روز، پیامبر، قرآن، تورات، آزادى، علاقه به همسر، گیاهان و میوه‏ها، پذیرش توبه و ...

به طور کلی هستى بر اساس رحمت است و رحمت الهى بر همه چیز و همه جا گسترده است.

پذیرش توبه

یکی از مصداق های رحمت الهی پذیرش توبه است. درهاى غفران و رحمت به روى همه بندگان بدون استثناء گشوده است مشروط بر اینكه بعد از ارتكاب گناه به خود آیند، و تغییر مسیر دهند، رو به سوى درگاه خدا آورند، در برابر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این توبه و انابه نشان دهند، به این ترتیب نه شرك از آن مستثناست و نه غیر آن، و نیز مشروط بودن این عفو عمومى و رحمت واسعه به شرائطى غیر قابل انكار است.

تكیه روى جمله" فانظر" (بنگر) اشاره به این است كه آن قدر آثار رحمت الهى در احیاى زمینهاى مرده بوسیله نزول باران آشكار است كه با یك نگاه كردن بدون نیاز به جستجوگرى بر هر انسان ظاهر مى‏شود

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (زمر ـ 53)

بگو: «اى بندگان من كه بر نفس خویش اسراف (و ستم) كرده‏اید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همه‏ى گناهان را مى‏بخشد، زیرا كه او بسیار آمرزنده و مهربان است.

در تمام كلمات این آیه لطف و مهر الهى نهفته است، خداوند در این آیه با لحنى آكنده از نهایت لطف و محبت آغوش رحمتش را به روى همگان باز كرده و فرمان عفو آنها را صادر نموده است .

دقت در تعبیرات این آیه نشان مى‏دهد كه از امیدبخش‏ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهكاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است كه طبق روایتى امیر مۆمنان على علیه السلام فرمود: در تمام قرآن آیه‏اى وسیع تر از این آیه نیست" (ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا ...) (" مجمع البیان" و" تفسیر قرطبى" و" تفسیر صافى" ذیل آیه مورد بحث)

دلیل آن نیز روشن است زیرا:

1- تعبیر به" یا عبادى" (اى بندگان من!) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.

2- تعبیر به" اسراف" به جاى" ظلم و گناه و جنایت" نیز لطف دیگرى است.

3- تعبیر به" عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ" كه نشان مى‏دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى‏گردد ، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است همانگونه كه یك پدر دلسوز به فرزند خویش مى‏گوید اینهمه بر خود ستم مكن!

4- تعبیر به" لا تقنطوا" (مایوس نشوید) با توجه به اینكه" قنوط" در اصل به معنى مأیوس شدن از خیر است به تنهایى دلیل بر این است كه گنهكاران نباید از" لطف الهى" نومید گردند.

امید

5- تعبیر" مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ" بعد از جمله" لا تقنطوا" تاكید بیشترى بر این‏ خیر و محبت مى‏باشد.

6- هنگامى كه به جمله" إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ" مى‏رسیم كه با حرف تأكید آغاز شده و كلمه" الذنوب" (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر مى‏گیرد سخن اوج مى‏گیرد و دریاى رحمت مواج مى‏شود.

7- هنگامى كه " جمیعا " به عنوان تأكید دیگرى بر آن افزوده مى‏شود امیدوارى به آخرین مرحله مى‏رسد.

8 و 9- توصیف خداوند به" غفور" و" رحیم" كه دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است در پایان آیه جایى براى كمترین یاس و نومیدى باقى نمى‏گذارد.

پس می توان نتیجه گرفت که:

یأس از رحمت الهى جایز نیست. «لا تَقْنَطُوا»

آمرزش گناه اقتضاى رحمت خداوند است. «رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ»

امید به مغفرت زمینه آمرزش است. «لا تَقْنَطُوا ... إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ»

این خداوند است كه همه لغزش‏ها را مى‏بخشد. «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ» به جاى «انه الغفور»

باران

فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیْفَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَمُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (روم ـ 50)

پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمین را بعد از مرگش زنده مى‏كند. همانا خداست زنده كننده‏ى مردگان و او بر هر چیزى قدرت دارد.

یکی از مصداقهای رحمت الهی پذیرش توبه است. درهاى غفران و رحمت به روى همه بندگان بدون استثنا گشوده است مشروط بر اینكه بعد از ارتكاب گناه به خود آیند، و تغییر مسیر دهند، رو به سوى درگاه خدا آورند، در برابر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این توبه و انابه نشان دهند، به این ترتیب نه شرك از آن مستثناست و نه غیر آن، و نیز مشروط بودن این عفو عمومى و رحمت واسعه به شرائطى غیر قابل انكار است

تكیه روى جمله " فانظر " (بنگر) اشاره به این است كه آن قدر آثار رحمت الهى در احیاى زمینهاى مرده بوسیله نزول باران آشكار است كه با یك نگاه كردن بدون نیاز به جستجوگرى بر هر انسان ظاهر مى‏شود.

تعبیر به" رحمت الهى" در مورد باران، اشاره به آثار پر بركت آن از جهات مختلف است.

باران، زمین هاى خشك را آبیارى و بذر گیاهان را پرورش مى‏دهد.

باران به درختان، زندگى و حیات نوین مى‏بخشد.

باران گرد و غبار هوا را فرو مى‏نشاند و محیط زیست انسان را سالم و پاك مى‏كند.

باران گیاهان را شستشو داده به آنها طراوت مى‏بخشد.

باران هوا را مرطوب و ملایم، و براى انسان قابل استنشاق مى‏كند.

باران به زمین فرو مى‏رود و بعد از چندى به صورت قنات ها و چشمه‏ها ظاهر مى‏شود.

باران، نهرها و سیلاب هایى به راه مى‏اندازد كه بعد از مهار شدن در پشت سدها تولید برق و نور و روشنایى و حركت مى‏كنند.

و بالآخره باران، هواى گرم و سرد را هر دو تعدیل مى‏كند، از گرمى مى‏كاهد و سردى را قابل تحمل مى‏كند.

تعبیر به " رحمت" در مورد باران در آیات دیگر قرآن نیز منعكس است:

از جمله در آیه 48 سوره فرقان، و 63 سوره نمل.

و نیز در آیه 28 سوره شورى مى‏خوانیم: وَ هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ:" او كسى است كه باران را نازل مى‏كند بعد از آنكه مردم نومید شده‏اند، و دامنه رحمت خود را مى‏گستراند"

بنابر این نتیجه کلی از این نمونه آیات این است که باران، یکی از رحمت های الهى بر مخلوقات است. «فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّه‏»

 آمنه اسفندیاری        

بخش قرآن تبیان       


منابع:

تفسیر نور

تفسیر نمونه

تفسیر مجمع البیان

تفسیر قرطبى

تفسیر صافى