تبیان، دستیار زندگی
علاقه به خیر و عدل و احسان از آن جهت که خیر و عدل و احسان است، بدون هیچ شائبه چیز دیگر، نشانه اى است از علاقه و محبت ذات جمیل على الاطلاق
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حسن فاعلی اعمال

نیت

حسن فعلى براى پاداش اخروى عمل کافى نیست، حسن فاعلى هم لازم است، حسن فعلى به منزله تن و حسن فاعلى به منزله روح و حیات است، و ایمان به خدا و روز رستاخیز، شرط اساسى و لازم حسن فاعلى است، و این شرطیت یک شرطیت قرار دادى نیست، یک شرطیت ذاتى و تکوینى است مانند شرطیت هر راه معین براى مقصد معین.

ممکن است کسى بگوید براى حسن فاعلى ضرورت ندارد که حتما قصد تقرب به خداوند در کار باشد، اگر کسى عمل خیرى را به انگیزه وجدان و به خاطر عطوفت و رحمتى که بر قلبش مستولى است انجام دهد، کافى است که عمل او حسن فاعلى پیدا کند. به عبارت دیگر انگیزه انسان دوستى براى حسن فاعلى کافى است، همین که انگیزه انسان " خود " نباشد حسن فاعلى پیدا مى کند اعم از اینکه انگیزه " خدا " باشد یا " انسانیت ".

این نکته قابل تأمل است. در عین اینکه ما مطلب بالا را تأیید نمى کنیم که فرقى نیست میان اینکه انگیزه خدا باشد یا انسانیت. در عین حال جدا معتقدیم هر گاه عملى به منظور احسان و خدمت به خلق و به خاطر انسانیت انجام گیرد در ردیف عملى که انگیزه اش فقط " براى خود " است قرار نمی گیرد. البته خداوند چنین کسانى را بى اجر نمى گذارد. در برخى احادیث وارد شده است که مشرکانى نظیر " حاتم " با اینکه مشرکند، به خاطر کارهاى خیرى که در دنیا کرده اند معذب نخواهند بود و یا تخفیفى در عذاب آنها داده مى شود.

از روایات زیادى که در دست داریم کاملا مى توان این مطلب را استفاده کرد: به طور مثال مجلسى علیه الرحمه از " ثواب الاعمال " شیخ صدوق از على بن یقطین از امام کاظم علیه السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود:

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم درباره عبدالله بن جدعان که یکى از کفار معروف جاهلیت و از سران قریش است، فرمود: سبک عذاب ترین اهل دوزخ ابن جدعان است. عرض شد: یا رسول الله چرا؟ فرمود: «انه کان یطعم الطعام؛ او مردم را سیر مى کرد»

در بنى اسرائیل مردى مۆمن همسایه اى کافر داشت. آن مرد کافر نسبت به همسایه مۆمن خود همواره نیکى و نیک رفتارى مى کرد، وقتى که مرد، خداوند براى او خانه اى از نوعى گل بنا کرد که مانع او از گرماى آتش بود و روزى او از خارج محیط او که محیط آتش بود به او مى رسید به او گفته شد: این به سبب نیکى و نیک رفتارى تو نسبت به همسایه مۆمنت مى باشد (بحار الانوار ، چاپ کمپانى ، ج 3 ص 377). مرحوم مجلسى پس از نقل این روایت مى گوید: این روایت و امثال آن دلیل است که عذاب برخى از جهنمیان از کفار به خاطر اعمال نیکشان برداشته مى شود و آیاتى که درباره کفار وارد شده که تخفیفى در عذابشان داده نمى شود در موردى است که چنین اعمال خیرى از آنها صادر نشده باشد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم درباره عبدالله بن جدعان که یکى از کفار معروف جاهلیت و از سران قریش است، فرمود:

سبک عذاب ترین اهل دوزخ ابن جدعان است. عرض شد: یا رسول الله چرا؟ فرمود: «انه کان یطعم الطعام؛ او مردم را سیر مى کرد» (بحار ، چاپ کمپانی، ج 3 ص 382 نقل از کافی).

علاقه به خیر و عدل و احسان از آن جهت که خیر و عدل و احسان است، بدون هیچ شائبه چیز دیگر، نشانه اى است از علاقه و محبت ذات جمیل على الاطلاق

افرادى این چنین که البته در همه زمانها کم یا بیش پیدا مى شوند، حداقل این است که در عذاب آنها تخفیف داده مى شود و یا عذاب از آنها به کلى برداشته مى شود. اگر افرادى یافت شوند که نیکى به انسانهاى دیگر و حتى نیکى به یک جاندار اعم از انسان یا حیوان را - زیرا «لکل کبد حراء اجر؛ بر هر جگر سوخته اى اجر و ثوابى است»-  بدون هیچ چشم انتظارى انجام دهند، و حتى در عمق وجدان خود از آن جهت خدمت نکنند که چهره خود را در آیینه وجود محرومین مى بینند، یعنى ترس از اینکه روزى چنین سرنوشتى داشته باشند عامل محرک آنها نباشد، بلکه طورى انگیزه احسان و خدمت در آنها قوى باشد که اگر بدانند هیچ گونه سودى عاید آنها نمى شود و حتى یک نفر هم از کار آنها آگاه نمى گردد و احدى به آنها یک " بارک الله " هم نخواهد گفت باز هم آن کار خیر را انجام مى دهند، و تحت تأثیر عادت و امثال آن هم نباشند، باید گفت در عمق ضمیر این انسانها نورى از معرفت خداوند هست، و به فرض اینکه به زبان، انکار کنند در عمق ضمیر اقرار دارند، انکارشان در واقع و نفس الامر انکار یک موهومى است که آن را بجاى خدا تصور کرده اند و یا انکار یک موهوم دیگرى است که آن را بجاى بازگشت به خدا و قیامت تصور کرده اند، نه انکار خدا و معاد واقعى.

علاقه به خیر و عدل و احسان از آن جهت که خیر و عدل و احسان است، بدون هیچ شائبه چیز دیگر، نشانه اى است از علاقه و محبت ذات جمیل على الاطلاق، بنابراین بعید نیست که اینگونه کسان واقعا و عملا در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند از آنها به عنوان منکر خدا یاد مى شود.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: عدل الهى ص 270 -269

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.