تبیان، دستیار زندگی
سختی ها از یك سو باعث خوار شدن یک عده و از سوی دیگر، می تواند باعث بزرگ شدن عده دیگری شوند، از همین رو نیز غالب بزرگان و علما و دانشمندان، با آبدیده شدن در كوره سختی ها و مشكلات بوده است كه توانسته اند مدارج ترقی علمی و عملی را بخوبی طی نمایند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزش سختی ها در بیان آقا نجفی

سختی ها از یك سو باعث خوار شدن یک عده و از سوی دیگر، می تواند باعث بزرگ شدن عده دیگری شوند، از همین رو نیز غالب بزرگان و علما و دانشمندان، با آبدیده شدن در كوره سختی ها و مشكلات بوده است كه توانسته اند مدارج ترقی علمی و عملی را بخوبی طی نمایند.

گرفتاری ها و سختی های روزمره، جزء لاینفك زندگی بشر بشمار می روند، با اینحال همین مشكلات را می توان با نوعی با شادكامی همراه نمود. عنصر تاثیرگذاری كه توانایی عبور موفقیت آمیز از سد مشكلات را برای انسان فراهم می آورد، صبر نامیده می شود. صبر و بردباری در حقیقت به معنای مقاومت در برابر سختی ها بوده كه انسان را در برابر آن چه ناخوشایند اوست، توانمند می سازد.

بردباری شرایطی را برای انسان مهیا می سازد كه در سایه آن بر خود مسلط شده و از تعادل، خارج نمی شود. این گونه افراد در بروز یک مشکل به خوبی می اندیشند، و به موقع و به اندازه اقدام می کنند و از تحرکات زیان آور و گوشه گیری های مُضر پرهیز می کنند.  در یك كلام می توان گفت، نه صبر به معنای سکون و سکوت است و نه هر سکوتی در مشکلات نشانه ی صبر و صلابت.

حضرت آیت الله جوادی آملی در بیان زیبایی، اهمیت صبر و بردباری در برابر مشكلات زندگی را اینگونه تبیین می كنند: « گندم مادامی كه در انبار است قیمت ارزانی دارد ، وقتی كه زیر سنگ آسیاب قرار گرفت و فشار دید و آرد شد، قیمتش بیشتر می شود . وقتی به تنور رفت و به نان تبدیل شد، قیمت آن از قبل گرانتر و غذای آدم می شود . همین فشار باعث كمال گندم است . ما اگر خود را با گناه مسموم نكنیم و در مسیر خدا باشیم، هیچ مشكلی پیش نمی آید . اگر هم آسیبی دیدیم این برای پخته شدن و امتحان ماست.»

بررسی آیات قرآن كریم مبین این دیدگاه است كه مفهوم صبر به معنای فضیلتی غیرقابل انكار، مورد توجه و تاكید قرآن است. به عنوان نمونه قرآن در آیه ای، با برشمردن مصادیقی از این مصیبت ها و از دست دادن ها، به ستایش صابران می پردازد و می فرماید: « و لنبلونكم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشرالصابرین؛ و ما شما را به چیزهایی چون ترس از آینده و گرسنی و كمبود و از دست دادن هایی در جان و مال و میوه ها می آزماییم و تو به افرادی كه صبر پیشه می كنند مژده بهشت را بده!» (بقره/ 157)

آیه 146 سوره آل عمران نیز صابران را كسانی برمی شمارد كه در برابر مصیبت ها و هر بلا و سختی و فشاری كه بر انسان وارد می شود و چیزی را از او می گیرد، تحمل كرده و سستی و ضعف به خود راه نمی دهد و ناتوان و عاجز نمی شود.

بطور كلی، سختی ها از یك سو باعث خوار شدن یک عده و از سوی دیگر، می تواند باعث بزرگ شدن عده دیگری شوند، از همین رو نیز غالب بزرگان و علما و دانشمندان، با آبدیده شدن در كوره سختی ها و مشكلات بوده است كه توانسته اند مدارج ترقی علمی و عملی را بخوبی طی نمایند و به همین علت نیز می توانند، الگوی مناسبی برای دیگران در برخورد با مشكلاتشان باشد.

در همین باره مرحوم آقا نجفی قوچانی در كتاب سیاحت شرق ، درباره ایام ورود خود به حوزه علمیه نجف می نویسد: « به نیمه راه كه رسیدیم شبح در و دیوار نجف پیدا شد، به صورت ده كوره مخروبه اى نمایش داشت. گفتم به رفیق همراهم نجف همین است ؟ گفت : بلى . گفتم : اصفهان به آن عظمت و باغات و آبهاى زیاد آن و یا كربلاى آنطورى كه هیچكدام اسم و رسمى بین بزرگان ندارد و این ده كوره چطور مشهور آفاق گشته و تمام مجتهدین افتخار دارند كه ما به نجف رفته ایم و هر وقت سخن از نجف مى رود، آنان با یك شیرینى گزارشهاى خود را نقل مى كنند، و از خوشمزگى سخنهاشان سیر هم نمى شوند، حتى ابتلاءات و گرسنگى خود را كه نقل مى كنند، گویا نقل مى خورند و صورتشان برافروخته مى شود و افتخار مى كنند كه اثاثیه شان را صاحبخانه در كوچه ریخته و وجه الاجاره را مطالبه كرده و این نه به جهت زیارت امیرالمۆمنین(ع) است، چون سایر مردم كه به زیارت آمده اند این هیاهو را ندارند مگر آنچه لازمه مسافرت است و نه محض درس خواندن است،  چون در جاهاى دیگر هم درس خوانده مى شود، پس فقط جهت ابتلاءات و ریاضاتى است كه قهرا بر آنها وارد مى شود.

در این وادى غیر ذى زرع و بیابان قفرى كه نه در آن باغ است و نه آب، و در جاهاى دیگر اسباب زندگانى و كامرانى به اندازه اى موجود است و انسان عمدا و اختیارا بسیار نادر است كه تعقیب از ریاضت نفسى بنماید با وجود اسباب عیش . و بدیهى است كه كمالات انسانى منوط به ریاضات نفس ‍ است و این در این سرزمین حاصل است و نه در ایران زمین . و شاید به همین لحاظ حضرت امیر (ع) حسب الوصیة در اینجا مدفون گردیده ؛ چون آن بزرگوار دوستان خود را در تحت فشار ریاضات و مجاهدات داشت، چنانكه مكتوب نمود: « یابن حنیف لكل ماموم یقتدى به الا وان امامك قد قنع من دنیاكم بطمر و من طعامه بقرصیه ؛ اى پسر حنیف هر پیروى كننده را پیشوایى است كه از او پیروى كرده مى شود بدان كه پیشواى شما از دنیاى خود به دو كهنه جامه و از خوراكش ‍ به دو قرص نان اكتفا كرده است ...»

حضرت مى دانست كه شیعیان در آخرالزمان دور مرقد او را خواهند گرفت و بلكه دارالعلم خواهد گردید، از این جهت مدفن خود را در این وادى قرار دادند... كه شیعیان را طوعا و كرها به جانب خدا سوق مى دهد، پس نقل این حكایات و ریاضات و سختیها كه شیرین است در مذاق، همان مزه واقعى است كه چشیده شده است.»


پی نوشت‏ها:

1.عباس پسندیده، هنر رضایت از زندگی، قم، نشرمعارف، ص78

2.http://rasekhoon.net

3.عبدالحسین مجیدكفائى، مرگى در نور ، تهران، زوار،ص 45

منابع:

مرگى در نور

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان