چرا كتابهای شعر کم شده؟
آثار سلیقهای
سعید بیابانكی شاعر در مورد تیراژ كتابهای شعر گفت: تیراژ كتابهای خوب شعر قطعاً پایین نیست. به نظر من كتابهای شعر بیشتر سلیقهای هستند. بعضی از كتابهای شعر با سلیقه مخاطبان همخوانی ندارند بنابراین فروش خوبی هم ندارند. اما كتابهایی كه با سلیقه مخاطبان همخوانی داشته باشد مسلماً فروش خوبی خواهد داشت.
برخی از كتابهای پرفروش به خاطر اینكه منتقدان در روزنامهها و شبكههای مجازی به نقد و بررسی آنها میپردازند، مردم به این كتابها اعتماد پیدا میكنند و آن را میخرند. او در ادامه افزود: برای یك آلبوم موسیقی متوسط رونمایی میگذارند و كلی اطلاعرسانی در موردش میشود و فروش خوبی هم میكند اما كتابهای شعر از این مزیت برخوردار نیستند. در كل كتاب باید در رسانه ملی تبلیغ شود.
بیابانكی در مورد تیراژ پایین كتابهای شعر نسبت به سالهای گذشته گفت: بیست سال پیش نخستین كتاب من كه به چاپ رسید 5000 تیراژ داشت، اما اكنون درشرایط فعلی تیراژ كتابها به 1000 یا 2000 رسیده است. یعنی ناشران با احتیاط كتاب چاپ میكنند. بنابراین اكنون در كشوری كه 70 میلیون جمعیت دارد و 30 میلیون جامعه كتابخوان داریم، این تیراژ بسیار پایین است.
بیابانكی در مورد انتشار كتاب شعر اظهار داشت: انتشار كتاب شعر زمانی است كه شاعر به اندازه كافی در جامعه به مقبولیت رسیده باشد تا جامعه نسبت به كتاب او عطش و اشتیاق نشان دهد.
4 دلیل تیراژ پایین کتاب شعر
عرفان نظرآهاری در مورد تیراژ پایین كتاب در حوزه شعر گفت: برای بررسی هر پدیده فرهنگی باید به ریشههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پرداخت. قطعاً تیراژ پایین كتابهای شعر در ایران به علل و عوامل مختلفی مربوط میشود. كه شاید در ظاهر ربطی به خود شعر نداشته باشد اما ما در كشوری زندگی میكنیم كه سوابق طولانی در شعر دارد و شعر به عنوان هنر ملی در كشور ما شناخته شده است. قرنهاست كه شعر با زندگی مردم در طبقات مختلف اجتماعی عجین شده و به عنوان یكی از جدیترین بردارهای فرهنگی محسوب میشود. او در ادامه افزود: شعر در قهوهخانه، مكتب، خانهها و میان اهل كسبه و كار همیشه جای خود را دارد. اما در زمان كنونی مناسبات زندگی به طور كلی تغییر كرده است. انسان امروز رابطهاش را با ادبیات از دست داده است. هم با شعر هم با نثر و هم با داستان. یكی از مهمترین علتهای آن فقدان زمان ارتباط برقرار كردن با مفاهیم جدید و جدی است. اگر در روزگار گذشته فرصت بود كه انسان بنشیند و ساعاتی را به شنیدن شعر، خواندن كتاب و پای صحبت نقالان نشستن، اختصاص دهد، در زمان كنونی جذابیتهای مختلف زندگی این فرصتها را از انسان گرفته است.
نظرآهاری گفت: ماهواره و اینترنت از جمله این موارد است كه فرصت كتاب خواندن را از مردم سلب كرده است. از طرفی كوتاهیهایی در زمینه هنر شعر اتفاق افتاده است كه بخشی از آن به رسانه ملی مربوط میشود. ای كاش رسانه ملی قدر بیشتری برای كتاب و كتابخوانی، ادبیات و شعر قائل بود. رسانه ملی میتوانست برنامههایی برای آن اختصاص دهد. مسلماً این برنامه در سطحیترین شكل آن به مشاعره ختم نمیشود. ما فكر میكنیم برای علاقهمند كردن مردم به شعر، باید آنها را به حفظ كردن شعر آن هم در رقابتی سطحی تشویق كرد.
نویسنده و شاعر كودكان و نوجوانان با اشاره به اینكه زمانی مردم میتوانند از شعر لذت ببرند كه به عمق شعر و واكاوی آن پرداخته شود، افزود: متأسفانه یكی از آسیبهایی كه صدا و سیما در ترویج آن نقش دارد، همین مسابقات مشاعره است، اما در كنار آن نقش مدارس بسیار جدی است. مدارس حافظهمحور و كنكورمدار كه برای ادبیات خلاقانه ارزش قائل نمیشود، قطعاً نمیتواند بچههایی را تربیت كند كه به شعر علاقهمند باشند. از طرفی محدود كردن كلاسهای ادبیات كلاسیك آن هم به شكل دستوری و درسی نه تنها مشوق بچهها برای علاقهمند شدن به شعر نیست، بلكه به نوعی رفتار بازدارنده و تحمیلی است كه آن ها را از شعر و شعرخوانی دور میكند. بنابراین با رویكرد تازهتر در فضای مدارس میتوان دانشآموزان را به شعر علاقهمند كرد.
نظرآهاری با انتقاد از فضای خانواده به عنوان عامل سوم تیراژ پائین كتابهای شعر گفت: خانوادههایی كه در دهههای گذشته فرصت در كنار هم نشستن را داشتند، اشعار سعدی، فردوسی و حافظ را میخواندند، اما اكنون در خانواده هر كس در تنهایی خود سیر میكند و تنهاییاش را یا قرار است با اینترنت پر كند یا با تلویزیون و این فضای جمعی برای شعرخوانی وجود ندارد.
او با اشاره به اینكه یكی دیگر از عوامل پائین آمدن تیراژ كتابهای شعر، محافل شعرخوانی است، افزود: گاهی این محفلها به جای اینكه به شناخت شعر كمك كند، به جلساتی تبدیل میشود كه هر كس شعر خود را میخواند. بنابراین نقش معرفتی در این محافل بسیار كمرنگ است. از طرفی چون خواندن شعر دشوارتر از نثر است، خواننده شعر باید حرفهایتر باشد و با پیچیدگیهای زبانی بیشتر آشنا باشد. اما قیمت بالای كاغذ و نهایتاً تمام شدن كتاب با قیمتی بالاتر باعث میشود كه ناشر ریسك چاپ كتابهای شعر را نداشته باشد و كتابهای عامپسندی را كه از فروشش مطمئن است، روانه بازار كتاب كند.این نویسنده و شاعر با اشاره به اینكه شاعران خود نیز كاستیها و كوتاهیهایی در این زمینه دارند، گفت: اگر در گذشته شعر سعدی را میخواندیم و درس معرفت، اخلاق، انسانیت، دین و جوانمردی میگرفتیم، امروز ممكن است شعری بخوانیم كه هیچ اتفاقی در ما نیفتد. شاعر باید اهل مكاشفه باشد و غیر عظیم با مخاطب در میان بگذارد. شاعری كه شعرش جز بازیهای زبانی چیزی ندارد نمیتواند بر اندیشه، جان و روان مخاطب چیزی اضافه كند و همین نوعی بیرغبتی را در مخاطب ایجاد میكند. پس این مسأله یك تلاش همه جانبه میخواهد. هم از طرف مخاطب كه سطح فكریاش را بالاتر ببرد تا از شعر لذت ببرد و هم از جانب ناشر و شاعر و هم به عنوان یك سیاستگذار فرهنگی.
نظر آهاری در ادامه افزود: در تمام این سالها معاونتی در وزارت ارشاد شكل گرفت به نام معاونت شعر ولی با اینكه سالانه جشنوارههایی برگزار شد اما اتفاقی نیفتاد. شورای سیاستگذاری شعر وجود داشت، اما سالانه بیش از یك یا دو جلسه برگزار نشد پیشنهادهایی كه به وزیر میشد عموماً عملی نشد بنابراین من به عنوان یك شاعر از دولت جدید میخواهم به شعر نه فقط با نگاه صوری و نمادین بلكه به عنوان حقیقتی كه مردم ایران به آن احتیاج دارند به عنوان رفتاری كه میتواند عدم خشونت را با خود داشته باشد و رفتاری كه میتواند به زیبایی زندگی شهروندی كمك كند بیشتر توجه شود و بخش سیاستگذاری شعر با دقت بیشتری دنبال شود و كمك به رابطه مخاطب و شاعر شود.
بخش ادبیات تبیان
منبع: ایران/ مریم سادات گوشه