تبیان، دستیار زندگی
این محصول سال ۱۳۸۸ كه جمعه شب ، در قالب برنامه سینما ۴ به روی آنتن رفت نسبتا شاخصه های داستان گویی و روایت دراماتیك را رعایت كرده و به اثری قابل قبول در سینمای ایران تبدیل شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازبینی کیفر فتحی

فیلم سینمایی «كیفر» ساخته حسن فتحی از شاخصه های یك اثر دراماتیك در حد استاندارد برخوردار است.


این محصول سال 1388 كه جمعه شب ، در قالب برنامه سینما 4 به روی آنتن رفت نسبتا شاخصه های داستان گویی و روایت دراماتیك را رعایت كرده و به اثری قابل قبول در سینمای ایران تبدیل شده است.

فیلم سینمایی کیفر

فیلمساز با به كارگیری عناصر داستان بویژه تعلیق و شخصیت پردازی، تماشاگر را تا آخر فیلم با اثر همراه كرده و از دلزدگی و تردید او برای ادامه تماشای فیلم جلوگیری می كند.

در این فیلم، «سیامك» با بازی مصطفی زمانی بدنبال یافتن دشمنان بردارش(برزو) كه به چوبه دار آویخته شده، می گردد و هر بار یك نفر را عامل اصلی بر دار شدن او می داند كه او و ببیننده بتدریج به اشتباه خود پی برده و متوجه شخص دیگری می شوند.

به كارگیری درست عنصر تعلیق موجب شده تا احساس فریب خوردگی به ببینده دست ندهد بلكه او به همراه شخصیت داستان، درگیر تلاش برای كشف حقیقت شود.

«سیامك» كه به دزدیدن پول دیه آزادی بردارش متهم شده، انگیزه كافی برای پیگیری دلیل اصلی رضایت ندادن خانواده مقتول را می یابد و همین امر انرژی لازم را برای ادامه پیگیری فیلم از سوی بیننده فراهم می كند.

او با دسترسی به یك لوح فشرده، ابتدا شخصی به نام «اسمال چارلی» با بازی جمشید هاشم پور را عامل بر دار شدن برادرش می داند ولی پس از یافتن او متوجه می شود كه «اسمال چارلی» نیز خود یكی از قربانیان است.

تلاش «سیامك» برای یافتن «ابی بن بست» بار دیگر انگیزه لازم برای ادامه تماشای فیلم را فراهم كرده و بیننده نیز برای یافتن او همراه «سیامك» می شود.

«سیامك» برای یافتن «ابی بن بست» از طریق وكیل بردارش متوجه یك كیمونو(لباس سنتی زنان ژاپن) شده و به همسر بردارش به نام «سپیده» با بازی مریلا زارعی شك می كند، چرا كه «برزو» از «سپیده» نیز در زمره دشمانش نام برده است.

«سیامك» خیلی زود متوجه اشتباه خود شده و بار دیگر دنبال سرنخ اصلی یعنی «ابی بن بست» می گردد و از طریق «مهسا» با بازی هانیه توسلی متوجه می شود كه «جمال» با بازی امیر جعفری نقش عمده ای در بر داركردن برادرش داشته است.

«مهسا» كه برادرش به دلیل اقدامات «ابی بن بست» و «برزو» بصورتی دلخراش جان سپرده است نیز برای یافتن «ابی بن بست» با «سیامك» همراه شده و در آخر متوجه می شوند كه «جمال» همان «ابی بن بست» است.

فیلمساز با به كارگیری عناصر داستان بویژه تعلیق و شخصیت پردازی، تماشاگر را تا آخر فیلم با اثر همراه كرده و از دلزدگی و تردید او برای ادامه تماشای فیلم جلوگیری می كند

تعدد شخصیت ها در این فیلم، مانع از پرداختن كامل به آنها شده ولی بیشتر شان در حد نیاز داستان، مورد توجه قرار گرفته و معرفی شده اند.

البته شخصیت هایی چون «مشایخ» تنها به عنوان وسیله ای برای ارتباط سایر شخصیت ها با هم به كار رفته اند و بخوبی پرداخت نشده اند.

نحوه آشنایی «جمال» با «سیامك» و دوست و همكار شدن آنان نیز بخوبی در داستان جا نیفتاده و به همین دلیل بیننده ابتدا فكر می كند «مشایخ» ممكن است باعث و بانی بر دار شدن «برزو» باشد.

فیلم سینمایی کیفر

برخی دیالوگ های فیلم همانند «دروغ می گی از راست قشنگ تر»، «وقتی این آهو رو دیدم تصمیم گرفتم غلاف كنم»، «من یك وكیل تسخیری بودم با مسوولیت محدود و اتهامات برادرت نامحدود» هر چند درخشان و پر مغزند ولی از گفت وگوی عامیانه مردم به دورو بیشتر جنبه نمایشی دارند.

البته كارگردان، در یكی از سكانس های پایانی فیلم با به كاربردن ماسك هایی، بر جنبه نمایشی اثر خود تاكید می كند و به هیچوجه قصد ندارد این جنبه را پنهان كند.

تدوین فیلم نیز از نكات زیبایی برخوردار است كه برش نمای كشیدن چارپایه از زیر پای «برزو» در هنگام اعدام به نمای افتادن او از گاوی آهنین در شهر بازی، یكی از آنها است.

موسیقی فیلم در مواردی كه گروه «سیامك» و «جمال» به اجرای زنده می پردازند و ادامه آن در صحنه های بعد، بخوبی با تصویر پیوند داده شده، بر زیبایی های این اثر سینمایی افزوده است.

تلاش كارگردان و سایر عوامل فیلم برای رعایت معیارهای یك فیلم استاندارد، ستودنی است ولی فیلم فاقد پیام است و بیننده هر چند از دیدن آن لذت می برد اما ممكن است دست خالی از سینما خارج شود یا از پای گیرنده خود برخیزد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : ایرنا / علی حیدر شاه حسینی