موقوفات پیامبر اسلام و اهل بیت
وقف در قرآن و سنت (2)
پیامبر اسلام (ص) و ائمه (علیهم السلام)، گذشته از این که به فقرا، ضعفا، مستمندان و قشرهای محروم اجتماع کمک میکردند، آیندگان را نیز فراموش نمیکردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات زیادی از املاک و زمینها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایهریزی کردند.

یکی از فصول درخشان زندگانی این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق میکردند و هم شخصاً املاک و داراییهای ارزندهای را وقف میکردند. پیش از بررسی این موضوع، چند مسئله مقدماتی درباره وقف را از نظر میگذرانیم:
ضرورت مالکیت واقف، پیش از وقف
نکتهای که در این جا نباید از آن غفلت ورزید این است که غرض از ذکر این مسائل و بیان وقفها و صدقههای اهل بیت (علیهمالسلام) این است که آنان اموالی که وقف میکردند، ملک شخصیشان بود که از طرق گوناگون جزء اموالشان به حساب میآید و اگر ملک شخصی آنها نبود نمیتوانستند وقف کنند. چرا که انسان به طور قطع، وقتی میتواند تمام یا قسمتی از اموال خود را وقف نماید و در راه خدا برای استفاده یک قشر خاص یا جمیع مسلمانان و... قرار دهد که ملک شخصی او باشد. پیامبر اکرم (ص) در غابه (جایی نزدیک مدینه در راه شام) وقتی کنار چاه هم رسید، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا آیا این چاه را مصادره نمیکنید؟ فرمود: خیر، ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن صدقه داده شود. طلحه بن عبیدالله آن را خرید و وقف کرد. (المغازی / ج 1/ ص 547)
به دیگر سخن، وقف کردن، چیزی وابسته به ملکیت خصوصی است که اگر شخصی مالک چیزی نباشد، نمیتواند وقف کند. واقف باید مالک باشد تا بتواند به دیگری تملیک کند، همان گونه که در کتب فقهی آمده است (به عنوان نمونه رجوع شود به: شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام /ج 2/ ص 212) موقوفه اگر مملوک نباشد؛ یعنی مال دیگری باشد و غاصب بخواهد آن را وقف کند، صحیح نیست. از این رو، وقف هم مانند دیگر صدقات، مشروط است بر این که مال وقف شده به گونهای باشد که انسان بتواند با وقف کردن آن، به خدا نزدیک بشود. پس اگر واقف مال حرام را بخواهد وقف نماید، چون آن مال «غصب» و تصرف در آن حرام و معصیت است، نمیشود با همان چیزی که به وسیله آن خدا را نافرمانی کرده در پیشگاه خدا مقرب گردد.
جایگاه وقف در اسلام
در اینجا به اختصار درباره اهمیت وقف از دیدگاه روایات و جایگاه آن در اسلام و ترغیب پیشوایان دینی به مسئله وقف میپردازیم.
از جالبترین تعالیم اجتماعی اسلام که بر اساس تعاون و حس نوعدوستی بنا نهاده شده، مسئله وقف و صدقات جاریه است. هدف اصلی از وقف، تأمین و تثبیت محل سکونت و منبع ارتزاق و تأمین قسمتی از نیازمندیهای عمومی و گسترش فرهنگ و تشویق به احداث بناهای علمی، بهداشتی و مذهبی است. اسلام با این کار، یک برنامه عالی انسانی را بنیانگذاری کرد که در اثر آن، عواطف بشر دوستی زنده شد.
اسلام با این ابتکار تا آن جا در روح و اخلاق مردم اثر گذاشت که از مال خود چشم میپوشند و با وقف کردن قسمتی از اموال خویش به نفع کسانی که باید حمایت شوند، وسیله آسایش آنان را فراهم میکنند و نیازمندیهای نسلهای آینده را نیز از طریق وقف تأمین میکنند.
اسلام با طرح مسئله وقف و تشویق به صدقات جاریه، از یک طرف اختیارات و نظرات مالک را نسبت به ملک خود (حتی سالها پس از مرگش) محترم و نافذ شمرده، و از طرفی، قدم اساسی را در راه گسترش علم و دانش و پرورش دانشمندان برداشته و بنای عمران و آبادی شهرها و روستاها و رفاه عموم را حتی در بیابانها و جاهای دور از آبادی، پایهریزی نموده است.
ترغیب ائمه به مسئله وقف
پیامبر اکرم (ص) و خاندان رسالت، مردم را بر این کار خیر ترغیب و تشویق نموده و از طرف خداوند، نوید پاداش برای هر کار نیکی، مخصوصاً به عنوان باقیاتالصالحات به آنان میدادند، که از بین احادیث فراوانی که در این باره رسیده است به عنوان نمونه چند حدیث از نظرتان میگذرد:
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: هر کس از این جهان درگذرد، پس از مرگ، چیزی به او نمیرسد جز این که پیشتر سه چیز از خود باقی گذاشته باشد:
1. کار نیکی که اثرش پس از او باقی باشد؛
2. سنت حسنهای که در میان مردم رواج داده باشد و بعد از او، مردم به آن روش عمل کنند؛
3. فرزند صالحی که برای او دعا کند. (الترغیب و الترهیب / ج 1/ ص 100 و 118/ وسائل الشیعه / ج 13/ ص 292/ کتاب الوقف/ حدیث 1 و 2 / ص 293/ حدیث 3 و 4 وص 294/ حدیث 10 / ج 11/ص 437/ حدیث 6 و امالی صدوق / ص 38 /حدیث 7/ مجلس 9.)
در حدیث دیگری از آن حضرت نقل شده که فرمود:
شش چیز است که شخص مۆمن پس از مرگش از آن بهرهمند خواهد شد:
1. فرزند صالحی که برای او طلب آمرزش کند؛
2. قرآنی که از او باشد و مورد استفاده قرار گیرد؛
3. درختی که مینشاند؛
4. چاه آبی که احداث مینماید؛
5. چشمه آبی که در راه خدا جاری میکند؛
6. سنت و روش نیکی که پس از او، مردم به آن عمل میکنند. (قال ابوعبدالله (علیهالسلام): سته تلحق المومن بعد موته: ولد یستغفر له، و مصحف یخلفه وغرس یغرسه، و قلیب یحفره، و صدقه یجریها و سنه یوخذ بها من به عده/ وسائل الشیعه / همان/ ص 293/ حدیث 5/ ومن لا یحضره الفقیه / ج 4/ ص 182/ باب الوقف و الصدقه/ حدیث 637)

موقوفهها و صدقههای پیشوایان دینی
چنان که اشاره کردیم، گذشته از این که رسول مکرم اسلام و خاندان آن حضرت درباره وقف، مردم را تشویق میکردند، طبق احادیث معتبر و مدارک تاریخی، خود از نخستین کسانی بودند که اقدام به وقف املاک شخصی نموده و آثار خیری به عنوان وقف برای اعقاب و طبقات بعد از خود به جای گذاردند و وقفنامههایی تنظیم کردند که به برخی از آنها اشاره میشود:
باغهای مخیریق
واقدی مینویسد: مخیریق یهودی از علمای یهود بود. روز شنبه که پیامبر (ص) برای جنگ در احد بود، او به یهودیان گفت: به خدا قسم شما میدانید که محمد پیامبر است و نصرت و یاری او بر شما فرض و واجب است. آنها بهانه آوردند که امروز شنبه است. گفت دیگر شنبه معنایی ندارد! سلاح خود را برداشت و همراه رسول خدا (ص) به میدان جنگ آمد و کشته شد. پیامبر (ص) فرمود: مخیریق بهترین یهود است، مخیریق وقتی از مدینه به احد میرفت گفت: اگر کشته شدم، اموال من مال محمد است که در راه خدا صرف کند. آن اموال منشأ اصلی صدقات پیامبر (ص) شد.
اموال مخیریق هفت مزرعه بودند، به نامهای: میثب، صافیه، دلال، حسنی، برقه، اعواف و مشربهام ابراهیم که مادر ابراهیم (فرزند حضرت رسول) در این منطقه سکونت داشت و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن جا میآمد. (المغازی / ج 1/ /ص 262 و 263 و وفاء الفاء / ج 3/ ص 289-288)
موقوفههای دیگر رسول خدا
موقوفههای آن حضرت منحصر در این هفت باغ نبود، بلکه در کتب تاریخ زمینهای دیگری را به نام صدقات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر کردهاند که یکی بویره است.
حموی در معجم البلدان مینویسد: بویره از زمینهای بنی النضیر بوده است. (معجم البلدان/ ج 1/ ص 512)
سمهودی مینویسد: رسول خدا (ص) در خیبر نیز موقوفههایی داشته است. (وفاء الفاء / ج 4/ ص 121)
ابن شبه مینویسد: بخشی از سرزمین خیبر به نامهای الوطیح والکتیبه و سلالم را پیامبر (ص) وقف کرد. (تاریخ المدینه/ج 1/ ص 188)
ابن ابی الحدید چنین میگوید: رسول خدا از دنیا رفت در حالی که مزارع زیادی در «خیبر»، «فدک»، «بنی نضیر»، «وادی نخله» و همچنین «طائف» داشت که پس از مرگ او، همه صدقه شد، به دلیل خبری که ابوبکر نقل کرده است. (شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید / ج 15/ ص 147 و ج 16/ ص 221)
ابن عبد ربه (العقد الفرید/ ج 4/ ص 283) و ابن ابی الحدید (شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید /ج 1/ ص 198) میگویند: رسول خدا (ص) مهزور را (که مکانی واقع در بازار مدینه بوده است) برای مسلمانان وقف کرد.
موقوفههای امیرالمۆمنین
امیرمومنان (ع) موقوفههایی داشت که در تاریخ ثبت شده است و این موقوفات از اموال و دارایی شخصی آن حضرت بوده که محدثان و مورخان نقل کردهاند. برخی از آنها به این شرح است:
عبدالرحمن فرزند حجاج میگوید: این وصیتنامه را ابو ابراهیم (حضرت موسی بن جعفر (ع) نزد من فرستاد. این، آن چیزی است که وصیت کرده و حکم نموده بنده خدا علی در مال خود برای رضای خدا، تا این که (به وسیله این وصیت) خدا مرا داخل بهشت نموده و در روزی که صورتهایی سفید و صورتهایی سیاه میگردد، مرا از آتش دوزخ و آتش را از من دور سازد. آنچه در «ینبع» املاک دارم و به من تعلق دارد و در اطراف «ینبع» هم معروف است که مال من است، همه وقف است و همچنین بردههایی که در آن املاک دارم به غیر از ابی نیزر و ابی رباح و جبیر که آزاد هستند (و حق ولاء دارند) بقیه در همین املاک پنج سال کار میکنند و مخارج خود و عائلهشان را از آن جا تأمین میکنند. علاوه بر این، آنچه که در «وادی القری» دارم همه مختص اولاد فاطمه است و بردههایی هم که در املاک وادی القری دارم، وقف است غیر از اینها هم آنچه در «ذعه» دارم با بردههایی که آن جا هست وقف است و مانند بردههای دیگر در املاک کار کرده و مخارج خود و عائلهشان را از همان املاک اداره نمایند. علاوه بر اینها آنچه در «اذینه» دارم با بردههایی که آن جا دارم وقف است. «قصیره» هم وقف است.
آنگاه حضرت مینویسد: در حقیقت آنچه در مورد اموال خودم نوشتم «به گونه صدقه واجب» است؛ یعنی وقف است که قابل فسخ نیست و نمیتوان آن را فروخت یا به کسی بخشید یا شرایط آن را تغییر داد و قطعی و خارج از ملک خصوصی میباشد، خواه من زنده بمانم یا بمیرم و در هر موردی که برای خدا باشد صرف میشود.

موقوفههای دیگر امیرالمۆمنین (ع)
حضرت موقوفههایی دیگری نیز داشت که برخی از آنها بدین قرار است:
«سویقه» که جایی است در نزدیکی مدینه و آل علی (ع) آن جا سکونت میکردند، از جمله صدقات امیرالمۆمنین (ع) بود. (معجم البلدان / ج 3/ ص 386)
فقیر و وادی ترعه نیز از موقوفات حضرت علی (ع) است. (تاریخ المدینه / ج 1/ ص 226) فقیر اسم دو مکانی است که در نزدیکی مدینه که آنها را فقیران مینامند و از امام جعفر صادق (ع) روایت شده که رسول الله (ص) برای علی (ع) چهار قطعه زمین اقطاع نمود: «فقیرین»، «بئرقیس» و «الشجره» ...(وفاء الوفاء/ ج 4/ ص 12822)
«حره الرجلاء» جزء صدقات علی (ع) بوده است. نصف آن وقف بوده و نصف دیگر در دست «ال منّاع» از بنی عدی قرار داشته که علی (علیهالسلام) به آنها بخشیده بوده است. (همان / همان جا/ ص 1186 و عمده الاخبار فی مدینه المختار/ ص 305)
و باز در «حره الرجلاء» درهای به نام «بیضاء» و در آن مزارع و زمینهای خالی وجود داشته که از جمله موقوفههای امام بوده است. (عمده الاخبار/ همان جا)
«قصیبه» منطقهای است در نزدیکی خیبر و مدینه منوره که حضرت آن را وقف کرده است. (تاریخ المدینه / ص 225)
موقوفههای حضرت زهرا (س)
از جمله خاندان اهل بیت (علیهمالسلام) که موقوفاتشان ثبت شده، حضرت فاطمه (س) است.
محمد بن علی شافعی از عبدالله بن حسن فرزند حسین روایت میکند که گفت: عدهای از اهل بیت (علیهمالسلام) به من خبر دادند که فاطمه دختر رسول خدا (ص) و حضرت علی (ع) اموال خود را بر بنی هاشم و بنی المطلب وقف کردند و دیگران را هم در ردیف وقف شدگان بر آنها داخل نمودند. (کتاب الامام شافعی /ج 3/ ص 279 و السنن الکبری/ ج 6/ ص 161)
«فُرع» (به ضم فاء) و «ام العیال» دهی بوده است میان مکه و مدینه که صدقه فاطمه زهرا (س) دختر رسول خدا (ص) بوده است. (وفاء الوفاء/ همانجا / ص 1117 و معجم البلدان / ج 1/ ص 254)
و در وقفنامه حضرت علی (ع) بنا به نقل دعائم الاسلام، از وقف حضرت فاطمه (س) اسم برده شده است. (دعائم الاسلام / ج 2/ ص 343)
وقفنامههای امام حسین (ع)
امام حسین (علیهالسلام) زمین و اشیایی را که ارث برده بود پیش از این که تحویل بگیرد، وقف کرد. (دعائم الاسلام / همانجا/ ص 339/حدیث 1271)
موقوفههای امام صادق (ع)
آن حضرت نیز موقوفههایی داشته است که از وقف نامه امام هفتم (ع) این مطلب به خوبی استفاده میشود.
نتیجه گیری
چنانکه گذشت، در قرآن کریم آیهای وجود ندارد که به طور صریح بر مسئله وقف و احکام آن دلالت کند، اما دقت در مضامین برخی آیات که به عمل صالح، تألیف قلوب و جلب محبت دیگران، روح تعاون، احسان و برادری، و تقرب الی الله تشویق و ترغیب مینماید و همچنین کلام ارزشمند معصومین (علیهمالسلام) و سیره عملی آن بزرگواران در دوران حیات مکرمشان، نشانگر اهمیت والا و بسیار زیاد وقف در نزد خداوند متعال و اهل بیت (علیهمالسلام) است. بدون شک توجه شارع مقدس و بزرگان دین به وقف، مبین آثار گرانسنگ و ماندگار وقف به عنوان باقیات صالحات است که نه تنها در سرای فانی شامل افراد گوناگون میگردد، بلکه تأثیرات آن در جهان باقی نیز مایهی تعالی روح و مراتب انسان واقف خواهد شد.
برای مطالعه متن كامل این مقاله، به اینجا مراجعه كنید.