تبیان، دستیار زندگی
شبکه ۵ به تازگی دست به پخش سریال کانادایی «دوباره زندگی»(ReGenesis) زده است. این مجموعه تلویزیونی به‌مدت ۴سال (۲۰۰۴تا ۲۰۰۸) در قالب ۵۲قسمت از شبکه‌های مووی نت‌ورک و مووی سنترال روی آنتن رفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوباره زندگی

نگاهی به سریال دوباره زندگی به انگیزه پخش از شبكه تهران


شبکه 5 به تازگی دست به پخش سریال کانادایی «دوباره زندگی»(ReGenesis) زده است. این مجموعه تلویزیونی به‌مدت 4سال (2004تا 2008) در قالب 52قسمت از شبکه‌های مووی نت‌ورک و مووی سنترال روی آنتن رفته است. موفقیت این سریال علمی- تخیلی به حدی چشمگیر بوده که تا به حال در 120کشور به نمایش درآمده و به 18زبان مختلف ترجمه شده است.

سریال دوباره زندگی

دوباره زندگی بیانگر داستان گروهی از دانشمندان و متخصصان میکروب‌شناسی است که در سازمانی به نام NorBAC (کمیسیون مشاوره‌ای بیوتکنولوژی آمریکای شمالی) مشغول به‌کار هستند. بخش مرکزی و آزمایشگاه‌های این سازمان غیرواقعی، در تورنتو واقع شده است. اعضای این سازمان مسئولیت بررسی مشکلاتی مانند بیوتروریسم(انتشار عمدی عوامل بیولوژیکی مثل ویروس، باکتری و سموم مختلف با هدف انتقال بیماری به موجودات زنده)، بیماری‌های مرموز و تغییرات بنیادی محیط‌زیست را در کشورهای کانادا، آمریکا و مکزیک به‌عهده دارند. مسئولیت سرپرستی این سازمان به‌عهده دیوید سنداستورم(با بازی پیتر اوتربریج) قرار دارد.

هر گاه مسئولین با مشکلی بزرگ و ناشناخته مواجه می‌شوند سنداستورم و تیمش را فرامی‌خوانند تا به تحقیق در مورد آن بپردازند. معمولا داستان به‌گونه‌ای پیش می‌رود که در پایان تحقیقات، سنداستورم پرده از علت حادثه برمی‌دارد و با طرح و گسترش یک عملیات علمی مشکل را رفع می‌کند. اعضای این تیم عبارتند از: کارولین موریسون (با بازی ماکسیم روی)، کارلوس سرانو(با بازی کونراد پلا) و باب ملنیکف(با بازی دیمیتری چپوتسکی) که از شاگردان قدیمی سنداستورم است و با بهره هوشی 162یک نابغه به‌حساب می‌آید.

دلیل علاقه من به دوباره زندگی سبک خاص این سریال است. به‌نظر من نمی‌توان آن را لزوما در گروه سریال‌های علمی- تخیلی قرار داد زیرا شما به جز مشاهده یکسری محقق در آزمایشگاه، زندگی خصوصی آنها و روابط آنها با یکدیگر را نیز نظاره‌گر هستید و متوجه می‌شوید که هیچ کدام شخصیت کاملی ندارند .....

پیتر اوتربریج بازیگر کانادایی این سریال، بازی در نقش دیوید سنداستورم را یک چالش جدید می‌داند و می‌گوید: «پیدا کردن شخصیت دیوید ابتدا کمی سخت به‌نظر می‌رسید. باید یک شخص جدید را ابداع می‌کردیم که به نحو دیگری راه می‌رود، صحبت می‌کند و واکنش نشان می‌دهد. من حتی باید صدایم را نازک می‌کردم اما الان و بعد از گذشت چند سال این کار واقعا آسان‌تر شده است. کافی است لباس او را بر تن کنم تا بتوانم نقش‌اش را ایفا کنم».

او که تجربه بازی در بیش از 10فیلم سینمایی و 20سریال تلویزیونی را در کارنامه خود دارد دوباره زندگی را یک سریال منحصربه فرد می‌داند و می‌گوید: «دلیل علاقه من به دوباره زندگی سبک خاص این سریال است. به‌نظر من نمی‌توان آن را لزوما در گروه سریال‌های علمی- تخیلی قرار داد زیرا شما به جز مشاهده یکسری محقق در آزمایشگاه، زندگی خصوصی آنها و روابط آنها با یکدیگر را نیز نظاره‌گر هستید و متوجه می‌شوید که هیچ کدام شخصیت کاملی ندارند و هر کدام با مشکلات مختلف خودشان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و پا به آزمایشگاه می‌گذارند».

سریال دوباره زندگی

اما از نظر اوتربریج یکی از عوامل موفقیت این سریال مشارکت بازیگران در تصمیمات تیم کارگردانی است؛ نکته‌ای که اوتربریج آن را اینگونه بیان می‌کند: «در اکثر مجموعه‌های تلویزیونی شما به‌عنوان بازیگر فقط وظیفه دارید که دیالوگ خود را حفظ کنید، آن را به خوبی اجرا کنید و به خانه بروید اما در دوباره زندگی نه‌تنها از حضور بازیگران در جمع نویسندگان و تیم کارگردانی استقبال می‌شود بلکه با آنها در مورد دیالوگ‌ها و صحنه‌های مختلف مشاوره هم می‌شود و این برای ایجاد یک رابطه خوب بین اعضای سریال واقعا خوب است».

کونراد پلا، بازیگر اسپانیایی دوباره زندگی در مورد بازی در کنار اوتربریج اینچنین می‌گوید: «همه می‌دانند که پیتر یک بازیگر حرفه‌ای است اما بازی در کنار او واقعا چیز دیگری است. او بسیار حرفه‌ای عمل می‌کند و تمامی لحظات فیلمبرداری را جدی می‌گیرد و همیشه آماده سر صحنه حاضر می‌شود. قبل از فیلمبرداری ما سعی می‌کنیم در اتاق نویسندگان حاضر شویم و درمورد صحنه‌ها و نوع بازی شخصیت‌ها از آنها هم کمک بگیریم. پیتر برای شغلش بسیار اهمیت قائل است و به همین علت است که همیشه چه جلوی دوربین و چه در پشت آن سعی می‌کند به تمامی عوامل سریال کمک کند».

در یک نگاه کلی می‌توان دوباره زندگی را در قالب سریال‌هایی مثل CSI -البته با خشونت کمتر- یا ER طبقه‌بندی کرد. در اکثر صحنه‌ها شاهد محققانی هستیم که در آزمایشگاه‌ها در حال بررسی و بحث در مورد تئوری‌ها و مفاهیم مختلف هستند تا در یک قسمت حدودا 55 دقیقه‌ای یک معمای علمی را حل کنند. اما آنچه این سریال را متفاوت از دیگر مجموعه‌های همطرازش می‌سازد نگاه به مشکلات پیش‌آمده در یک قالب بزرگ‌تر است. وقتی که کمیسیون مشاوره‌ای بیوتکنولوژی آمریکای شمالی درگیر مسئله جدیدی می‌شود، آنها تنها سعی در حل کردن آن مشکل نمی‌کنند بلکه می‌کوشند تا با ایجاد سۆال‌های بزرگ‌تر در ذهن بیننده، آنها را به چالش کشیده و به تفکر وادارند. برای مثال در قسمتی که موضوع آلودگی محیط‌زیست مطرح می‌شود نویسنده‌های داستان از این فرصت استفاده کرده و راه‌های مختلفی که از طریق آنها بشر به محیط‌زیست صدمه می‌زند را به تصویر می‌کشند. ویل وید منتقد پایگاه اینترنتی Common Sense معتقد است که سریال‌های دیگر حل شدن یک پرونده پلیسی یا درمان یک بیمار را سرلوحه کار خود قرار می‌دهند درحالی‌که دوباره زندگی می‌کوشد تا کره‌زمین و محیط‌زیست را حفظ کند.

موفقیت چشمگیر دوباره زندگی را از جوایزی که دست‌اندرکاران این سریال دریافت کرده‌اند هم می‌توان متوجه شد. در بازه زمانی بین سال‌های 2008-2005 این سریال در بیش از 30بخش نامزد جوایز گوناگون شده که در بیش از 10بخش آن برنده جایزه شده‌ است. ازجمله این جوایز می‌توان به بهترین بازیگر نقش دوم زن و مرد در جشنواره گرمی و بهترین طراحی و تهیه کنندگی در DGC Craft Awards اشاره کرد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : روزنامه همشهری / پیمان اکبری