تبیان، دستیار زندگی
به این ترتیب مردم روش آن حضرت را در رهبری، دریافتند که بر اساس تقوی و قرآن و سنّت است، و برتری های موهوم قومی و رفاقت و دوست بازی و پارتی بازی و روابط در کار نیست، بلکه کارها بر اصول ضوابط است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضوابط، نه روابط!

در همه جای مدینه، سخن از مسأله خلافت و رهبری امام علی ـ علیه السلام ـ بود، روز گذشته همه مسلمانان ازدحام کرده بودند و در حضور اما علی ـ علیه السلام ـ با آن حضرت بیعت نمودند، که با تمام توان در خط او حرکت کنند، و یاور خوبی برای انقلاب اسلامی به رهبری امام علی ـ علیه السلام ـ باشند.

مسجد مدینه هیچ گاه آن همه جمعیت ندیده بود، جمعیتی که با شور و شوق و هیجان، به سوی امام علی ـ علیه السلام ـ آمده بودند و او را به عنوان خلیفه رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ پذیرفتند.

مردم مسلمان در دسته های کوچک و بزرگ، پیرامون خلافت و شیوه های آن در گذشته و زمان حاضر گفتگو می کردند، بعضی خیال می کردند امام علی ـ علیه السلام ـ همان روش خلفای سابق را ادامه می دهد، و بعضی ها عقیده ای مخالف این داشتند و عده ای نیز می گفتند: در بعضی از موارد که مطابق موازین اسلام است، روش آن ها را دنبال می کند و گرنه، نه... .

همه با خبر شده بودند که فردای آن روز یعنی روز دوّم خلافت آن حضرت قرار است او با مردم سخن بگوید، و حتماً منشور و برنامه رهبری خود را در سخن خویش بیان می دارد، و قطعنامه ای در این راستا ارائه خواهد داد، از این رو طبیعی است که جمعیت بسیار در مسجد النّبی اجتماع خواهند کرد.

زمان با سرعت می گذشت و لحظه موعود آرام آرام فرا می رسید، سران قوم در جنب و جوش بودند، خائنان و خادمان و بی تفاوتان و خلاصه هر گروهی با خود می گفتند: آیا براستی حکومت علی ـ علیه السلام ـ نسبت به ما چگونه خواهد بود؟!

ولی مۆمنان پرهیزکار، می دانستند که «علی ـ علیه السلام ـ را با حقّ است و حق با علی»

فردا فرا رسید، جمعیت از هر سو اجتماع کردند، امیر مۆمنان برخاست[1] و خطاب به مردم کرده و اولین سخنش، بعد از حمد و ثناء این بود: «ذمّتی بما اقول رهینه و انابه زعیم، انّ من صرّحت له العبر عمّا بین یدیه من المثلات حجزته التّقوی عن تفحّم الشّبهات...؛

به این ترتیب مردم روش آن حضرت را در رهبری، دریافتند که بر اساس تقوی و قرآن و سنّت است، و برتری های موهوم قومی و رفاقت و دوست بازی و پارتی بازی و روابط در کار نیست، بلکه کارها بر اصول ضوابط است

آن چه می گویم ذمّه ام در گرو گفتارم است و خودم ضامن اجرای آن هستم، (چنین نیست که حرفی بزنم ولی به آن عمل نکنم) کسی که از رفتار گذشتگان و کیفر اعمال سوء آن ها، پند و عبرت گیرد، تقوا و خدا ترسی، او را از فرو رفتن به آن گونه رفتار بی فرجام باز می دارد...».

امام علی ـ علیه السلام ـ در همین گفتار، خط بطلان بر روش گذشتگان کشید، و به حاضران هشدار داد که پیروی از آن روش نکنند، و قاطعانه اعلام کرد که من مرد عمل هستم نه حرف، و پس از مطالبی فرمود: «و الّذی بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبله و لتغربلنّ غربله و لتساطنّ سوط القدر حتّی یود اسفلکم اعلاکم، و اعلاکم اسفلکم...؛ سوگند به پیامبر اسلام که خداوند او را به حقّ مبعوث کرد، شما (از این پس) به سختی آزمایش و غربال می شوید، و همانند غذای داخل دیگ هنگام جوشش، زیر و رو خواهید شد، آنچنان که افراد بالا، پائین و پائین بالا قرار خواهند گرفت، آنان که در اسلام براستی سبقت داشتند، ولی کنار زده شده بودند، سرکار خواهند آمد، و کسانی که با ترفند و نیرنگ خود را به پیش انداخته بودند، عقب زده می شوند ».

آن چه می گویم ذمّه ام در گرو گفتارم است و خودم ضامن اجرای آن هستم، (چنین نیست که حرفی بزنم ولی به آن عمل نکنم)

سپس فرمود: مردم سه دسته اند: 1ـ به سرعت به سوی حق می روند، این ها نجات می یابند 2ـ با کندی به سوی حقّ می آیند، در این ها هم امید نجات هست 3ـ در راه حق کوتاهی می کنند، این ها در آتش دوزخ سقوط خواهند کرد.

تا این که فرمود: «الیمین و الشّمال مضلّه و الطّریق الوسطی هی الجادّه علیها باقی الکتاب و آثار النّبوه؛ انحراف به راست و چپ، گمراهی است، راه مستقیم و میانه، همان جادّه حق است، که قرآن و سنّت، به همین جادّه سفارش می کند».[2]

به این ترتیب مردم روش آن حضرت را در رهبری، دریافتند که بر اساس تقوی و قرآن و سنّت است، و برتری های موهوم قومی و رفاقت و دوست بازی و پارتی بازی و روابط در کار نیست، بلکه کارها بر اصول ضوابط است.

پی نوشت:

[1] . این روز، روز جمعه 25 ذیحجه سال 35 هجری قمری بود، و بعضی این روز را مصادف با عید نوروز دانسته اند (منهاج البراعه، ج 7، ص 68)

[2] . نگاه کنید به خطبه 16 نهج البلاغه.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: داستان های نهج البلاغه، محمد محمدی اشتهاردی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.