تبیان، دستیار زندگی
ساپورت؛ برخی هم به آن لگ می گویند و این اسم دوم خود بازگوی تمام جوانب این پوشش است لگ در زبان انگلیسی به معنای پا است. و این پوشش بیش از اینکه حجاب باشد ابزاری است برای خود نمایی بیشتر پا .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غوغای ساپورت پوشان!


ساپورت؛ برخی هم به آن لگ می گویند و این اسم دوم خود بازگوی تمام جوانب این پوشش است لگ در زبان انگلیسی به معنای پا است. و این پوشش بیش از اینکه حجاب باشد ابزاری است برای خود نمایی بیشتر پا.
ساپورت

ساپورت از اواخر سال 91 جای خود را در میان سبد پوشش برخی از زنان تهرانی و سایر شهرها باز کرد و در تابستان 92 پوششی فراگیر در میان این قشر شد. نوع این پوشش طوری است که شکل پا کاملا در آن خودنمایی می کند و به نوعی که برخی یاد کرده اند می توان آن را پروژه حذف شلوار از زیر مانتو نامید و این عنوان با نوعی از این جوراب ها که رنگ پا هستند کاملا جلوه پیدا کرده است. بعضا خانم هایی دیده می شوند که از نگاهی گذرا و دور گویا فقط یک مانتو بر تن دارند.

اما ساپورت با رنگ های گوناگونش، اکنون مدل و نقش های متفاوتی نیز دارد تا بتواند زیبایی بیشتر و در حقیقت نگاه های بیشتری را به خود جلب کند. از کاربردهای ساپورت در ویکی پدیا برای گرم نگه داشتن پاها، جلوگیری از سائیدگی در فعالیت هایی مانند ورزش، و یا برای زیبایی و مد اشاره شده است و آنچه هیچ جایی در تعریف این پوشش ندارد استفاده برای حجاب است. موضوعی که دیری است با پوشش زنان ما آمیخته است اما ساپورت معنایی کاملا مخالف آن دارد.

ساپورت ها از کجا می آیند؟

ساپورت پوششی است که در خارج از مرزها برای مردان نیز استفاده می شود اما طرح و مدل های آن در کشور ما برای بانوان تعریف شده است. ساپورت به ویژه با این نوع استفاده، پوششی بومی نیست و منشا ایرانی نیز ندارد .این مد بیش از هر علتی از پس نیت های سودجویانه اقتصادی سر بر می آورد. عده ای به دنبال این نیستند که آیا این پوشش و نوع استفاده ی آن با ارزش های ما همخوانی دارد یا نه؛ بلکه برای آنها پول بیشتر موضوعیت دارد و در این راه نه برای دغدغه فرهنگی بلکه برای سود بیشتر ساپورت را هم بومی کرده اند!

اما در کنار انگیزه های سودجویانه، این تهاجم فرهنگی است که منشا آمدن ساپورت ها در خیابان های ما می باشد. ساپورت برندی است در جنگ نرم که حجاب و حیا را در جامعه اسلامی هدف گرفته است و سودجویان، عرضه کنندگان این برند هستند. اما  تبلیغات این برند بیش از هر چیز مانند همیشه بر عهده شبکه های ماهواره ای و رسانه های اجتماعی می باشد و آنها در این زمینه بیشترین تاثیر را دارند و پازل ضد ارزش خود را در محیط حقیقی دنبال می کنند.

ساپورت ملی نمی شود

اما در میان همه علت هایی که می توان برای رواج و استفاده از ساپورت در جامعه ایرانی نام برد، هیچ چیز جای این مسئله را نمی گیرد که نهادهای فرهنگی و اجرایی ما تاکنون نتوانسته اند که لباس و مد ملی را به صورت مطلوب تولید و ترویج کنند.

چرایی گردش نامطلوب تولید ملی و عرضه آن را می توان درهمان سودگرایی، عدم فرهنگ سازی های مطلوب، عدم شناخت درست نیاز و ذائقه مخاطب، سیستم عرضه نامناسب، عدم حمایت های همه جانبه نهادهای دولتی و .. مشاهده نمود

قانون ساماندهی مد و لباس در سال 85 تصویب و ابلاغ شد و آیین نامه اجرایی آن هم در سال 87 به تصویب کمیسیون فرهنگی مجلس رسید. در ادامه کارگروه ملی مد و لباس تشکیل شد و در سال 91  نیز بازوی اجرایی این کارگروه یعنی بنیاد ملی مد و لباس که وظیفه اجرایی کردن طرح ها و مصوبات این کارگروه و تولید و حمایت از آنان را بر عهده دارد، به وجود آمد. تا به حال چندین نمایشگاه هم در این رابطه برپا شده است اما غالبا همه این فعالیت ها و محصولات عرضه شده، در حد مدلی در نمایشگاه مانده و نتوانسته اند همچون ساپورت یا بسیاری از مانتوهای دیگر که مدلی غربی دارند، جای خود را در سبد خرید بانوان ایرانی باز کنند.

چرایی گردش نامطلوب تولید ملی و عرضه آن را می توان در همان سودگرایی، عدم فرهنگ سازی های مطلوب، عدم شناخت درست نیاز و ذائقه مخاطب،سیستم نامناسب عرضه، عدم حمایت های همه جانبه نهادهای دولتی و .. مشاهده نمود. رفع نقصان این گردش با اینکه نیازمند مطالعات و تحقیقات جامع هست اما باید این مسئله را مد نظر گرفت که این مسئله نباید ما را از سرعت در موج مدگرایی باز دارد. نیازمند میانبرهایی هستیم که ما را درست و سریع تر به هدف برسانند. باید توجه داشت هر قدمی که ما دیرتر در زمینه تولید و عرضه مناسب لباس و مد ایرانی برداریم این گام ها را هرچه سریعتر مدل های غیر خودی خواهند برداشت.

دراینباره مقام معظم رهبری بارها توصیه هایی داشتند اما با وجود این توصیه ها به جای جولان مدل های ملی، شاهد ساپورت هایی هستیم که تا حد ملی شدن رفته اند!

ایجاد فرهنگ لباس و مدگرایی صحیح از توصیه های مقام معظم رهبری است که به این روند کمک شایانی می کند. مقام معظم رهبری فرهنگ را به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه می دانند ایشان با تاکید بر اینکه"اندیشیدن و تصمیم‌گیری جامعه بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آنها حاکم است.در داخل کشور، چیزهایی که در فرهنگ عمومی، ضعیف است، یا جایش کم است، کدام است؟" از جمله این موارد را فرهنگ لباس عنوان می کنن  و در ادامه می فرمایند" بنده با مد خیلی موافقم، جزو آدمهایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد- چون مد یعنی ابتکار و نوآوری - نه چیزی که از بیرون بیاید. مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همه‌اش دارد از بیرون می‌آید.» "(مقام معظم رهبری 1381)

چرا با وجود قانون، کارگروه، و بنیاد ملی در این زمینه هنوز نتوانسته ایم تولیدات مطلوب، سیستم عرضه و بازار مصرف مورد قبولی پیدا کنیم؟ چرا با وجود این همه نهاد و رسانه های فرهنگی در تعیین و ترویج مفهوم حجاب موفق نبوده ایم؟

اما در این رابطه مهندسی فرهنگی امری لازم به نظر می رسد. موضوعی که شاید نبود آن به شکل صحیح و کیفی باعث شده است تا طرح های تولیدی تاکنون نیز نتواند برای خود بازار مصرف پیدا کند. ایشان در تببین مهندسی فرهنگی در این زمینه درباره فرهنگ لباس اینچنین می فرمایند "یکی از موارد فرهنگ عمومی، فرهنگ لباس است. وقتی بنده خودم در این شورا بودم، شورا وزیر محترم آن وقت را - که جناب آقای خاتمی بودند - موظف کرد تا الگوی لباس بیاورد. ایشان رفتند زحماتی کشیدند. اما به جایی نرسید. من نمی گویم آقایان حتماً کت و شلوار را بکنند و همان لباسهای پیشنهادی را بپوشند، اما بگذارید ما لباسی داشته باشیم که بگوییم ایرانی است در موزه‌ها آن را نگه داریم و مال زمان هخامنشیان و ساسانیان و سلجوقیان هم نباشد. باب امروز باشد.» (مقام معظم رهبری 1381)

ایشان حتی در گذشته نسبت به وجود این امر به مسئولین تذکر داده اند اما مسئولین امر تا به حال با کمی کاری نتوانسته اند عملکرد و بازده مطلوبی داشته باشند. ایشان خطاب به مسئولین می گویند:"بالاخره جایی باید موضع خود را دربارة اینها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوی مصرف و ... در فرهنگ عمومی) معین کند. حتی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست.خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال این اولویت را نداریم و می‌خواهیم آن را کنار بگذاریم.لیکن بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی صاحبی داشته باشد.» "(مقام معظم رهبری 1381)

آخر کلام

اگر امروز شاهد رواج ساپورت پوشی در جامعه هستیم در کنار همه آسیب های فرهنگی،رسانه ای و اقتصادی مان باید در اینباره بازنگری کنیم که چرا با وجود قانون، کارگروه، و بنیاد ملی در این زمینه هنوز نتوانسته ایم تولیدات مطلوب، سیستم عرضه و بازار مصرف مورد قبولی پیدا کنیم؟  چرا با وجود این همه نهاد و رسانه های فرهنگی در تعیین و ترویج مفهوم حجاب موفق نبوده ایم؟ چرا برخی از تولیدات ملی ما چنان ساپورت در فرم خود قرابتی با تعریف صحیح از حجاب ندارند؟ مانند برخی از چادرهای ملی و رنگی!

آیا فرهنگ لباس و مد ملی موضوعی است که سالها بعد مقام معظم رهبری مسئولان را پیرامون چرایی بر زمین ماندن تذکرات سالها ی قبل خود در اینباره، مورد خطاب قرار خواهند داد.

امیر رضوانی

بخش اجتماعی تبیان