تبیان، دستیار زندگی
نوسان در بازار هنر، همیشه وجود دارد و هرسال از فصلی به فصل دیگر، بازار هنر مدرن و هنر امپرسیونیست و هنر معاصر با تغییر و تحولات فراوانی روبه رو می شود. در این میان، بازار هنر، نقشی دوگانه ایفا می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قطر چگونه غول شد

درباره نفوذ كشوری كوچك بر بازار بزرگ هنر


نوسان در بازار هنر، همیشه وجود دارد و هرسال از فصلی به فصل دیگر، بازار هنر مدرن و هنر امپرسیونیست و هنر معاصر با تغییر و تحولات فراوانی روبه رو می شود. در این میان، بازار هنر، نقشی دوگانه ایفا می کند. از یک سو به ارتقا و شناخته ترشدن هرچه بیشتر آثار هنری و هنرمندان جوان و کمترشناخته شده منجر می شود و از سوی دیگر، تجارت را در فرهنگ و هنر ترغیب می کند که می تواند اثری تخریبی بر ماهیت و اصالت هنر داشته باشد.


شیخ حمدبن خلیفه آل‌ثانی، امیر سابق قطر در حال بازدید از یك نمایشگاه

هنر و فرهنگ، به خودی خود بخشی از توسعه هرکشور را به خود اختصاص می دهد، به طوری که معمولاکشورها در تدوین چشم انداز توسعه فرهنگی خود به ابعاد و مولفه های مختلف آن توجه می کنند. کشورهای توسعه یافته تر، در مقابل کشورهای کمترتوسعه یافته قرار دارند و در این میان، تکاپوی برخی کشورها می تواند آینده را با چالش هایی روبه رو کند. خاورمیانه، طی دهه های اخیر فهمیده که باید جایگاه خود را در عرصه هنر و بازار هنر تقویت کند. این کار، هم منجر به توسعه جایگاه کشورهایی چون ایران و عراق و مصر می شود و هم هنرمندان را به چهره هایی بین المللی تبدیل می کند. اما به نظر می رسد که ویژگی های استراتژیک این منطقه، دارد در عرصه هنر هم به نوعی دیگر تجلی پیدا می کند. در حالی که کشوری مانند ایران در تدوین چشم انداز توسعه خود در راه دستیابی به خواسته های هنری گام هایی را برمی دارد، کشوری مانند امارات ازطریق ایجاد شعبه هایی از موزه لوور و گوگنهایم به توسعه خود می اندیشد و کشوری چون قطر نیز ترجیح می دهد بازار هنر را در قبضه خود درآورد. در این گفتار، تلاش کرده ایم رفتار کشور قطر را در سال های اخیر در راه به انحصار درآوردن آثار ارزشمند هنری با تکیه بر منابع مالی پایان ناپذیر این کشور، بررسی کنیم. رفتاری دوگانه، که از یک سو قدرت و جاه طلبی کشوری کوچک را نشان دهد و از سویی دیگر بر نظامی از برنامه ریزی اشاره دارد.

افزایش قیمت آثار هنری

بیش از 70میلیون دلار برای اثر هنری «مرکز سفید» از مارک روتکو در سال 2007 پرداخته شده، که برای این هنرمند رقم بسیار بالایی محسوب می شود. در همین سال، کمی بعدتر، بیش از 20میلیون دلار برای کاری از «دامین هیرست» داده شد، که یک رکورد برای یک هنرمند زنده محسوب می شود. همچنین باید به مورد دیگری اشاره کنیم که مربوط به پرداخت 250میلیون دلار برای «بازی کنندگان ورق» از «سزان» در سال 2011 می شود و بالاترین رقمی است که تاکنون برای یک نقاشی در تمام جهان، پرداخته شده است.

قطری ها: خریداران پولدار

با توجه به محرمانه بودن بازار هنر، تعداد کمی هستند که یادشان مانده باشد چه افرادی این مبالغ سرسام آور را پرداخته اند. اما چیزی که روزبه روز بیشتر قابل درک است اینکه این آثار استادانه و خیلی دیگر از کارهای گرانبها را قطری ها می خرند. ساکنان پولدار کشوری کوچک در کرانه خلیج فارس که ثروت فراوان و جاه طلبی فرهنگی دارند و از همین رو آثار هنری را به قیمتی می خرند که تاکنون سابقه نداشته است. «پاتریشیا جی. همبرکت»، مسوول ارشد توسعه بازرگانی موسسه حراج فیلیپس معتقد است قطری ها مهم ترین خریداران هنر در بازار امروز هنر جهان تلقی می شوند، به طوری که حجم مبالغی که آنها حاضرند بپردازند در مخیله انسان نمی گنجد. خرید از طریق واسطه های وابسته به «شیخه المیاسه بنت حمدبن خلیفه آل ثانی»، رییس موزه قطر و خواهر امیر جدید قطر صورت می گیرد. او که 30سال بیشتر ندارد، در حال حاضر به یکی از اثرگذارترین بازیگران عرصه هنر جهانی تبدیل شده است. هیچ کس به درستی نمی داند «شیخه المیاسه» زمانی که توسط پدرش امیر سابق بود، در سال 2006 به عنوان رییس موزه انتخاب شد، تا حالاچقدر برای خانواده اش و موزه قطر خرج کرده است. اما متخصصان امر حدس می زنند که بودجه اختصاص داده شده در این خصوص به حدود یک میلیارددلار در سال می رسد و از نظر آنها، قطری ها این پول را با هدف دراختیارقراردادن شاهکار های هنر مدرن و معاصر از هنرمندان شاخصی همچون «فرانسیس بیکن»، «روی لیختنشتاین»، «اندی وارهول» و «جف کونز»، خرج می کنند. این یک راز است که این پول ها واقعا چه زمانی قرار است تمام شود، اما به نظر می رسد مادامی که قطر به ثروت های نفتی دسترسی دارد، نفوذش در خاورمیانه را خواهد گستراند.

طی سال های اخیر، موزه قطر توانسته سه موزه تراز اول در دوحه، پایتخت این کشور راه اندازی کند. معماران این موزه ها، «ژان نوول» معمار برجسته فرانسوی، «آی. ام.پی» معمار برجسته چینی، و «ژان فرانسوا بودن» دیگر معمار برجسته فرانسوی است

سرمایه گذاران قَدَری که این کشور دارد، باعث خواهد شد تا این کشور در جهان فرهنگ و هنر بتواند نفوذ و قدرت خود را گسترش دهد. این تلاش در راستای تبدیل شدن قطر به کلکسیونی از هنر معاصر، آن هم از نوع درجه یک، بازار هنر را به حالت شناور درآورده و به افزایش روبه رشد قیمت ها کمک کرده است. به عنوان مثال تا سال 2007 که قطر خرید ویژه اش را انجام داد، گران ترین اثر از «مارک روتکو» که تا آن موقع در حراج ها فروش رفته بود با عنوان «بیعت کردن به پادشاه ماتیس» ، مربوط به سال 2005 با قیمتی معادل 22میلیون دلار بود. این قیمت، یک سوم آنچه بود که قطری ها پرداختند. در سال 2011، 250میلیون دلار برای تابلوی «ورق بازان» اثر پل سزان پرداختند که چهاربرابر بیشتر از آن چیزی بود که تا آن زمان برای اثری از آثار هنرمندان به طورکلی پرداخته می شد. «دیوید نش»، واسطه رسمی اهل نیویورک، 35سال است به عنوان مجری ارشد حراج ساتبیز فعالیت می کند. او معتقد است وقتی قطری ها خریدهایشان را در ارتباط با آثار هنری به پایان برسانند و کنار بکشند، چاله ای را به وجود خواهند آورد که به نظر نمی رسد هیچ کس دیگر بتواند آن را پر کند.

قطر به دنبال چیست؟

طی سال های اخیر، موزه قطر توانسته سه موزه تراز اول در دوحه، پایتخت این کشور راه اندازی کند. معماران این موزه ها، «ژان نوول» معمار برجسته فرانسوی، «آی. ام.پی» معمار برجسته چینی، و «ژان فرانسوا بودن» دیگر معمار برجسته فرانسوی است. هریک از این پروژه ها به مثابه محفلی جدید برای موزه ملی قطر که درحال حاضر تحت ساخت است، محسوب می شود، یعنی موزه هنر اسلامی و موزه هنر مدرن عربی و بیشتر تمرکزش بر هنرها و هنرمندان منطقه ای است. بنابراین، متخصصان امر معتقدند انباشت سهم قابل توجهی از کلکسیون غرب در قطر، باعث خواهد شد تا این کشور به بخشی از موسسه هنر معاصر تبدیل شود. اختصاص بودجه سالانه موزه های اصلی به طور معمول تنها سهم اندکی از مصارف سالانه دولت قطر محسوب می شود. موزه هنر مدرن عربی به عنوان مثال در سال 2012 مبلغی بالغ بر 32میلیون دلار هزینه کرد و این مبلغ برای موزه هنر متروپولیتن برابر با 39میلیون دلار بود. در حالی که سایر شهرهای حاشیه خلیج فارس از جمله ابوظبی و دوبی تلاش می کنند تا به پایتخت های فرهنگی تبدیل شوند، اما همزمان با سازمان ها و موسسات موجود بین المللی هم شریک شده اند که از معروف ترین آنها می توان به «لوور» و «گوگنهایم» اشاره کرد. این اقدامات، با هدف تثبیت موقعیت خودشان صورت گرفته است. این در حالی است که قطر در این زمینه به تنهایی یکه تازی می کند.

نقش هنر در توسعه قطر

ازسوی دیگر، «شیخه المیاسه»، نقش هنر را در آینده قطر چندان پررنگ نمی بیند. او اعتقاد دارد که قطر در راستای اهداف و چشم اندازهای توسعه فرهنگی و توسعه موسسات فرهنگی گام برمی دارد و البته هنر در این میان، بخش بسیار حایزاهمیتی در هویت ملی این کشور ایفا خواهد کرد. او پیش تر، در گفت و گویی با نیویورک تایمز، گفته بود که با ایجاد موسسات هنری، پیش فرض های غرب از جوامع مسلمان ممکن است با چالش روبه رو شود. او همچنین یک بار بیان کرده بود که پدرش به او یاد داده برای دستیابی به صلح و آرامش، ابتدا باید به فرهنگ های دیگر احترام گذاشت و مردم غرب، شناخت صحیحی از خاورمیانه ندارند و تصورشان از این منطقه، بیشتر شبیه پرتره ای از «بن لادن» در ذهن آنهاست. «شیخه المیاسه»، برای ترکیب حوزه نفوذ و اثرگذاری کارهای غربی و اسلامی گام برمی دارد. گاه او مثل مجریان تجاری و بازرگانی لباس می پوشد و گاه به طور کاملاسنتی و در چادر و ردای مشکی، که فقط صورتش از آن لباس قابل مشاهده است. او به زبان های فرانسوی و انگلیسی مانند زبان مادری اش عربی به خوبی تسلط دارد. «شیخه المیاسه» هیچ گونه پیشینه رسمی در تاریخ هنر ندارد و در دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، رشته علوم و ادبیات سیاسی خوانده است. هم او و هم شوهرش «شیخ جاسم بن عبدالعزیز آل ثانی»، قبل از بازگشت به قطر در دانشگاه کلمبیا، فعالیت بعد از فارغ التحصیلی هم داشته اند. «لیلاهلر»، گالری دار و واسطه هنری ایرانی مقیم نیویورک که با هنرمندان بسیار زیادی در خاورمیانه آشنایی دارد، معتقد است که «شیخه المیاسه» ذهن بازی دارد و در هر حال یک زن تحصیلکرده است. از نظر او، «المیاسه» قصد دارد تا دوحه را به قطب هنر در منطقه تبدیل کند، به طوری که ساکنان منطقه مجبور نباشند برای تماشای آثار برجسته به نیویورک یا پاریس یا لوس آنجلس پرواز کنند. دوحه یک برنامه جاه طلبانه دارد تا 20 موزه در انواع مختلف راه اندازی کند. در قطر، برای هر خریدی، دستورالعملی وجود دارد. متخصصان معتقدند که «شیخه المیاسه» دارد می کوشد تا بهترین ها را جمع آوری کند، حالاهر قیمتی که می خواهند داشته باشند. خیلی ها بر این باورند که سرعت و روند خرید آثار طی سه، چهار سال گذشته از «المیاسه» یک چهره قدرتمند در بازار هنر ساخته است. او تاکنون در نشریات معتبری مانند «فوربس» و «ونیتی فیر» مقاله نوشته و از نظر مجله «اکونومیست»، قدرتمندترین زن در جهان هنر است.

روش قطر برای انباشتن آثار هنری

«المیاسه» از گالری های هنری بازدید نمی کند. او به موسسات حراج سر نمی زند تا همراه سایر کلکسیونرهای عمده یا افراد دیگری که تجارتشان این است، در مراسم شب های فروش شرکت کند. خیلی ها اطلاعات چندانی از او ندارند. موسسات حراج و گالری ها معمولاقبل از برگزاری حراج ها، اینگونه کلکسیونرها را دعوت می کنند و برایشان میهمانی می گیرند. با این کار، حراج های آنها با رونق بیشتری همراه است. اما قطری ها اینگونه عمل نمی کنند. آنها همه چیز را دست افراد متخصصی می سپارند که به عنوان «مشاور» آنها تلقی می شوند و در اینگونه مراسم ها شرکت می کنند. واسطه هایی چون «فیلیپ سگالوت»، «فرانک گیراود» و در حال حاضر «گای بنت» هم در میان این مشاورها قرار دارند. «گای بنت»، از مسوولان سابق کریستیز در بخش دپارتمان هنر امپرسیونیست و مدرن، چهره ای شاخص در جهان هنر است و به عنوان یک واسطه استاد شهرت دارد. او یکی از فارغ التحصیلان کریستیز است که در قطر نقش هایی را داشته است. در ژوئن 2011، «ادوارد دالمن» رییس پیشین این موسسه حراج، به عنوان مدیر اجرایی موزه قطر معرفی شد. «ژان پل انگلن»، مدیر برنامه های هنر عمومی موزه نیز، از پیشکسوتان کریستیز است. تیم قطر به طور خاص از واسطه ها خرید می کند، اگرچه بخش وسیعی از خریدهایش از حراج ها صورت می گیرد. متخصصان بر این باورند که یک واسطه دیگر هم با «گای بنت» کار می کند و به این ترتیب، فروش ها به نام قطر ثبت نمی شود و در واقع، خریدها به صورت محرمانه صورت می گیرد و کسی متوجه نمی شود که برنامه آنها چیست.

توضیح تصویر: شیخ حمدبن خلیفه آل‌ثانی، امیر سابق قطر در حال بازدید از یك نمایشگاه

بخش هنری تبیان


منبع:

روزنامه شرق/ نیما توسلی