تبیان، دستیار زندگی
همنوا ،جایی کودکان به تنهایی ثبت نام نمی کنند ، بلکه یک خانواده با هم به همنوا می پیوندد...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم طالبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همنوا ، جایی که غیرممکن‌ها ممکن می شود ( مصاحبه اختصاصی)


همنوا می خواهد خیلی از کارهایی که همه می گویند نمی شود را انجام دهد، بعد دیگران ببینند که می شود و با او همراه شوند....


موسسه هم نوا

تبیان: مختصراً معرفی از خودتان و موسسه ی همنوا برای کاربران  تبیان داشته باشید :

**علی ترقی جا هستم. حدود ده سالی است که در حوزه شیوه های متفاوت با کودک، والد و مربیان کودک کار می کنم . این کار با چند سوال شروع شد. آیا مدرسه و کار با کودک می تواند شیوه متفاوتی داشته باشد که این خود می تواند چند موضوع داشته باشد:

1. یگانگی محیط آموزش ومحیط خانه. (همیشه در مدرسه ها می گفتند که مادر بزرگت هم که فوت شده باشد امروز جزر داریم.  این دو دنیا هیچ ربطی

به هم ندارند و بعد سه هفته بعد درباره همدلی شعر می خواندیم. این تفکیک، یکی از سوالاتمان بود.)

2. یکی از سوالات دیگرمان ویژگی های کسانی که در محیط های فرهنگی و اموزشی کار می کنند،بود. خیلی وقت ها من چون در مدرسه کار می کردم معلم ها درباره همه چیز در زنگ تفریح ها حرف می زدند غیر آن چیزی که در کلاس اتفاق می افتاد. انگار کسانی که می خواهند دیگران را رشد بدهند نباید زیاد به رشد خودشان بپردازند. در صورتی که من فکر می کنم که کسی که می خواهد رشد دهنده باشد باید به رشد خودش هم فکر کند و کار کند.

نام یکی از دوره های ما این است: دوره یادگیری در فضای واقعی زندگی .خوردن، سفره پهن کردن ،باهم بیرون رفتن .در تک تک این ها کلی فرصت رشد هست که ما این ها را حذف می کنیم، نادیده می انگاریم. ازآنها بهره برداری درست نمی کنیم

ما یک اصلی در همنوا داریم، می گوییم :

                                    ذات نایافته از هستی بخش              کی تواند که شود هستی بخش

معمولا ما چیزهایی که می دانیم را می گوییم و توقع داریم که دیگران آن گونه بشوند. در صورتی که  باید طوری شویم تا یک چیزی که می گوییم در روح یک نفر دیگر بنشیند.

نام یکی از دوره های ما این است: دوره یادگیری در فضای واقعی زندگی .خوردن، سفره پهن کردن ،باهم بیرون رفتن .در تک تک این ها کلی فرصت رشد هست که ما این ها را حذف می کنیم، نادیده می انگاریم. ازنها بهره برداری درست نمی کنیم

این دغدغه ها باعث شد که ما  چرخی بزنیم در دنیا که آیا فقط همین مدل های مرسوم ما در ارتباط با کودکان وجود دارد؟ دیدیم نه چیزهای دیگری هم هست که خیلی های شان را دوست داریم ولی  مایوس هستیم .من فکر می کنم که آن چیزی که جامعه ما خیلی جدی به آن احتیاج دارد گذر از یاس است. باور کنیم که می شود.همنوا می خواهد خیلی از کارهایی که همه می گویند نمی شود را انجام دهد، بعد آدم ها ببینند که می شود. لذا همنوا موسسه ای که با تعداد محدودی خانواده و یا تعداد محدودی کودک کار کند، نیست.با یک تعداد محدودی از کودکان ،والدین و مربیان کار می کند ، ولی به جهت الهام بخشی است. برای اینکه نمونه عینی ،ملموس و کاربردی نشان دهد . همنوا می خواهد به پژوهش در حوزه واقعی کار با کودک وارد شود.

در این مدت بیشتر تمرکزمان را در حیطه ی کار با والدین ، در حوزه تحول نگرش گذاشتیم . چون فکر می کنیم که باورها ،انگاره ها و آنچه از عالم تعلیم و تربیت و زمانی که بچه بودیم و پدر و مادرهای مان انجام دادند، مربی ها و معلم هایی دیده ایم و در ما رسوب کرده و افعال تربیتی امروز ما شده است.لذا ما در دوره ها و برنامه های مان سعی می کنیم کمک کنیم که یک باز اندیشی اتفاق بیفتد. چرا اینگونه با دختر و پسرمان رفتار می کنیم؟ چرا با به عنوان همکار تربیتی با هم این گونه هستیم؟چرا؟ ... همه این ها یک فرصت باز اندیشی لازم دارد. در چهار سال گذشته که همنوا پس از یک دوره شش هفت ساله تحقیق ایجاد و تبدیل شد به یک مرکزی که افراد زیادی به آن پیوستند و الان نزدیک پنجاه پژوهشگر در این موسسه در حوزه کودک و والدین و مربیان کودک کار می کنند .

تبیان: جرقه ی اصلی این کار از کجا وارد ذهنتان شد ؟

** اصلی ترین دلیل من برای همنوا ،حضور اسم رب در زندگی بود.  احساس می کردم که اسم رب در زندگی آدم ها

حضور ندارد. حواسمان نیست که  خدا همه ی هستی را برای پرورش ما طراحی کرده است . لذا یکی از شعارهای اصلی همنوا این است : زندگی فرصت رشد و شکوفایی. و نام یکی از دوره های ما این است: دوره یادگیری در فضای واقعی زندگی .خوردن، سفره پهن کردن ،باهم بیرون رفتن .در تک تک این ها کلی فرصت رشد هست که ما این ها را حذف می کنیم و ازآنها بهره برداری درست نمی کنیم و نتیجه اش این می شود که فکر می کنیم باید برای خلاقیت بچه، فرزندمان را فلان کلاس بگذاریم یا برای مسئولیت پذیر کردنش یک کار عجیب و غریب انجام دهیم. در صورتی که مسئولیت پذیری درتمام لحظه لحظه زندگی اش می تواند وجود داشته باشد.

بچه چهار ساله عاشق سفره پهن کردن و کمک کردن و گذاشتن و آراسته کردن یک سفره خانوادگی است.این فرصت را از او می گیریم چون باور داریم که توانمند نیست و در چهارده سالگی ازش می خواهیم که این کار را انجام دهد. درتمام این سال ها به او پیغام دادیم که این کار مهمی نیست و تو فقط باید درس بخوانی و سر سفره ی چیده شده بیایی.

بعد متوجه شدیم که فضاهایی که می شود بر آن غلبه پیدا کرد ، جایی است که سیطره آموزش رسمی در آن کمتراست و آن پیش از دبستان است.

موسسه هم نوا

آنچه که از یک سال و نیم گذشته به آن پی بردیم و بسیار جدی ترمان کرده این است که پنج سال اول زندگی تقریبا تمام زندگی انسان ها را می سازد و آن پنج سال بسیار کلیدی است.

یک متخصص اقتصاد است به نام آقای پروفسور حکمت که برنده جایزه نوبل است در زمینه اقتصاد، ایشان می گویند که پر بازده ترین سرمایه گذاری برای یک کشور، سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی است. کار مومن انتخاب بین خوب و بد نیست . انتخاب بین خوب و بهتره. ما الان فکر می کنیم که روی بهترین ها سرمایه گذاری می کنیم. ما تصمیم گرفتیم که مقداری به این حوزه که کمتر در کشورمان به آن اهمیت داده می شود و تقریبا محروم ترین بخش است رسیدگی کنیم.

تبیان: کلیدی ترین کار شما در این موسسه چیست؟

**کلیدی ترین کاری که ما بیشتر به سمتش حرکت می کنیم ،کمک به نزدیک شدن خانواده ها و بچه ها است.

تبیان: کودکی که در این موسسه آموزش می بیند ، چه فرقی با بچه های دیگر دارد؟

 **در دو سبک می توانم به این سوال جواب بدهم.

یک : سبک حوزه های مختلف رشدی است که برای شان ابزارهایی وجود دارد . در حوزه شناختی، عاطفی ، اجتماعی و فیزیکی. می شود رشدشان را با این مدل ها اندازه گیری کرد . پژوهش های طولی که در دنیا انجام شده است نشان داده که این بچه ها دوران تحصیل کاملا متفاوتی  دارند. و بعد از تحصیل هم تغییرات زیادی دارند.در آمریکا یک تحقیق طولی از 3 سال تا 40 سال افراد انجام شد و آنهایی که دوران پیش دبستان خوبی گذرانده بودند ؛ در سن 27 سالگی کمتر توسط پلیس دستگیر شدند.این یعنی این افراد کنترل هیجان بلد هستند.وقتی اتفاقی بیفتد دعوا نمی کنند و درگیر نمی شوند. مشکل برای خودشان و بقیه ایجاد نمی کنند.

دوم : از شاخصه های دیگری که پیدا کرده بودند این بود که 59 درصد این بچه ها در آمدهای بیشتری داشتند . در آمد را چه کسی کسب می کند؟ کسی که قابلیت دارد و شایستگی هایش رشد کرده و می تواند آن را بروز دهد.

در همنوا وقتی دو کودک دعوا می کنند، فقط یک دعوا نیست.ما فقط آنها را جدا نمی کنیم بلکه بر سرآن گفتگومی کنیم. چه کار دیگری می توانستی بکنی؟ چرا این را کار را کردی؟ احساس طرف مقابل ..... یعنی فرصتی که همدلی او تجربه کند. احساسات خودش را تجربه کند. روش های مختلف مواجه با یک احساس او ببیند

ولی آنچه که ما در سال های گذشته بازخورد گرفتیم این است که قدرت حل مسئله این بچه ها بسیار بالاتراست. چون هر روز با چالش هایی در محیط مواجه بودند. در همنوا وقتی دو کودک دعوا می کنند، فقط یک دعوا نیست.ما فقط آنها را جدا نمی کنیم بلکه بر سرآن گفتگومی کنیم. چه کار دیگری می توانستی بکنی؟ چرا این را کار را کردی؟ احساس طرف مقابل ..... یعنی فرصتی که همدلی او تجربه کند. احساسات خودش را تجربه کند. روش های مختلف مواجه با یک احساس او ببیند. همچنین می تواند علاقه هایش را کشف کند. چون به طلب ها،خواستها، علاقه ها و نیازهاش توجه می شود خودش شروع می کند به پیدا کردن این که من به چه موضوعی علاقه دارم .چه می خواهم و بعد ما کمکش می کنیم برای رسیدن به اینکه در آینده می توانی چه کنی . همه ی مراکز پیش دبستانی بازدید می برند اما وقتی بچه چند هفته با موضوعی درگیر شود ، سوال برایش ایجاد می شود.

راجع  به تک تک این جزئیات در همنوا پژوهش می شود و در عمل اجرا می کنیم. هم به تئوری دنیا باید اشراف داشته باشیم و هم به نکات بومی و مذهبی و اعتقادی و فرهنگ خودمان. و هم اینکه در عمل نکاتی را کشف می کنیم.  مربی ما اگر سه چهار ساعت با کودک در تماس است سه چهار ساعت هم در حال تحقیق است. چه طوری تحقیق می کند ؟ صدای های کلاسش را گوش می دهد. عکس و فیلمی که از کلاسش گرفته شده  را نگاه می کند. این ها فرصت بازبینی به او می دهد. بعد جلسات گروهی برگزار می کنیم. این فرصت هم فکری و هم اندیشی می دهد. ما به این فرایند رشد حرفه ای مربی می گوییم.

همنوا، غیر ممکن‌های ممکن
تبیان : از چه الگوهایی استفاده می کنید ،الگوهای معروف دنیا یا بومی ؟

 **ما در همنوا می گوییم فضا،فضای الهام بخشی و الهام گرفتن است یعنی ما مدلی را از جای دیگر دنیا نمی آوریم و اجرا کنیم. چون ما فرهنگ خودمان را داریم ولی می شود الهام گرفت.

اصول فوق العاده ای در دنیا کشف شده که با فرهنگمان هم می خواند. اینکه به دغدغه ها و علایق کودک اهمیت نشان بدهد. اینکه کودک هفت سال اول سید و سرور است. به سید خیلی نمی توانی حکم کنی . تو باید کشف کنی چه می خواهد و بعد چیزهای دیگری که برایش خوب است را هدایت کنی. این فرایند و آن چیزی که ما الهام  می گیریم از رویکردهای با کیفیت دنیا و بعد در مدل های اجرایی و عملیاتی خودمان محققش می کنیم .  اساسا انسان و تعلیم و تربیت بسیار  پیچیده است.

ما تقریبا هشت -نه رویکرد کلیدی دنیا را در حوزه پیش از دبستان بررسی کردیم و از آنها خیلی جدی استفاده می کنیم.

یکی از آن رویکردها رجییو امیلیا است .یک رویکردی است که در یک شهر در ایتالیا شکل گرفته و پنجاه سال است که از آن استفاده می شود و تقریبا همه کسانی که  حرف های کلیدی در حوزه تربیت کودک زده اند با این مجموعه در ارتباط بودند مثلا یکی اش آقای گاردنر است .

 یکی از اصول کلیدی مستند سازی است یعنی باید فرایند رشد کودک را مستند کرد این کار چند  خاصیت دارد:

_به خود مربی برای کار تحقیقی اش کمک می کند که دارد چه اتفاقی می افتد.

_فرایند رشد کودک را می توان بسیار منظم ثبت کرد و این به درک و حمایت عمیق تر از روند رشد کودک کمک می کند

_فرصت گفتگو و مشارکت و همفکری بین مربی و والدین را در اختیار می گذارد.

شیوه های مشارکت ما با والدین خیلی متنوع است. از جلساتی که ماهیانه با والدین داریم از مستند سازی ها و نوشته هایی که از طریق سایت یا حضوری تحویل والدین داده می شود. از گفت و گو های تلفنی و راه های دیگری که استفاده می شود تا مشارکت به حداکثر خودش برسد

 تبیان: چطور نقش خانواده ها را پر رنگ می کنید ؟

** برای این هدف  اصلی ترین نکته مان این است که کودک را ثبت نام نمی کنیم .یک خانواده به خانواده همنوا اضافه می شود و نظرات این خانواده در فرایند ما تاثیر می گذارد. همانطور که ما خودمان را عضو خانواده آنها احساس می کنیم . مادری که چهار - پنج سال با کودکش زندگی کرده  چیزهای زیادی راجع به کودکش می داند ، لذا باید مشارکت ما  زیاد شود. شیوه های مشارکت ما  متنوع است. از جلساتی که ماهیانه با والدین داریم ،تا مستند سازی ها و نوشته هایی که از طریق سایت یا حضوری تحویل والدین داده می شود ، و گفت و گو های تلفنی و راه های دیگری که استفاده می شود تا مشارکت به حداکثر خودش برسد.

موسسه هم نوا

 تبیان : بخش ها و مراکز مختلف همنوا چیست ؟

** همنوا مراکز مختلفی دارد.  مرکزی که کارهای پژوهشی را سامان می دهد. مرکزی که کارش آموزش و توان افزایی والدین ومرابیان کودک و متخصصین و دانشگاهیان و محققین در حوزه کودک است. و مرکزی به نام خانه رشد کودک همنوا که در این خانه تعدادی خانواده به این مجموعه می پیوندد.

از جهت ساختار اجرایش شاید شبیه یک مهد کودک یا پیش دبستانی باشد ولی طراحی هایش به گونه ای است که به کودک کمک می کند که توانایی ها و پتانسیل هایش بروز پیدا کند. امکان رشد برای مربیانی که در حال آموزش هستند در فضای آموزش در آن فضا فراهم بشود و پژوهش گرها بتوانند کار واقعی پژوهشی را در یک محیط عملی و عینی انجام دهند.

مصاحبه: مریم طالبی

بخش خانواده ایرانی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.