تبیان، دستیار زندگی
محبت به مردم از توصیه های موكد دین اسلام به رهبران دینی جامعه بوده و از همین رو نیز، مراجع بزرگوار تقلید و علما بزرگ مناطق، همواره نسبت به مردم عشق می ورزیدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق سید یزدی به مردم

عشق سید یزدی به مردم
محبت به مردم از توصیه های موكد دین اسلام به رهبران دینی جامعه بوده و از همین رو نیز، مراجع بزرگوار تقلید و علما بزرگ مناطق، همواره نسبت به مردم عشق می ورزیدند.

انسان موجودی است اجتماعی، و بالطبع استعدادهای وی نیز در جمع شكوفا می شود. اساسا ساختار زندگی اجتماعی انسان به گونه ای نیست كه آنها بی ارتباط با یكدیگر روزگار را به سر كنند، بلكه مانند حلقات یك زنجیره اند كه حیات و قوامشان، در گرو پیوستگى و وابستگى است. با توجه به همین خصلت زندگی اجتماعی انسان است كه مصلحان اجتماعی، همواره ابناء بشر را به همدلی و همكاری با یكدیگر دعوت نموده اند.

با توجه به طبیعی و فطری بودن تلاش انسانها برای نزدیك شدن به یكدیگر، ادیان الهى كه براساس ارزشهاى فطرى و واقعى استوارند، به این امر عنایت كرده و نقش اساسى را در ایجاد و تقویت روحیه همدلی و تعاون در جامعه بشری بر عهده داشته اند.

در اندیشه دینی، مساله محبت به هم نوعان بطور عام و دوستی و مهر نسبت به مومنان به شکل خاص، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار می باشد. این مطلب بقدری اهمیت دارد که در کتاب شریف اصول کافی، که از معتبرترین کتابهای حدیثی شیعه می باشد، در بابی تحت عنوان «التّحبب الی الناس» یعنی «ابراز محبت به مردم» به روایات مرتبط با مهر و محبت به مردم پرداخته شده است.

امیرالمومنین (ع) در توصیه به محبت به مردم می فرماید: « وأشعِر قَلبَكَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِیَّةِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُم، وَاللُّطفَ بِالإِحسانِ إلَیهِم ؛‏ دل خود را آكنده از مهر و محبّت به مردم گردان و نسبت به آنان لطف و احسان کن.»(1)         

بررسی ابعاد مختلف حركت انبیاء بیانگر این مطلب است كه، اساسی ترین عنصر پیشبرد اهداف و رسالت بزرگ پیامبران و بویژه خاتم انبیاء حضرت محمد بن عبدالله (ص)، محبت و عشق زاید الوصف ایشان به مردم می باشد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ ؛ بر اساس رحمت خداوند با مردم نرم خو وآرام شده ای اگر بدخوی سخت دل می بودی، مردم از دور و کنار تو متفرق می شدند.» (آل عمران/159).

شهید مطهری(ره) با اشاره به آیه فوق الذكر می نویسد: « سرگذشت تمام رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی و غیر مذهبی را به طور دقیق مطالعه کرده ام، اما هیچ کدام از آنها را به اندازه امام، معتقد به مردم نیافتم، امام ضمن اعتماد و اطمینان به امت مسلمان، برای آنان ارزش و احترام قائل بود و مردم را ولی نعمت خود می دانست.»(2)

به تحقیق همه این توجهات به نقش مردم در جامعه و اظهار ارادت و محبت به مردم نزد رهبران دینی، ناشی از نگاه ژرف و عمیق اسلام به موضوع محبت به مردم می باشد. بر همین اساس حضرت امام موسی کاظم (ع) می فرماید: « اظهار محبت و دوستی نسبت به مردم نیمی از عقل است.»(3) همچنین امام صادق(ع) به نقل از پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد بن عبدالله (ص) می فرماید: «خوشرویی با مردم یکی از عوامل خالص شدن دوستی فرد با برادر مسلمان خود است»

البته بدیهی است محبت مورد نظر اسلام، محبتی است كه بدون هیچ چشمداشتی ابراز می گردد و تنها بخاطر خدا و در راه خدا می باشد، علامت این نوع محبت نیز این است كه فرد براى مردم خیر و خوبى مى خواهد و آنان را به خیر و نیكى دعوت مى كند، براى این طبق صفات و نشانی هاى همیشگیش امر به معروف و نهى از منكر مى كند، كه دوست دارد آنان را به راه راست هدایت كند و خیر و نیكى را برایشان خواستار است ، نه براى این است كه بر آنان تسلط پیدا كند و یا به راهى سوقشان دهد كه از او اطاعت كنند.»(4)

همانطور كه گفته شد، محبت به مردم از توصیه های موكد دین اسلام به رهبران دینی جامعه بوده و از همین رو نیز، مراجع بزرگوار تقلید و علما بزرگ مناطق، همواره نسبت به مردم عشق می ورزیدند. در احوالات مرحوم سید محمد كاظم یزدی وارد شده است كه « موقعى كه ارتش انگلستان وارد عراق شد و با مقاومت مردم مسلمان عراق مواجه شدند از جمله كسانى كه با آن مقابله كردند مردم نجف اشرف بودند زمانى كه انگلیس به عراق تسلط كامل یافت در مقام انتقام جوئى از اهالى نجف اشرف بر آمد و در این رابطه حاكم انگلیس به حضور مرحوم سید محمد كاظم یزدى قدس سره آمده و عرض كرد دولت از شما خواهش ‍ مى كند كه نجف اشرف را ترك گوئید و به كوفه بروید زیرا دولت مى خواهد اهالى نجف را تادیب نماید مرحوم سید فرمودند: من به تنهائى خارج شوم یا با اهل بیتم ؟حاكم گفت با اهل بیت. آن مرحوم فرمودند:اهل نجف اهل بیت من هستند پس من خارج نمى شوم ،بگذار آنچه به اهل بیت من مى رسد، به من هم برسد و به بركت این استقامت و پا برجائى مرحوم سید، اهل نجف از شر انگلیس در امانت ماندند.

جناب ایشان قلبا مردم را دوست داشتند و متقابلا مردم نیز او را دوست داشته، به او عشق مى ورزیدند و مردم نجف او را پدر مى خواندند و اعراب صحرا نشین، از خاك پاى او برداشته و در كیسه مى كردند و به چادر خود برده و به هنگام سوگند خوردن مى گفتند: بحق تراب قدم السید و این حاكى از مردم خواهى و حسن سلوك ایشان با هم نوعان و پیروان خود بوده است.»(5)


پی نوشت‏ها:

1.علینقی فیض الاسلام، نهج البلاغه،تهران، موسسه چاپ و نشر تالیفات فیض الاسلام، نامه 31

2.مجله طوبی، خرداد و تیر 1385، شماره 7،ص 83

3.محمدبن یعقوب کلینی (ره)، اصول کافی، قم، اسوه، ج3، ص 612

4.محمد، قطب ، روش تربیتى اسلامى ، ترجمه سید محمد مهدى جعفرى ،تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص 316

5.سید نعمت الله حسینی، مردان علم در میدان عمل، قم، دفتر انتشارات اسلامی،ج2،ص65

منابع:

مردان علم در میدان عمل

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان